حدود دو هفته پیش یه تاپیک زدم و خواستم بدونم ایا تو دعواهای شدید زن و شوهری که بخشیش مربوط به خانواده هاست باید اونا رو در جریان گذاشت یا خیر؟میدونید لحظه ای که اون تاپیک رو زدم مشکل جدیدی بین خودم و شوهرم اتفاق نیفتاده بود فقط تو فکر دعواها و زد و خوردهای گذشته بودم که بینمون اتفاق افتاده بود و مدام به این مساله فکر میکردم که ایا من اشتباه میکنم که خانوادمو در جریان نمیذارم؟؟؟شاید اگه در جریان باشن روی رفتار شوهرم نسبت بهم تاثیر میذاشت و گستاخ نمیشد و اجازه خیلی برخوردها رو به خودش نمیداد.خلاصه ما این تاپیک رو زدیم ولی از اونجایی که جوابش خیلی واسم فوریتی نداشت پیگیرش نشدم اما باورتون نمیشه ظرف مدت تنها 10روز که از زدن اون تاپیک گذشت چنان دعوای شدیدی بینمون رخ داد '""""که اگه خواستین بدونین تو تاپیک بعدیم نوشتم همه چیو.."""که مجبور شدم بر خلاف میلم سریعا به خانوادم رجوع کنم برای اووووولین بار تا بلکه شوهرم ادب بشه.حالا همش دارم به این می اندیشم که چرا این قده زود این قضیه رو جذب کردم تو تالار همدردی.و هر چی بیشتر تو مشکلات زندگی دیگران کنکاش میکنم بیشتر اون مشکلات به زندگیم وارد میشن.....خلاصه بسیار در عجبم که چرا قانون جذب فقط و فقط در جهت ضد حال زدن شدید به اینجانب عمل میکنه و نه در جهت براورده شدن آرزوهام......واقعا موندم توش....خیلی وقتا از همدردی فراری ام تا ی اینکه دچار یه مشکل بزرگ بشم و مجبور شم ازش کمک بخوام که البته اونم باید هزار جور آه و فغان و التماس کنی تا اقلا یکی بیاد بخوندت و تازه طرف باتجربه هم باشه که واقعا بهت راهکار بده....خلاصع خدا هیچ کس رو محتاج همدردی نکنه انشالله و مشکلات همه رو حل کنه....البته انجمن ها و مطالب اموزندش که خوبن منظورم بیشتر قمست طرح مشکلاته.....
علاقه مندی ها (Bookmarks)