به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 66
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 93 [ 01:30]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    651
    سطح
    13
    Points: 651, Level: 13
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    همسرم مدام با فکر خودکشی مرا می ترساند

    سلام
    دوستان عزیز من سپهر 29 ساله و همسرم 28 ساله می باشد با عشق با یکدیگر اردواج کردیم 4 سال پیش یک دختر ناز 1.5 ساله داریم الانم باز زنم باردار هست
    با وجود اینکه خیلی دوستش دارم ولی رفتاراش برام غیر قابل تحمل شده همش دم از خود کشی و سقط جنین می زنه

  2. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 93 [ 02:56]
    تاریخ عضویت
    1392-7-07
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    750
    سطح
    14
    Points: 750, Level: 14
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 26 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ایا همسر شما تعادل روانی دارند؟ ازشون بپرسید مشکلش چیه؟ شاید شما با رفتارتون کاری میکنید که به این فکر بیفته.در ضمن به نظرم به ایشون بیشتر محبت کنید با این رفتارش داره برای شما ناز میکنه

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    فکر نمیکنم ناز کردنی در کار باشه این یه جور بیماری روانیه که بعضی از خانمها در زمان بارداری با آن روبرو هستند و فکر میکنند همسرشان با آمدن بچه محبت قبلی را برایش نمیکند و در واقع بچه را مانعی در برابر خود و همسرشان میبینند. شاید شما در زمان حاملگی خانمتون محبت کمی بهش دارین که اون همچین حالتی بهش دست میده . سعی کنید محبت و توجهتون رو بهش بیشتر کنید و بیشتر در کنارش باشید و حتما با خانمتون به یک روانپزشک مراجعه کنید

  4. کاربر روبرو از پست مفید kamr تشکرکرده است .

    meinoush (دوشنبه 08 مهر 92)

  5. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array
    همونطوری که دوستمون اشاره کرد می تونه حساس شدن در اثر بارداری باشه. تازه افسردگی بعد از زایمان هم بعضی خانما دارن. بهتره از الان تحت نظر روانپزشک مجرب و خوب باشن و شما هم کنارشون صبور و مهربون باشین و بهشون توجه کنید.
    در کل اگه بارداری رو هم در نظر نگیریم بررسی کنید که چه اتفاقی افتاده جدیدا. شاید مشکلی براشون پیش اومده که فکر می کنن قادر به حلش نیستن. البته همه ی مشکلات راه حل دارن ولی ادم یه وقتایی شرایطش طوری میشه که فکر می کنه راهی نیست. یا اینکه شاید اهدافی که قبلا داشتن برای زندگی و بودنشون دیگه ندارن یا به شکلی حس می کنن که دیگه فایده ای نداره کارایی که می کنن.
    حتما بعد از پرس و جو به یک روانپزشک خوب و مجرب مراجعه کنید و اگه روانپزشک نیاز دید بقیه دوران بارداری رو و بعد از زایمان هم تا مدتی تحت نظر یک روانشناس خوب یا روانپزشک خوب باشن خانمتون.
    کلا خانمای باردار باید تحت نظر متخصص تغذیه، متخصص زنان و متخصص پوست باشن در دوران بارداری و بعدش. اگه نیاز بود تحت نظر روانپزشک یا روانشناس مجرب و با تجربه هم باید باشن.
    بارداری ادمو حساس می کنه. اینو هم در نظر بگیرین. در رفتارتون با ایشون حتما ملایم صبور و مهربون باشین و سعی کنید ایشونو درک کنید.

    پست بعدی تونو الان خوندم. این امکانم هست که به خاطر مشکلات خودتون باشه نه بارداری. مشاوره خانواده هم برین بعدا اگه نیاز بود.

    موفق باشید.
    ویرایش توسط meinoush : دوشنبه 08 مهر 92 در ساعت 12:37

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 93 [ 01:30]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    651
    سطح
    13
    Points: 651, Level: 13
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب ما هم مثل زن و شوهرای دیگه دعوا داریم ولی خیلی وقتا هم با هم خوبیم و واقعا از محبت چیزی براش کم نمی زارم ولی همسرم میخواد من فقط اون کاری و بکنم که اون می گه خوب نمی شه منم ادمم عقل دارم شعور دارم
    مثلا من در حال حاضر تو کار ساختمون سازی با برادرم که وضع مالی خوبی داره کار میکنم تقریبا 2 ساله قبلش کارمند یه شرکتی بودم که دیر به دیر حقوق می دادن به اصرار زنم با اینکه ته دلم دوست نداشتم برم پیش برادرم ولی به خاطر فشار مالی و اصرار زنم رفتم ولی هنوز شش ماه نشده گفت نمی خوام بری اونجا زنم خودش شاغله گفت حتی اگه بیکار هم باشی بهتره تا پیش داداشت گفت اون همش منت میزارهو زیاد ازت حمالی می کشه
    تازه باردار هم بود
    نمی دونم چه فکری پیش خودش می کنه اخه خرج زایمان و پول شیر و پوشک بچه قراره از کجا بیاد ؟؟؟؟
    ماه 5-6 بارداریش بود که یک شب ساعت 9 اومدم خونه دیدم زنم نیست چند بار زنگ زدم جواب نداد بعد اس ام اس داده دیگه نمی خوام باهات زندگی کنم پولی که در میاری حرومه من راضی نیستم و چون هر دو مون از طلاق متنفریم پس خودم و می کشم فردا جنازمو پیدا میکنی دیگه هم بهم زنگ نزن

    - - - Updated - - -

    اخه بعد از بارداری هم ادامه داشت
    اصلا پولش و تو زندگی نمیاره حتی نمی دونم درامدش چقدره می گه تو از کارت بیا بیرون من پای همه چیت وایمیسم می گه کل حقوقم ماله تو تا وقتی کار جدید پیدا کنی خدا بزرگه ولی من یه مردم نمی تونم تا اول یه کار مناسب پیدا نکردم از اونجا با حقوق مناسبی که دارم بیام بیرون

    - - - Updated - - -

    تا جدیدا فهمیدیم دوباره بارداره، یه شب که برا هزارمین بار سر این موضوع کار داشتیم بحث میکردیم گفت طلاق میخوام و از بی عرضگیت خسته شدم و تو هیچ کاری از من نظر نمی خوای و مثبل یه وسیله تو خونه با هام رفتار میکنی و.....منم گفتم پس چرا گذاشتی دوباره بچه دار شی؟؟؟

    - - - Updated - - -

    دو روز با هم قهر بودیم روز دوم بهم اس ام اس داد دخترت رو گذاشتم خونه بابات دنبالم نگرد من میرم تا برا همیشه از شر من و بچه تو شکمم راحت شی
    خیلی ترسیدم 3 ساعت زنگ به گوشیش می زدم جواب نمی داد رفتم به باباش گفتم بدون اطلاع من تا این موقع بیرونه گفتم شاید جواب گوشی باباش رو بده باباش زنگ زد گفت کجایی گفت سپهر از من خواسته براش کاری کنم اومدم تا انجامش بدم هرچی بهش زنگ زدم بگم چه کاری؟؟؟؟ اس ام اس داد سقط جنین
    گفتم من کی گفتم؟؟؟؟ اگه این کار رو بکنی ددیگه پیش من جایی نداری
    یه عالمه فحش بهم داد و گفت من حتی جنازمم دیگه تو اون خونه نمیاد بعد زد زیر گریه گفت با دخترم هم وداع کردم برا من که همسر خوبی نبودی لا اقل برا بچمون پدر خوبی باش اب حقوق خوبت و شغل خوبی که داری واسش چیزی کم نذار.....
    خلاصه با هزار تا التماس و 200 بار زنگ و هزار تا وعده وعید ساعت 1 شب از تو پارک جمعش کردم

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    مثل اینکه ما از تاپیک اولتون اشتباه برداشت کردیم و مشکل شما از جای دیگه آب میخوره و به حاملگی خانمتون مربوط نمیشه

  8. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 93 [ 02:56]
    تاریخ عضویت
    1392-7-07
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    750
    سطح
    14
    Points: 750, Level: 14
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 26 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با همسرتون صحبت کردید که علت این رفتارش چیه؟ایا شما توقعتش رو بجا میارید؟ایا بهش محبت میکنید؟ایا مایل به باردار شدن بود؟نحوه برخوردش با فرزندتون چگوره؟ایا فقط با شما مشکل داره؟تو دوران مجردی هم همینطور بودند؟

  9. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 93 [ 01:30]
    تاریخ عضویت
    1392-7-08
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    651
    سطح
    13
    Points: 651, Level: 13
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 12 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    رفتارش با دخترمون خیلی خوب و با محبته ولی از بارداری الانش راضی نیست تا دو سال اول زندگی خیلی خوب بودیم ولی هر چی جلوتر اومدیم و زمان گذشت بدتر شد اولین بار 2 سال پیش سر موضوع خرید ماشین با هم بحث داشتیم برا خرید ماشین مورد علاقش پول به اندازه کافی نداشتم گفتم چشم میرم وام میگیرم تا اونی که دوست داری سوار شی گفت وام نه برو از بابات که وضعش خوبه پول بگیر
    وظیفشه که کمکت کنه واسه داداشات(مجردن)ماشین خریده بگو 5-6 تومان هم یا همینجوری بده یا قرض تا نخوای سود خدا تومانی به بانک بدی ولی من حاضرم سود 50 درصدی بدم ولی به کسی رو نزنم
    دو باره کفت من و دوست نداری و هر کار دوست داری می کنی و..... ماشین رو براش خریدم ولی تا2 ماه سوارش نمی شد می گفت میخواستم ببینم چه قدر برات عزیزم ؟ خواسته من برات مهمتره یا خودت؟
    ماشین قسطی خودمم میتونستم بخرم قسطش و بدم هنر نکردی!!!!
    قبلا تو جمع خیلی بهم احترام می زاشت الان نه بهم کم محلی میکنه خلاصه خیلی لوس بازی در میاره ولی دوسش دارم وقتایی که با هم خوبیم خیلی بامزه بازی در میاره و ناز میکنه و خودم و خوشبخت می بینم اما یه دفعه بهم میریزه یه دفعه میاد میگه چی شد؟؟؟؟ کی تو کارت تسویه میکنی میای بیرون؟؟؟؟ بعدشم قهرای طولانی مدت و بی محلی به من و خونوادم
    جند روز پیش رفت تو اتاق درو رو خودش بستقبلش رفتارش و زیر نظر داشتم یه لیوان وایتکس برداشت برد تو اتاق از پنجره دیدم داره تو دفتر یه چیزایی می نویسه اومد پرده رو کشید نبیینمش ترسیدم در زدم تا درو باز کنه سریع کاغذ و پاره کرد قورت داد گفتم وایتکس برا چته گگفت تما لازم دارم رفت از اتاق بیرون

  10. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 13 مهر 92 [ 01:50]
    تاریخ عضویت
    1392-5-11
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    429
    سطح
    8
    Points: 429, Level: 8
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 27 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آرامش داشته باشید فقط ایشون محبت میخوان حتمی یکمی هم خسته شدن
    پیش یک مشاوره هم برید هم خوبه
    سعی کنید نزارید ایشون زیاد خسته بشن توی خونه از کار کردن کمکشون کنید یا اگر مادرتون میشه برن پیششون کم کنن بالاخره زنی که با یه بچه 1.5 دوباره باردارن احساس خستگی میکنن ایشون درک کنید همش به ایشون این اطمنان بدید که وقتی بچه بدنیا اومد خیلی مواظبشون هستید و کمکشون میکنید توی کارهای خونه مواظب هر سه تاشون هستید
    حسن اینکه دو تا بچه با اختلاف سنی کم رو دارید براشون باز گو کنید
    لوسش کنید .براش حل هوله هایی که برای سلامتیشون هم خوبه بخرید لباسهای باردای قشنگ بخرید بزارید دلگرم بشه
    شما مرد خونه اید بابای خونه دل تمام خونه با بابای خونه گرم پس پدری کیند در حق سه نفرشون
    اگر برای سلامتی ایشون اشکال نداره روزهای تعطیل ببریدشون به طبیعت . طبیعت مخصوصا درختها و چمنزار جلوگیری میکنه از افسردگی و باعث از بین رفتن خستگی میشه
    اصلا هم من فکر مینم احتیاج به روانپزشک ندارن فقط توجه میخوان توجه زیاد
    بضیا اینجورین وقتی توجه میخوان بلد نیستن بگن یا میگن و لی شوهر متوجه نمیشه میگن خودمو میکشم تا شوهر یه کمی به خودش بیاد
    براشون آب میوه طبیعی بگیرید خلاصه اگر هواشونو داشته باشید اصلا مشکلی پیش نمیاد

  11. کاربر روبرو از پست مفید nasriin تشکرکرده است .

    مسافر تنها (یکشنبه 14 مهر 92)

  12. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    72
    Array
    یعنی اینکار از خانمتون و بچه اتون براتون عزیزتره. شما اون پول و کار رو واسه کی در میارین؟ مگه غیر اینه که واسه خانواده اتونه؟ پس وقتی خانمتون راضی نیست چرا کاری رو میکنین که موجب دلخوری بشه؟ الان خانمتون در موقعیت حساسیه خواهشا درکش کنید و اینقدر مغرورانه روی حرفتون پافشاری نکنید.


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.