(به دلیل عدم ارائه مجوز اصلاح پست بیش از 20 دقیقه از سوی مدیر محترم!...چاره ای جز ایجاد پست مجدد نبود!...)
با نام و یاد خالق عشق ها و الهه های زمینی
صحبت از دوست داشتنه و عشق...اما
صحبت از پیدا کردن یه همسفر برای تداوم راه زندگیه...اما
صحبت از یه عالمه حرف و حس و لحظات قشنگه...اما
صحبت از آرامشه و لذتی پاک سراسر احساس...اما
اما...
اما...
اما...
مثلا اینکه...
اما چرا بعد از گذشت یه مدت... کم کم اون دوست داشتن و عشق تبدیل به عادت میشه؟!!!
اما چرا بعد از یه مدت مشخص ... با هم بودن ها مزه تکرار به خودش میگیره و مسیر ها از هم جدا میشه؟؟!!!
اما چرا اکثر اون حرفها و حس ها و لحظات قشنگ به مرور جای خودش رو به روزمرگی میده؟!!!
و چرا بعد از یه مدت با هم بودن و کنار هم بودن ، تعریف ما آدمها از آرامش تغییر میکنه یا دیگه منبع آرامش رو تو وجود همسفر راه زندگیمون نمیبینیم؟!!!
دوست خوبم...
مسلما نه من و نه تو هیچکدوم نمیخوایم دچار مواجهه با این اما ها بشیم...
اگر یه کم و فقط یه کم وقت بذاری و به حرفی که میخوام بزنم فکر کنی شاید کمکی بشه تا هیچوقت تو مسیر زندگیت به این اما ها برنخوری...
بر نخوردن به این اما ها و هزاران امای دیگه وقتی میسره که وقتی یه سئوال رو از خودت میپرسی براش جواب محکمی داشته باشی...
مهم نیست که توی طی کردن این مسیر کجا به اما ها برخورد کنی...
هرجا برخورد کنی به سادگی جوابی که به این سئوال میدی برای ادامه راه انگیزه ات رو تازه نگه میداره...
و اون سئوال اینه...
آخرش که چی؟!!!!
ازدواج کنیم؟!!! که چی بشه؟؟!!! آخرش که چی؟!!!!!
ازدواج کنیم چون تو سن ازدواجیم؟؟؟!!!!!!! همین؟!!!!!!!!!!!!!!!
ازدواج کنیم چون بقیه آدما تو این سن و سالها میرن سر خونه زندگیشون دیگه!!!!!!!!!!!!!!!!!! واقعا؟؟؟همین؟؟؟!!!!!!!!!!!!
ازدواج کنیم تا از تنهائی در بیایم؟؟؟!!!!!! خوب 1000 تا راه دیگه برای از تنهائی در اومدن هست!!!! چه کاریه!!!!!!!
دوستای خوبم...
متاسفانه انقدر سرمون تو شلوغی زندگی گرم شده که اگر کمی فکر کنیم میبینیم واقعا جواب خیلی از سئوالات اساسی رو نداریم...
و داریم شرطی و عادت وار عمل میکنیم...
اکثر ما آدما جواب سئوالات اساسی رو نداریم و حتی تعریف درستی از اونها هم نداریم...
و متاسفانه این مسئله فقط محدود به مقوله انتخاب شریک مناسب برای زندگی محدود نشده...
مثلا اینکه اصلا ما برای چی به دنیا اومدیم؟؟!!!!!!
شاید من دلم نمیخواست اصلا به دنیا بیام!!!!!
یا مثلا اینکه خدا کیه؟!!!
کجاست؟!!!
اگر واقعا هست و خوبه پس چرا بنده هاش دوستش دارن اما متضاد عمل میکنن؟!!!!!!!!
مثلا یکی میگه ایمان من همه چیز زندگیمه بعد خیلی راحت دروغ میگه...تهمت میزنه...برچسب میزنه...و خیلی وقتها با قسم خوردن همون خدا دیگرانو دور میزنه!!!!!
اما یکی دیگه به خاطر لحظه ای لبخند همون خدا از خیلی از داشته هاش میگذره!!!!!
مگه ما چند تا خدا داریم؟؟؟!!!!!!!
یا مثلا...
نماز میخونیم؟!!!! برای چی؟؟؟؟؟ که چی بشه؟؟!!! تشکر از خدا!!!!! من که واقعا قانع نمیشم.....
روزه بگیریم... کی گفته؟؟؟؟!!!!!!!!!! خدا گفته!!!!!!!!!!!!!! کی؟کجا؟ خدا؟تو کلامش؟؟؟!! قرآن؟؟؟!!!!!! میتونی اصلا اول از همه ثابت کنی قرآن حرف خداست و بعد ازش استدلال بیاری؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چند سال پیش یه اتفاق خیلی عجیب تو زندگی برام افتاد و مسیر زندگیمو کامل عوض کرد...
اونم تو شرایطی که داشتم به زندگی خودم خاتمه میدادم!!!
چون همش شده بود عادت و تکرار و روزمرگی...
اما یه اتفاق عجیب ، حقیقت خلقت و هستی و عشق رو برام زنده کرد...
بر حسب وظیفه انسانی ، داستان اون اتفاق عجیب رو توی وبلاگم براتون میذارم...
وقتی خسته شدی و بریدی...
وقتی واقعا دنبال جواب سئوالاتت بودی اما کسی جوابی براش نداشت...
شاید اونی که دست من رو گرفت اینبار به سراغ تو بیاد...
و خدائی که در این نزدیکیست...
https://sites.google.com/site/lisn8152
اگر لینک عمل نکرد آدرس رو دستی تو آدرس بار تایپ کنید!! - یا شاید نمیدونم چرا ولی فیلتر شکن لازم باشه - واقعا نمیدونم چرا!!!!!!
پاسخ با نقل قول
علاقه مندی ها (Bookmarks)