من 24 سالمه کارشناس معماری مشهدی هستم. بچه اخرم 2خواهرو1 برادر دارم. مشکلم اینه که خیلی کم رو و خجالتی هستم اعتماد بنفس پایین دارم تو جمع فامیل یا تو دانشگاه ساکت و گوشه گیرم از ابراز وجود کردن میترسم گاهی وقتی میخام حرفی بزنم ضربان قلبم شدید میشه صورتم قرمز میشه لکنت زبان میگیرم خیلی واسه خودم متاسفم تو جمع خونواده هم همینجورم از زمانی که کودک بودم زمانی که خواستم ابراز وجود کنم از جانب خواهر بزرگترم و برادرم ضایع میشدم اونا به من القاب بی عرضه و خنگ و خلاصه تحقیرم میکردن از خودم بیزارم هیج دوستی ندارم همیشه تنها بودم احساس میکنم حرفای خواهرم درسته من خیلی بی عرضه و بی دست و پام 2 سال پیش بخاطر مشکل عاطفی که واسم پیش اومد چون کسی نبود که باهاش حرف بزنم فشار روانی زیادی متحمل شدم و دست به خودکشی زدم . الان که اینارو مینویسم اومدم یه شهر دیگه اینکه خونوادم کنارم نیستن ارامشم بیشتر شده. ولی نگرانیم واسه اینکه اگه ازدواج کنم شرایطم سختتر میشه نمیتونم به همسرم محبت کنم یا با خونواده خودم ارتباط بر قرار کنم خیلی واسه ایندم نگرانم لطفا راهنماییم کنید.