به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 27 , از مجموع 27
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 خرداد 96 [ 20:57]
    تاریخ عضویت
    1391-5-12
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    4,043
    سطح
    40
    Points: 4,043, Level: 40
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    10

    تشکرشده 17 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حرفاتون درسته ولی فکر کنم من مشکل دارم چون وقتی از یه آدم خوشم میاد هرچقدر بهم بدی کنه و هر چقدر ازش چیزای بد بشنوم بازم ازش خوشم میاد و نمیتونم ازش دل بکنم. در مورد دوست سابقم هم همین طور اونم خیلی چیزای بد داشت ولی من چشممو رو همه چی بسته بودم.
    ولی خب خدایی این خواستگارم با وجود تمام این چیزای بدی که داشت ویژگی های مثبتی هم داشت تقریباً 70 درصد معیارهای منو داشت. مثلاً من و اون از لحاظ ظاهری و نوع پوشش خیلی بهم میخوردیم و تفاهم داشتیم. اون پسر اهل کاری بود از 18 سالگی که پدرش فوت کرده رفته سرکار و خرج خونه رو این میداده. آدم محکم و با اعتماد به نفسی بود. میترسم که دیگه موقعیتی برام پیش نیاد که طرف بیشتر معیارهای منو داشته باشه.
    نمیدونم چمه؟ با اینکه میدونم یه خرده عصبی بود و زود جوش می آورد با اینکه میدونم از لحاظ جنسی با هم تفاهم نداشتیم (اون خیلی هات بود و کثیف کاری دوست داشت در حالی که من به اندازه اون هات نبودم و وقتی از چیزایی که دوست داشت انجام بده میگفت چندشم میشد) با اینکه اختلاف سنیمون زیاد بود (تقریباً 9 سال) با وجود اینکه خیلی دوست دختر داشته و رابطه های رنگارنگ با وجود اینکه یه خرده مغرور و خودخواه بود با وجود اینکه با کار آخرش خیلی دلمو شکست و آبرومو برد با همه اینها نمیدونم چرا منه احمق هنوز وقتی یادش می افتم گریه ام میگیره؟ شاید گریه ام به خاطر اینه که اون از من تو ذهن خودش و تو ذهن مادرش و هر کسی که راز منو بهش گفته یه دختر نانجیب ساخته شایدم هنوز با وجود تمام بدی هاش دوستش دارم

  2. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 خرداد 99 [ 20:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-21
    نوشته ها
    374
    امتیاز
    9,911
    سطح
    66
    Points: 9,911, Level: 66
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,128

    تشکرشده 851 در 242 پست

    Rep Power
    50
    Array
    [QUOTE=Narges s;310532]حرفاتون درسته ولی فکر کنم من مشکل دارم چون وقتی از یه آدم خوشم میاد هرچقدر بهم بدی کنه و هر چقدر ازش چیزای بد بشنوم بازم ازش خوشم میاد و نمیتونم ازش دل بکنم. در مورد دوست سابقم هم همین طور اونم خیلی چیزای بد داشت ولی من چشممو رو همه چی بسته بودم.
    ولی خب خدایی این خواستگارم با وجود تمام این چیزای بدی که داشت ویژگی های مثبتی هم داشت تقریباً 70 درصد معیارهای منو داشت. مثلاً من و اون از لحاظ ظاهری و نوع پوشش خیلی بهم میخوردیم و تفاهم داشتیم. اون پسر اهل کاری بود از 18 سالگی که پدرش فوت کرده رفته سرکار و خرج خونه رو این میداده. آدم محکم و با اعتماد به نفسی بود. میترسم که دیگه موقعیتی برام پیش نیاد که طرف بیشتر معیارهای منو داشته باشه.
    نمیدونم چمه؟ با اینکه میدونم یه خرده عصبی بود و زود جوش می آورد با اینکه میدونم از لحاظ جنسی با هم تفاهم نداشتیم (اون خیلی هات بود و کثیف کاری دوست داشت در حالی که من به اندازه اون هات نبودم و وقتی از چیزایی که دوست داشت انجام بده میگفت چندشم میشد) با اینکه اختلاف سنیمون زیاد بود (تقریباً 9 سال) با وجود اینکه خیلی دوست دختر داشته و رابطه های رنگارنگ با وجود اینکه یه خرده مغرور و خودخواه بود با وجود اینکه با کار آخرش خیلی دلمو شکست و آبرومو برد با همه اینها نمیدونم چرا منه احمق هنوز وقتی یادش می افتم گریه ام میگیره؟ شاید گریه ام به خاطر اینه که اون از من تو ذهن خودش و تو ذهن مادرش و هر کسی که راز منو بهش گفته یه دختر نانجیب ساخته شایدم هنوز با وجود تمام بدی هاش دوستش دارم[/
    سلام دوست عزیز .این دوست داشتن نیست میتونم بگم وابستگی هست.شما چون مدتی با ایشان در ارتباط بودید حال نبودشان برایتان دشوار هست.اما با گذشت زمان حل میشود.سعی کنید بهش فکر نکید و خودتان را با کاهای دیگه مشغول کنید .انشاالله موفق باشید

  3. کاربر روبرو از پست مفید ستیلا تشکرکرده است .

    ammin (چهارشنبه 27 آذر 92)

  4. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Narges s نمایش پست ها
    با اینکه میدونم یه خرده عصبی بود و زود جوش می آورد با اینکه میدونم از لحاظ جنسی با هم تفاهم نداشتیم (اون خیلی هات بود و کثیف کاری دوست داشت در حالی که من به اندازه اون هات نبودم و وقتی از چیزایی که دوست داشت انجام بده میگفت چندشم میشد) با اینکه اختلاف سنیمون زیاد بود (تقریباً 9 سال) با وجود اینکه خیلی دوست دختر داشته و رابطه های رنگارنگ با وجود اینکه یه خرده مغرور و خودخواه بود با وجود اینکه با کار آخرش خیلی دلمو شکست و آبرومو برد با همه اینها نمیدونم چرا منه احمق هنوز وقتی یادش می افتم گریه ام میگیره؟ شایدم هنوز با وجود تمام بدی هاش دوستش دارم
    دوست عزیز یه کم روی احساساتت کار کن و تحت کنترلشون قرار بده. برای زندگی آینده ات نگران شدم.

  5. 3 کاربر از پست مفید kamr تشکرکرده اند .

    ammin (چهارشنبه 27 آذر 92), toojih (چهارشنبه 27 آذر 92), فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 آذر 92)

  6. #24
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 07 اردیبهشت 03 [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,389 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نمیدونم روی چه حسابی ۷۰درصدقبولش داری،درصورتی که وقتی کسی با اون همه سنجش هایی که توی خواستگاری هست،بازبخاد اون کارغیرانسانی روانجام بده واونجوری شماروامتحان کنه(درخواست آشنایی بیشترودعوت به دفتر_بعدش هم مث خاله زنک ها...) قطعا ازیه مشکل خاص شخصیتی داره رنج میبره که زندگی مشترک روبه کام همسرش زهرمیکنه.دخترخوب اگه تا آخرعمرمجردبمونی بهترازازدواج با او بود.مگه بقیه مردای جامعه شغل ندارن..چون با اعتماد به نفس تحقیرت کرد دوسش داری؟؟به خاطرگذشتت فقط پیش خدا توبه کن وتصمیم قطعی بگیر نه دیگران.بهت پیشنهادمیکنم این لینک رومطالعه کن؛http://www.hamdardi.net/thread-19071.html
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  7. 3 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    sanjab (چهارشنبه 27 آذر 92), toojih (چهارشنبه 27 آذر 92), فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 آذر 92)

  8. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آذر 01 [ 09:33]
    تاریخ عضویت
    1392-8-18
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    7,152
    سطح
    56
    Points: 7,152, Level: 56
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 10 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم چند تا توصیه واست دارم که اگه زمان به عقب برگرده خودم انجام میدم:
    1) جدا پیشنهاد میکنم رو اخلاقت تجدید نظر کن، اگه با این روال پیش بری بازم از این مشکلات واست پیش میاد
    چند تا کتاب هست که به نظرم خیلی مفیده خودمم خوندم، مردان مریخی زنان ونوسی، رازهایی درباره مردان از باربارا دی آنجلیس
    مثل یک مرد فکر کن مثل یک زن رفتار کن، این کتاب به توصیه همین سایت تازه خوندم و خیلی دوس داشتم قبل از ازدواجم میخوندم

    تو دختر خیلی خوب و خیلی ساده ای هستی، اما سادگی بیش از اندازه به نظر من کار دست آدم میده

    در مورد رابطه های خودش زیاد گفته بود. اینکه با دخترای زیادی دوست بوده رابطه زیاد داشته حتی میگفت که با یکی از دوست دختراش چه جوری . . .
    وقتی این خوندم جدا موندم باورم نمیشد کسی تا این حد چشمش ببنده، دوست عزیزم پیشنهاد میکنم تو خواستگار بعدیت اصلا از جنبه احساسی فکر نکن ببین واقعا این آدم بدرد ازدواج میخوره بعد بهش وایسته شو، سعی کن مدت زیادی قبل از عقد واسه شناخت بزاری تا بعدا پشیمون نشی
    نگران اینم نباش که شاید موقعیت خوب پیش نیاد، دلیل اینهمه کوتاه آمدنات با اینکه اینهمه نقاط منفی داشته همینه

    حرفاتون درسته ولی فکر کنم من مشکل دارم چون وقتی از یه آدم خوشم میاد هرچقدر بهم بدی کنه و هر چقدر ازش چیزای بد بشنوم بازم ازش خوشم . . .
    این حرفت من یاد یه صحبتی از هلاکویی میندازه که میگه عشقهای اول اینجوریه الان دقیقا جملش یادم نیست
    اما شما با یکی دو نفر دیگه که رفت و آمد کنید این حسها از بین میره و دیگه تا این حد احساساتی برخورد نمیکنید

    امیدوارم موفق باشی

  9. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array
    دوست عزیز
    هیچ پسر نرمالی توی خواستگاریش از این حرفها نمیزنه در واقع ایشون در تمام مدت در حال ازمایش شما بودن . شما هم بدلیل اینکه از اون خوشتون اومده بوده بدونه اطلاع خانواده رفتین محل کارش.ایشون در تمام مدت مثل پسرهای هجده ساله در حال شناخت شما بوده دقیقا به همون طریقی که دوست دخترهای خیابانیش رو تست میکرده!دلیل اینکه شما میگید اون پخته بوده به خاطره این رفتارشه؟باید بگم شما سطحی نگر هستین که به این راحتی به این نتایج رسیدید که ایشون محکم هستن و با اعتماد بنفس در صورتی که این نوع رفتارشون نشان دهنده ی عدم اعتماد بنفس درشون هست چون در خودشون شخصیتی ندیدن که اجازه چنین نوع رفتاری رو دادن و بعد هم بدونه توجه به شخصیت شما این قضیه رو که ناشی از نپختگی شما بوده برای همه عنوان کردن بدونه اینکه کوچکترین توجه ی به عواقب قضیه برای یک دختر بکنن،چنین شخصی که به تمامیه دخترهای سر راهش مثل دوست دخترهای دوران نوجوانیش نگاه میکنه 70 درصد ایده الهای شما رو داره؟؟؟احتمالا دلایل خوش اومدن شما ایناست:
    1-بخاطر این نوع تعریفها شما فکر کردید باید تجربه ی زیادی در رابطه با دخترها داشته باشه پس در اینده می دونه با من چطور رفتار کنه
    2-تفاوت سنی ایی که داره بنظرتون پختگی لازم رو در اون ایجاد کرده
    3-بخاط اینکه از سنین پایین شروع به کار کرده استقلال مالی داره و پخته است
    در مورد 1 شما این نکته رو نادیده گرفتید که این نوع روابط افتهای زیادی رو به همراه داره که خود شما هم قربانی این نوع افتها شدید شما تنها دختری نیستید که این نوع رابطه ها رو نشان دهنده ی پختگی می دونه اما خیلی از اونها که امروز پله های دادسرا رو بالا و پایین میرن فهمیدن که می باید زودتر پیش مشاور می رفتن و از مطالب این سایت استفاده می کردن.در مورد 2 هم می بینید که باعث نشده سن بالاتر پختگی لازم رو ایجاد کنه در واقع بلوغه فکری و ذهنی جدا از سنه!مورد 3 هم بستگی به شما داره اگر می خواید با کسی که از سنین پایین وارد بازار شده و احتمالا از تحصیلات عالیه محرومه ازدواج کنید انتخاب با شماست.
    شما دارای اعتماد بنفس پایینی هستید و وابستگیتون هم به همین خاطره شما تنها وابسته هستید نه علاقمند و گرنه اینطور در موردش صحبت نمی کردید .اصولا ادم نرمال نمی تونه به چنین شخصی علاقمند بشه.
    توصیه می کنم به کتاب ایا تو نیمه ی گمشده ی من هستی نو شته ی باربارا دی انجلیس مراجعه کنید تا بتونید تخصصی تر ریشه های شکست رابطتتون رو پیدا کنید.
    و اما توصیه ی مهمتر اینکه حتما به یک دکتر روانشناس مراجعه کنید.

  10. 4 کاربر از پست مفید tamas تشکرکرده اند .

    kamr (پنجشنبه 28 آذر 92), sanjab (چهارشنبه 27 آذر 92), فرهنگ 27 (چهارشنبه 27 آذر 92), دختر مهربون (چهارشنبه 27 آذر 92)

  11. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 93 [ 20:29]
    تاریخ عضویت
    1392-9-21
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    540
    سطح
    10
    Points: 540, Level: 10
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    یک سوال برای بنده پیش اومده که شاید چندان به این تاپیک مرتبط نباشه!
    چطور میشهیک خانم متشخص و سالم رو از ناسالم تشخیص داد این برای خیلی از پسرها ازجمله خود من مهمه بنده 28 سال سن دارم دوت دارم در اینده اگر با خانمی جهت ازدواج اشنا شدم بدونم چطور رفتار کنم که هم دلخوری پیش نیاد هم ایشون رو راحت تر بناسم.

    - - - Updated - - -

    سلام
    یک سوال برای بنده پیش اومده که شاید چندان به این تاپیک مرتبط نباشه!
    چطور میشهیک خانم متشخص و سالم رو از ناسالم تشخیص داد این برای خیلی از پسرها ازجمله خود من مهمه بنده 28 سال سن دارم دوست دارم در اینده اگر با خانمی جهت ازدواج اشنا شدم بدونم چطور رفتار کنم که هم دلخوری پیش نیاد هم ایشون رو راحت تر بشناسم.


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دو روی سکه من!!! دافعه ام بیشتر از جاذبه ام هست . راه حل!!
    توسط بی نهایت در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 فروردین 97, 23:03
  2. چطور باید اقدام کنم و راه درست چی میتونه باشه؟
    توسط reza.h در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 14 بهمن 96, 22:26
  3. حساست من روی شوهرم
    توسط hedika در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 06 شهریور 94, 19:24
  4. شکست عشقی و تاثیری که روی من گذاشته
    توسط newfolder در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 آبان 91, 17:24
  5. من نمیتونم شوهرمو به عنوان یه تکیه گاه قوی ببینم
    توسط صوری در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 دی 90, 16:54

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.