به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 34
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    پسر خوب تاپیکتو گذاشتم توی نیازبه کارشناسان. شاید بیان بهت بگن چه کار کنی. اگه روانشناس خوب پیدا کنی توی یه ربع هم می تونه راهنماییت کنه. لازم نیست خیلی واسش توضیح بدی. همون پست اولت بسه.
    اما الان چیزایی که به نظرم میاد. بیا اون 5 تا ادمی رو که عاشقشون شدی یه بررسی کن. روی کاغذ بنویس که از چی چی شون خوشت میومده. بعدم می تونی ببینی از چی شون بدت میومده. خوب دقت کن که از چه ویژگی هاشون خوشت میومده. مثلا اروم بودن یا خیلی سرزنده وشوخ بودن یا خوشگل بودن یا اصلا مدل خوشگل بودنشون تخس بوده یا اروم بوده هر چی که می تونی از ویژگی هاشون پیدا کن و بنویس. بعدش همه ی اونایی که نوشتی رو نگاه کن. می بینی یه سری چیزا هست که تکرار شده. قاعدتا اینایی که تکرار شدن اون ویژگی هایی هستن که دوست داری خودت داشته باشی. سعی کن یه سری ها رو که می تونی و دوست داری و معقولن توی خودت ایجاد کنی.
    یعنی در کل لازم نیست وقتی یه سری رفتارارو دوست داریم بریم توی ادمای دیگه دنبالش بگردیم. خودمون دم دست خودمونیم و اول از همه می تونیم اون چیزایی که خوبه به نظرمون توی خودمون ایجاد کنیم.

    یعنی اول باید نقاط یا نقطه ضعفتو که باعث میشه عاشق بشی بشناسی. بعدش دیگه می دونی که از کجاست مشکل و حواست به خودت هست.
    مثلا ممکنه رفتار دوستانه ای داشته باشن هر 5 تاشون یا اخلاق مشترک خاصی داشته باشن. یا حتی ممکنه با تو یه مدل مشترکی رفتار کنن. مثلا ممکنه همه اشون بهت اهمیت می دادن. یا همه اشون اصلا بهت هیچ محلی نمی ذاشتن. نمی دونم. اما اگه دقت کنی می بینی نقطه ضعف اصلیت (معمولا یکیه فکر کنم) چیه. بعدش که اگاهی پیدا کنی نسبت به اون ضعف (همه ادما دارن. مهم نیست. فقط باید ادم خودش از خودش خبر داشته باشه.) بعدش وضعیت دلت بیشتر تحت کنترلت درمیاد.
    بعد از دو بار سه بار عاشقی معمولا ادم دستش میاد که اولش چطوری دلشو نگه داره که هر جایی نره. چون سخت میشه بعدش. راستی دوران نقاهتت بعد از هر عاشقی که از دست میدی ظرفو چقدر طول میکشه؟ ظاهرا کمه. و احتمالا عشق هات هم عمیق نباشن.

    موفق باشی.

    - - - Updated - - -

    پسر خوب تاپیکتو گذاشتم توی نیازبه کارشناسان. شاید بیان بهت بگن چه کار کنی. اگه روانشناس خوب پیدا کنی توی یه ربع هم می تونه راهنماییت کنه. لازم نیست خیلی واسش توضیح بدی. همون پست اولت بسه.
    اما الان چیزایی که به نظرم میاد. بیا اون 5 تا ادمی رو که عاشقشون شدی یه بررسی کن. روی کاغذ بنویس که از چی چی شون خوشت میومده. بعدم می تونی ببینی از چی شون بدت میومده. خوب دقت کن که از چه ویژگی هاشون خوشت میومده. مثلا اروم بودن یا خیلی سرزنده وشوخ بودن یا خوشگل بودن یا اصلا مدل خوشگل بودنشون تخس بوده یا اروم بوده هر چی که می تونی از ویژگی هاشون پیدا کن و بنویس. بعدش همه ی اونایی که نوشتی رو نگاه کن. می بینی یه سری چیزا هست که تکرار شده. قاعدتا اینایی که تکرار شدن اون ویژگی هایی هستن که دوست داری خودت داشته باشی. سعی کن یه سری ها رو که می تونی و دوست داری و معقولن توی خودت ایجاد کنی.
    یعنی در کل لازم نیست وقتی یه سری رفتارارو دوست داریم بریم توی ادمای دیگه دنبالش بگردیم. خودمون دم دست خودمونیم و اول از همه می تونیم اون چیزایی که خوبه به نظرمون توی خودمون ایجاد کنیم.

    بعد از دو بار سه بار عاشقی معمولا ادم دستش میاد که اولش چطوری دلشو نگه داره که هر جایی نره. چون سخت میشه بعدش. راستی دوران نقاهتت بعد از هر عاشقی که از دست میدی ظرفو چقدر طول میکشه؟ ظاهرا کمه. و احتمالا عشق هات هم عمیق نباشن.

    موفق باشی.
    ویرایش توسط meinoush : شنبه 26 مرداد 92 در ساعت 21:12

  2. 4 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    gheryeh (دوشنبه 28 مرداد 92), roze sepid (شنبه 26 مرداد 92), کامران (شنبه 26 مرداد 92), مصباح الهدی (شنبه 26 مرداد 92)

  3. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 دی 94 [ 12:19]
    تاریخ عضویت
    1391-1-14
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    4,713
    سطح
    43
    Points: 4,713, Level: 43
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    244

    تشکرشده 215 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    اول از همه مرسی که وقت میذارین.بستگی داره به مدت زمان دوره ای که بهش فکر می کردم.نمیتونم بگم نسبت به کسایی که قبلا بهشون علاقه داشتم هیچ حسی ندارم.فاصله باعث شده یادم بره.الانم دوسشون دارم و اگه بازم یه مدت ببینمشون بازم مثل قبل میشن.البته به شرطی که الان کسیو دوست نداشته باشم.ولی دیگه مثل قبل نیس.راستش ویژگی مشترک همشون تک بودنه!مثل همین مورد آخری قیافه زیبایی داره از نظره من ولی چیزی که باعث شده من بهش علاقه مند بشم نجابتشه.در عین حالی که از پسرا دوری نمیکنه و از این امل بازیا ولی خوب به هیچ وجه از اون دخترای ای که دنبال پسرا هستن هم نیست.در ضمن تو هیچ کدوم از این پنج مورد با یک نگاه عاشق نشدم.معمولا در طی یک ماه و کم کم اتفاق میوفته جوری که اصلا متوجه نمیشم وقتی هم که متوجه میشم دیگه دیر شده

  4. 2 کاربر از پست مفید کیارش۲ تشکرکرده اند .

    roze sepid (شنبه 26 مرداد 92), کامران (شنبه 26 مرداد 92)

  5. #13
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آیا شخصیتی که از خودتان در ذهن دارید با شخصیت واقعی الان شما ( همین که هستی ) خیلی فاصله دارد ؟ آیا اگر بله آیا این موضوع شما را آزار می دهد ؟

    در مورد زندگی و شرایطی که دارید چه طور ؟ آیا دلتان می خواست شرایط متفاوتی از الان داشتید یا از شرایط زندگی فعلی تان ( اقتصادی ، موقعیت اجتماعی ، روابط دوستی و خانوادگی و.. ) راضی هستید؟

    لطفا توضیح دهید.

  6. #14
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 دی 94 [ 12:19]
    تاریخ عضویت
    1391-1-14
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    4,713
    سطح
    43
    Points: 4,713, Level: 43
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    244

    تشکرشده 215 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    راستش شخصیتی که در ذهن دارم شخصیتی هست که فکر میکنم شخصیتم کلیم هست.حالا اگه این دو تا متفاوت باشن نمیدونم.دوستام میگن شخصیتت تو دنیای مجازی با حقیقی فرق داره.از نظر مالی وضعیتم متوسطه.همسنام دوست دارن درس بخونن تا مثلا به خونه بالا شهر و ماشین مدل بالا و احترامو از این چیزا برسن ولی من به هیچ کدوم از اینا علاقه ندارم و می خوام اونطوری که میخوام زندگی کنم.زیادم به محیط های اجتماعی علاقه ندارم.

  7. #15
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقا کیارش بگذار یک مثال از خودم برای شما بگویم. من چهار ساله بودم که برای اولین بار به یک مهد کودک رفتم. مهد کودک مال آموزش و پروش بود ( مامانم معلمه ) و آن موقع ( بیست و یک سال پیش ) شرایطش خوب تلقی می شد. اما یک مشکلی بود که هیچ کس نفهمید تا سال تحصیلی تمام شد. من چهار ساله بودم و به خاطر قد بلندم من را در کلاس بچه های پنج ساله ( اشتباهی ) گذاشته بودند. حتما می دانی که یک سال برای رشد کودک چه قدر مهم است و بچه ها چه قدر زیاد و سریع تغییر می کنند. متاسفانه من توانایی های بچه های پنج ساله را نداشتم. مثلا نمی توانستم نقاشی را رنگ کنم و خط خطی می کردم.
    وقتی غذا می خوردم چند دانه برنج روی دستمال روی میز می افتاد و ... می توانی باور کنی من به خاطر همین مسائل کوچک طرد شدم!!!!!! هیچ بچه ای با من بازی نمی کرد. به خصوص دخترها چندتایشان خیلی لجبازی و مسخره ام می کردند. باور می کنی هنوز که عکس کلاس را می بینم اسم بچه ها را می دانم ؟ خاطرات آن موقع در ذهن من ماند و هنوز آن حس ( طرد شدن ) که خیلی دردناک است یادم نرفته است.

    فقط دو پسر بودند که با من بازی می کردند. مهربان و خونگرم بودند و با نشاط. اسم یکی شان شاهین بود.
    از شاهین خاطرات بسیار کمی دارم اما هنوز آن حس شادی را که به من می داد یادم است.
    گذشت و گذشت. یک شب خواب دیدم کسی ( یک پلیس یگان ویژه ) به من کمک کرد و اسمش شاهین بود. بعد از مدت ها دوباره خاطره شاهین در ذهنم زنده شد. هر وقت حس می کردم کسی به من رفتار دوستانه ای ندارد یا در ارتباط ناموفق بوده ام یاد شاهین می افتادم. قلبم می لرزید و گریه می کردم. می دانستم الان بزرگ شده است. شاید تغییر کرده است. حتما تغییر کرده است. دلم می خواست پیدایش کنم و به او بگویم دوباره محبت هایت یادم است و می خواهم کنارم بمانی تو من را درک می کنی. من آن پسر بچه را نمی خواستم . من شاهینی که بزرگ شده بود را می خواستم پیدا کنم تا دوباره از من حمایت کند.

    این تجربه ای بود که من از دلدادگی داشتم.

    آیا شما شباهتی بین قصه من و خودت می بینی؟ منظورم طرد شدن نیست. هر نیاز یا حس یا کمبود دیگری که تجربه کرده ای و یک جوری دارد شما را اذیت می کند.
    ویرایش توسط نوروزیان. : شنبه 26 مرداد 92 در ساعت 23:19

  8. #16
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 دی 94 [ 12:19]
    تاریخ عضویت
    1391-1-14
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    4,713
    سطح
    43
    Points: 4,713, Level: 43
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    244

    تشکرشده 215 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    والا من زیاد یادم نمیاد ولی تا اونجایی که یادم میاد از سوی جمع طرد نشدم.ولی از بچگی اعتماد به نفس لازم برای اینکه برم بگم "منم بازی" رو نداشتم.الانش هم مثلا بچه ها حتی بگن بیا فوتبال بازی کنیم دوست ندارم برم.چرا؟چون صد در صد مطمئنم که بازیشون رو خراب میکنم چون اصلا بلد نیستم و شکی ندارم.

  9. #17
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    پس به شدت احساس تنهایی می کنید ؟ درست است؟

  10. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 دی 94 [ 12:19]
    تاریخ عضویت
    1391-1-14
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    4,713
    سطح
    43
    Points: 4,713, Level: 43
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    244

    تشکرشده 215 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    ولی خوب زیاد تو زندگی بهم طعنه زدن و میزنن‏

    - - - Updated - - -

    به شدتشو نمیدونمولی احساس تنهایی میکنم.فکر میکردم عادی واسه یه مرد

  11. #19
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من تاپیک های دیگر شما را یک نگاهی می کنم. باید کمی فکر کنم تا بتوانم نظر درستی بدهم.

  12. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 12 دی 94 [ 12:19]
    تاریخ عضویت
    1391-1-14
    نوشته ها
    217
    امتیاز
    4,713
    سطح
    43
    Points: 4,713, Level: 43
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    244

    تشکرشده 215 در 103 پست

    Rep Power
    34
    Array
    ممنون کلی


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 28 اردیبهشت 93, 11:43
  2. اهای جماعت من زود زود میگ میگی وابسته میشم.کمکم کنید
    توسط gheryeh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 خرداد 92, 15:29
  3. من آدم حساس و زودرنجی شدم چی کار کنم؟
    توسط saharnaz در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 شهریور 90, 17:34
  4. زود رنج کیست و زود رنجی چیست؟
    توسط keyvan در انجمن آگاهی ها، مهارتها و روشها
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 13 اردیبهشت 88, 15:41

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.