به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array

    بعد از اشتباهات مکرر من همسرم دیگه حاضر نیست زندگی کنه اما من یک فرصت دیگه می خوام

    سلام
    تصمیم گرفتم تایپیک جدیدی باز کنم دوستانی که در جریان تایپیک قبلیم بودم خیلی کمکم کردند الان می خوام راهنمایی ام کنین . بعد از یک دعوای شدید و دعوای زیادی که قبل از آن داشتیم و حدود یک ماه و نیمی که من تو خونه تنها بودم خیلی فکر کردم و همه جانبه به زندگی و کارهای اشتباهی که مرتکب شدم و دعوا ها و قهرها و ... فکر طلاق رو فراموش کردم الان دنبال راه حلم اما همسرم زیر بار نمی ره یکبار با هم رفتیم پیش مشاوره . همسرم گفت به خاطر این که جدا بشه میاد پیش مشاوره صحبت کنه نه زندگی دوباره . تو این چند باری که دیدمش تبدیل به یک مرد خشن و بی احساسی شده و اصلا حاضر به ادامه زندگی نیست .حرف جدایی برای اون آسونه چون چیزی از دست نداده اما من که تو این زندگی کلی هزینه کردم به خاطر به پدر مادرم بدهکارم و ... نمی تونم به این راحتی دست به جدایی بزنم اونم توافقی با بخشیدن مهریه ام . امروز با هم رفتیم بیرون من خیلی کوتاه می اومدم گذاشتم هر چی دلش خواست فحش نثار من و خوانواده ام کرد هیچی نگفتم با عصبانیت تمام دعواهامون رو جلو چشمم می آورد و برای هر کدومشون هم کلی فحش نثارم می کرد اما مشاور بهم گفته بود اگه حتی بدترین حرفها رو هم بهت زد هیچی نگو و واکنش نشون نده . من بیشتر دلم می شکست و هیچی نمی گفتم می گفت تو زندگی غرور من رو له کردی من هم گذاشتم غرورم رو بشکنه شاید دلش خنک تر بشه اما هر لحظه به عصبانیتش اضافه می شد تا جایی که دیگه نمی شد کنترلش کرد و من ازش جدا شدم . نمی دونم چیکار کنم غرورم له شده اما می خوام به زندگی دوباره فکر کنم خیلی جلوی بغضم رو گرفتم دلم نمی خواد گریه کنم........

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    دوستان عزیزم منتظر راهنمایی تون هستم .چطور می شه یک مرد را که تا این حد سر لج افتاده رو قانع کرد؟ چرا اینقدر سنگدل شده با وجود اینکه می دونه خیلی جا ها حق با من بود . به نظر خودم چون دیده من نسبت به مواضعم کوتاه اومدم و ازش معذرت خواهی کردم جری تر شده و حق به جانب تر .یکشنبه وقت مشاوره داریم چیکار کنم بیاد .چیکار کنم از خر شیطون پایین بیاد .واسه من سخته بعد از یک ماهیی که اصلا به جدایی فکر نکردم و فقط تو ذهنم دنبال راه هایی بودم که همه چی رو درست کنم الان اقدام برای جدایی سخته

  3. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    عزیزم من تاپیک قبلیترو نخوندم اما در پست اولت نوشتی طلاق توافقی. خوب اگر دلت راضی به طلاق نیست در این مورد توافق نکن.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  4. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    ammin (جمعه 22 شهریور 92)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 18 اردیبهشت 94 [ 01:55]
    تاریخ عضویت
    1391-12-29
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    2,094
    سطح
    27
    Points: 2,094, Level: 27
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    86

    تشکرشده 73 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم خیلی متاسفم برای مشکلاتت و ایشالا حل میشه...
    ولی مردا تا میبینند کوتاه میای شرمنده اینو میگم جو زده میشن و میگن حتما حرفمون درسته
    من مشاور اینا نیستم ولی بر اساس تجربه خودم به نظرم تو ظاهر کوتاه نیا اگرم طلاق می خواد همسرت بهش بگو خودش بره اقدام کنه.
    بگو من زندگیمو دوست دارم و هر دو اشتباه داشتیم اگه به نظرت جای حبران واسه هر دو تامون نیست من راضی به طلاق نیستم و خودت
    اقدام کن
    نه ضعف داشته باش نه موضع قدرت
    البته حتما کارشناسا میان به شما کمک می کنند من تجربه شخصی داشتم و اینا رو گفتم

  6. کاربر روبرو از پست مفید mahsa63 تشکرکرده است .

    ammin (جمعه 22 شهریور 92)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    دقیقا همسر من هم همینطوره همیشه وقتی من کوتاه بیام جبهه می گیره البته من منکر اشتباهات خودم در زندگی نیستم اما با تمام وجود تصمیم گرفتم جبران کنم دوباره سعی کنم .اما برای اون هیچی مهم نیست انگار فقط دنبال تلافی کردنه .فقط می خواد خراب کنه .بزرگترین اشتباهاتم برآوردن بی قید و شرط خواسته های مالیش بود . به جای اینکه زن باشم و زنانگی کنم مثل یه مرد خشن و پر از استرس های کاری فقط دنبال پول درآوردن قسط پرداخت کردن و برآوردن نیازهای مالی بودم . من زن بودن خودم را فراموش کرده بودم اما در این یک ماهی که تنها و بدون او بودم مرد خشن وجودم را کشتم و الان یک زنم یه زن با تمام احساسات پاکش به خاطر همینه که جدایی برام سخت شده ،دلتنگ می شم و .. ولی اون اینا رو نمی فهمه می گه تو غرور منو خورد کردی راست هم میگه وقتی به جای این که یه زن باشم به همسرم به زندگیم آرامش ببخشم محیط خونه رو گرم و پر محبت کنم مثل مردا از صبح تا شب بیرون دنبال پول درآوردن وبه فکر قسط های آخر ماه بودم چه طوری می تونستم یک زن آرامش بخش و مهربان برای همسرم باشم ؟؟؟؟ البته برای او این چیزها هم مهم نبود فقط به فکر این بود که خواسته های مالیش برآورده بشه . ماشینش عوض بشه . گوشی آخرین مدل دستش باشه و ... .چقدر خسته ام بغض مجالم رو بریده می خوام گریه کنم اما نمی دونم چرا از خودمم خجالت می کشم

  8. 3 کاربر از پست مفید rahaaaaaaa تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 22 شهریور 92), hana 68 (شنبه 23 شهریور 92), malakeh (چهارشنبه 27 شهریور 92)

  9. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 23:57]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,484
    سطح
    100
    Points: 33,484, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,393

    تشکرشده 6,391 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام رها خانم.معلومه این یک ماه خوب فکرکردی ومتوجه جاهایی که فکرمیکردی داری کارخوبی میکنی(مثل حمایت مالی و...‏)شدی.من فکرمیکنم شوهرت هنوزمتوجه نشده دلیل کوتاه اومدن وتغییرموضعت تغییر درافکارت هست شایدفکرکرده بصورت محض کوتاه اومدی.امیدوارم درنگاهت بخصوص حرکات غیرکلامی نشانه های منطق واحترام متقابل روببینه.
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  10. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    del (شنبه 23 شهریور 92)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 تیر 99 [ 14:44]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,678
    سطح
    58
    Points: 7,678, Level: 58
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 116 در 79 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام رها خوبه گذاشتی حرفاش بزنه بین حرفاش تذکر بده که فهش نده///// ذدارم حرفات میشنوم //// حتی شده بگو دیگه چی ناراحتت کرده بذار همه چی بگه چون وقتی خالی بشه خالی خالی خودش دنبال راه حل میگرده
    ا بگو منم میتونم فهش بدم //// هرجا دیدی حق بدش معذرت بخواه بگو اشتباه کردم اما باز بگو منم نیازهام نادیده گرفته شده بگو منم ززخم خوردم بگو گفتگو میکنم ببینم شرایط طوری میشه که بتونم این زندگی را از نوع شروع کنم یا نه ///بگو که تو این تصمیم میگیری من که نمیتونم منصرفت کنم با وجوذ اینکه خودم هم با این شرایط نمیتونم ارامشی ذر زندگیم ببینم ولی گفتگو میکنم که اگه نتونستم متمعا باشم از تصمیمم و هیچ وقت کاش ///// کاش /// نکم

    وقتی حرف میزنه جراتمندانه و سنجیده/نه منفعلانه/ محکم باش دیگه بدتر از این که نمیشه که /////

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    بعد از طی دو سه جلسه که با هم حرف زدیم و البته به اصرارها و حتی التماس های زیاد من و کلی شرط و شروط از طرف ایشون قبول کردند که باهم زندگی کنیم . اون هم قرار بر این شد که فقط یکبار دیگه به هم فرصت بدهیم و دفعه بعد من بدون هیچ خواسته ای مهریه و ... حتی قرض پدر مادرم توافقی از ایشون جدا بشم .الان 4 روزه داریم با هم زندگی می کنیم همه چی مثل قبله رفتارش خوبه اما من دلم شکسته احساس خفت و خواری می کنم قرار شده دیگه بهش گیر ندم البته اونم خودش تا حدودی رعایت می کنه اما این منم که دیگه حق حرف زدن ندارم نمی دونم تصمیم درستی گرفتم یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ الان اون پیش خودش چی فکر می کنه ؟ راستش رو بخواهین دیگه رفتارهاش برام مهم نیست دیر اومدن زود اومدن قلیون کشیدن سیگار کشیدن .هیچچچچچچچچچچچ . من مشکلم این بود که همسرم رو همین طور که هست نمی دیدم . فقط یک شخصیت آرمانی از او برای خودم می خواستم یک فرد کامل با داشتن خصوصیات خوب زیاد . اما تازه فهمیدم شخصیت واقعی اش خیلی با آرمان های من فاصله داشته و تمام این مشکلات این مدتم به خاطر این بود که نمی خوواستم این رو قبول کنم و مدام باهاش کشمکش داشتم . اما الان زیر و رو شدم .اگه طلاق می گرفتم روحیه ام داغون می شد نمی دونستم چی جواب دوست و آشنا و فامیل رو بدم شاید غول طلاق برام هنوز نشکسته و به شکل سنتی بهش نگاه می کنم . یه سری برنامه های شخصی برای خودم دارم می خوام به اونا برسم اگه خدا کمکم کنه

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    رها جان خیلی خوبه که برگشتید سر خونه زندگیتون

    فقط الان زوده واسه نتیجه گیری به برنامه های شخصیت رسیدگی کن یه مدت بی قید وشرط زندگی کن خیلی این پیشنهاد رو تو تاپیک های دیگه میشه دید که یه مدت واسه خودت مشخص کن یه زمان 6 یا یک ساله بدون هیچ گونه انتظار از همسرت زندگی کن عشق بورز زنانگی کن خودت رو از مسائل مالی بکش بیرون یواش یواش و به قول خودت که در درون خودت کشفش کردی زن باش نه مرد مسئولیت زندگی و مسائل مالی و ... رو بسپار به همسرت

    الان سعی کن افکار منفی و حس های منفی رو از خودت دور کنی عزیزم

  14. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آذر 96 [ 13:21]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    5,696
    سطح
    48
    Points: 5,696, Level: 48
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    108

    تشکرشده 352 در 163 پست

    Rep Power
    38
    Array
    [
    یه مدت بی قید وشرط زندگی کن خیلی این پیشنهاد رو تو تاپیک های دیگه میشه دید که یه مدت واسه خودت مشخص کن یه زمان 6 یا یک ساله بدون هیچ گونه انتظار از همسرت زندگی کن عشق بورز زنانگی کن خودت رو از مسائل مالی بکش بیرون یواش یواش و به قول خودت که در درون خودت کشفش کردی زن باش نه مرد مسئولیت زندگی و مسائل مالی و ... رو بسپار به همسرت


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. از خانوادم یک فرصت 6 ماهه گرفتم
    توسط بی کران در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 33
    آخرين نوشته: سه شنبه 27 آذر 97, 13:21
  2. فقط یک هفته فرصت دارم یه رابطه یکساله رو فراموش کنم.اما ...
    توسط خوشبختی در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 آبان 92, 19:44
  3. بافرصت کم چطوردرس بخونم
    توسط roseflower در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 آذر 91, 14:05
  4. شوهرم فرصت جبران اشتباه به من نمی دهد!
    توسط nazanin_60 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 بهمن 90, 10:52
  5. اگر امسال آخرین فرصت باشه؟
    توسط یک زن امیدوار در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 03 دی 90, 12:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.