زندگیش روداغون میکنی به توصیه فرهنگ27گوش بده .
درضمن چه دلیلی داره دنگی حساب کنیدیعنی اون میگه دنگی شماهم که میگدخوشتون میادوازخداخواسته قبول میکنیدهمون بریدیه ازدواج سنتی بایه خانم کم سن انجام بدید
تشکرشده 162 در 83 پست
زندگیش روداغون میکنی به توصیه فرهنگ27گوش بده .
درضمن چه دلیلی داره دنگی حساب کنیدیعنی اون میگه دنگی شماهم که میگدخوشتون میادوازخداخواسته قبول میکنیدهمون بریدیه ازدواج سنتی بایه خانم کم سن انجام بدید
تشکرشده 911 در 430 پست
سلام
من يك سوال دارم.
پسرا دوست دارن دخترا واسشون خرج كنن يا دوست ندارن؟!
با اين كار پسرااعتماد به نفسشونو از دست ميدن يا از دست نميدن؟!
آخه تمام پسرا ومردهاي فاميل ما از اينكه زني براشون خرج كنه كراهت دارن.
- - - Updated - - -
چند تاسوال شد!
- - - Updated - - -
البته پسرايي كه دوست دختر دارن تو فاميلمون بدشون نمياد دوست دخترشون خرج خودشو بده يا واسشون خرج كنه.
لطفا جواب سوالاتمو بديد.ممنون ميشم.
amirali_p (پنجشنبه 14 شهریور 92)
تشکرشده 162 در 83 پست
amirali_p (پنجشنبه 14 شهریور 92)
تشکرشده 1,881 در 749 پست
ذهن شما بدبینه به این خانم.
این خانم صداقت داشتن و همون اول کار بهتون گفتن که همچین رابطه ای بوده
شما به علت بدبینی که بهش داشتین رفتین سراغ جزییات و تمام سیر تا پیاز رو ازش پرسیدین
اون باز هم صداقت داشته و همه چیز رو بهتون گفته به خواست خودتون
از بین اینها گیر دادین به احساسی که اون داشته و باور نمی کنید حرفهاش رو در مورد اینکه مدام داره میگه اون رابطه خوبی با اون آقا نداشته
باور نمی کنید وقتی میگه الان از اینکه اون رابطه بوده پشیمونه و اونو از سر نادونی خودش می بینه
باور نمی کنید وقتی میگه اون رابطه براش خوشایند نبوده
......
وقتی باورش ندارید خواهشا رهاش کنید
وقتی شما تونستید اون یکی دو موردی رو که بودن رو جوری فراموش کنید که حتی چهرشون یادتون نیاد ، پس اونم می تونه.
اما شما مشکلتون این نیست که اونو فراموش کرده یا نه
مشکلتون اینه یه روزی اونو دوس داشته
وقتی اون قدر منطقی نیستید که بتونید با این موضوع و این اولین حق اولیه انسان ها در دوست داشتن کنار بیاید رهاش کنید.
در وجود این خانم صداقت محض دیده میشه ، ذهن های بدبین نباید با صداقت محض مواجه بشن. چون تحمل این موضوع رو ندارن. پس خواهش می کنم رهاش کنید.
- - - Updated - - -
حتی اون خانم انقدر عاقله که همین الان هم میگه که مشکلت رو می فهمه و بهت کمک می کنه یا کنار بیای با این موضوع یا تموم کنی رابطه رو.
amirali_p (پنجشنبه 14 شهریور 92), paradise92 (پنجشنبه 14 شهریور 92), shapoor (پنجشنبه 14 شهریور 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 14 شهریور 92)
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
می پرسید چرا دو سال طول کشیده
به همون دلیلی که شما این رابطه را یکسال کشوندید و الان ممکنه تمامش کنید.
می گید مخارج اون پسر را می داده
این بار کمی عاقل تر شده و دنگی حساب می کنه
فکر می کنید برای رابطه بعدی چی از این دختر می مونه؟
به قول خودتون حاضر می شه ملاحظه مالی همراهش را بکنه؟
می تونه اعتماد کنه؟
می تونه ببخشه و محبت کنه؟
اگر زنی اومد تو زندگیت که نبخشید و محبت نکرد و فداکاری نکرد و همراه نبود، بدون یکی قبل از تو
با چه روشها و بهانه هایی همه را ازش گرفته.
تشکرشده 55 در 24 پست
سلام. من فکر میکن شما از یه چیزی در این رابطه میترسید و اون هم اینکه این خانم شما رو هم مثل فرد قبلی رها کنه و بعد هم در موردتون به نفر بعدی بد بگه. وگرنه این خانم با شما کاملا صادقانه برخورد کردن. این که چیزایی رو بهتون گفتن که هرگز شما ممکن نبود بفهمید نشونه اینه که میخوان زندگیشون با شما رو ادامه بدن. این که حاضر شدن با خانواده این موضوع رو در میون بذارید یعنی اینکه جدی به ش فکر میکنن. ولی یه چیزی که هست شاید اون خانم هم نیاز دارن که شما بهشون نشون بدین مثل نفر قبلی نیستین تا بهتون اعتماد کنن. شاید یه ترسی که شما دارید اینه که یه زمانی اون اقا دوباره برگردن و بخوان رابطه شون با خانم مورد علاقه شما ادامه بدن. میشه بگید چی شد که این خانم بعد از دو سال رابطه شون رو تموم کردن؟ چجوری تمومش کردن؟ رابطه شون با اون آقا الان چجوریه یعنی امکان داره همو ببینن یا تماسی چیزی برقرار کنن؟
amirali_p (پنجشنبه 14 شهریور 92)
تشکرشده 6 در 4 پست
به خدا قسم باورش دارم !
از خودم،از جفت چشمام بهش بیشتر اعتماد دارم! صداقتش،عشقش،محبتش!همه رو باور دارم! بی نهایت دوسش دارم و براش همه کار میکنم! از همه چیز زندگیم دارم میزنم که بتونم شرایط رو آماده کنم تا باهاش زندگی کنم!
هم حرفهاش،تک تک جمله هاش رو باور دارم! هیچ وقت هم نمیگم که داره بهم دروغ میگه!
من میدونم که این یک مشکلیه که از طرف منه و میخوام که حلش کنم! نیومدم اینجا که بپرسم رابطه رو تموم کنم یا نه؟! اومدم بپرسم چجوری خودمو درست کنم!
اون دختر از یک خانواده مذهبیه! خانواده بسیار با آبرو و محترم! وقتی منو به خانواده اش معرفی کرده کار درستی نیست که بی دلیل همه چیزو ول کنم و برم!!
من میخوام که این موضوع رو در خودم حل کنم !
بهش اعتماد کامل دارم هیچ بدبینی ای در هیچ زمینه ای ندارم الانم شک ندارم که هیچ احساسی به اون آدم در دلش نیست!
من میخوام که خودم رو درست کنم تا یک عمر حسرت از دست دادن کسی که به نظرم کاملا فرشته است رو نکشم!
- - - Updated - - -
اون خانوم میدونه که مثل نفر قبلی نیستم! اینو از چند ماه بعد آشناییمون به خودمم گفت!! گفت که با اون در هیچ زمینه ای نقطه مشترکی نداشته ولی بر عکس با من توی خیلی از نقاط مشترکه!
امکان دیدن همدیگه رو دارن و یک بار این اتفاق افتاد و توی اون موقع من پیشش نبودم! بلافاصله اومد بهم گفت که من امروز دیدمش ولی حس کردم یه آدم غریبه داره از کنارم رد میشه!
اون پسر اصلا دوسش نداشته هیچ وقت! یه جورایی فقط ازش سو استفاده میکرده و با احساسش بازی میکرده! حتی 0.00001% هم این فکر توی ذهنم نیست که برگرده با اون چون میدونم که حسی وجود نداره!!
این ترس که یک روز من رو ول کنه و بره با کس دیگه هم ندارم!!! چون با تمام وجودش داره برای ساختن آیندمون تلاش میکنه!
- - - Updated - - -
شما از وضع زندگی من چه میدونید که میگید چه دلیلی داره دنگی؟
من اینو نشونه شعور و شخصیت بالای اون دختر میدونم!
شما میدونید من 11شب تا 7صبح کار میکنم 8صبح میرم سر کلاس دانشگاه عصر هم یه وقتهایی کلاس بیرون؟
شما میدونید من برای تهیه مخارج و شهریه دانشگاه و کلاسم چه مشکلاتی دارم؟؟
ولی با همه اینها دوست ندارم لذت بیرون رفتن و تفریح با کسی که دوسش دارم رو از دست بدم!
اوایل خیلی تلاش کردم که همیشه خودم بدم ولی اون گفت دلیلی نداره منم وقتی کار میکنم درامد دارم چرا باید همش تو بدی؟
من به داشتن کسی که اینقدر درک داره که وضعیت من،بیخوابی های من،تلاشهای منو میبینه و برای اینکه به من کمتر فشار بیاد تلاش میکنه ،افتخار میکنم
- - - Updated - - -
خانواده به نسبت سنتی و مذهبی دارن! مثل خانواده خودم!
- - - Updated - - -
دقیقا! منم میدونم که اگه بی دلیل رهاش کنم به خاطر دلایل بیخودی چیزی ازش نمیمونه! انگیزه ای نداره برای یه زندگی جدید!
یک بار به صورت خیلی سر بسته بهش گفتم که ممکنه من بخوام رابطه رو تموم کنم!باور کن چنان حالی بهش دست داد که من با تمام وجود احساس عذاب وجدان پیدا کردم!!
تا چند روز افسرده شد فقط به خاطر اینکه حرفش رو زدم!!!
- - - Updated - - -
دوستان لطف کنید بهم نگید که رابطه رو تموم کنم یا نه! من تصمیم خودمو برای زندگی با این خانوم گرفتم ! فقط بهم کمک کنید تا مشکلم رو حل کنم! ذهنم رو اصلاح کنم!
من هر تلاشی نیاز باشه میکنم،هر کاری نیاز باشه انجام میدم تا درست شم!
تشکرشده 6 در 4 پست
کس دیگه ای نظری نداره؟
راهی برای حل مشکلم؟
تشکرشده 121 در 62 پست
سلام
دوست عزیز گفتی در مورد تموم کردن چیزی نگیم-باشه خب حق داری- خودمم موافقتم با این شرایط
میشه بگی تا الان خودت برا این که از این حساسیت و نگرانی در بیایی چکارا کردی؟؟
تشکرشده 6 در 4 پست
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)