به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 64
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array

    به آخر خط رسیدم ( تصمیم طلاق برام جدی شد)

    سلام باز هم من اومدم و با بار دردها و اشتباهاتم . جز این سایت جای دیگه ای ندارم تا براش از زندگی ام تعریف کنم . هر چند در تمام تایپیک هام از حضور مشاوران سایت بهره ای نبردم اما بازهم چاره ای ندارم .هیچ وقت اینقدر جدی به طلاق فکر نکرده بودم خسته شدم از دستش از بد دهنی هاش ،بی عاری و تنبلی اش ، بی خیالی و بی محلی ،همیشه طلبکار بودنش .دوسال از زندگی ام حروم شد بزرگترین سرمایه ام را از دست دادم .و االان به تنها چیزی که فکر می کنم جدایی است.دیروز صبح دعوای سختی بینمون در گرفت . شب قبل پدرش خونمون بود صبح ساعت 8 بیدار شدم تا براش صبحانه درست کنم اون بنده خدا هم تلوزیون رو روشن کرد .صبحانه رو که خورد از خونه بیرون رفت .اون حتی بلند نشد با پدرش خداحافظی کنه بعد که شروع کرد به نق زدن که تلوزیون رو خاموش کن سرصدا نکن و . ..شروع کرد به فجش دادن و داد زدن سر من . منم حرصم گرفت قوری چای را خالی کردم گفتم مردی که صبح با فحش و داد و بیداد سر زنش از خواب بیدار شه لیاقت خوردن چای گرم و صبحانه نداره .اونم حرصش درومد و بلند شد به طرف من حمله کرد و با هم درگیر شدیم و فحش و ناسزا .... . می ره جلوی در وای می سه به پدر مادرم که طبقه پایین خونمون هستن فحش های بسیار زشت و قبیح می داد که بشنون هرچی می رفتم درو می بستم که بیاد تو بد تر می کرد اینقدر داد زد و فحش داد که حتی همسایه هامون هم اومدن بیرون .مامانم اومد بالا تمام دست و پاش می لرزید خلاصه با تهدید زنگ زدن به پلیس مجبور شد از خونه بره بیرون . به بابام گفتم قفل در و عوض کرد و به خونمون یه قفل زدم . (ما طبقه بالای خونه بابام می شینیم) خیلی ناراحت بودن این دفعه چندم بود که این حرکات زشت رو انجام می داد . به خواهرش گفتم بهش بگه دیگه حق نداره پاش رو بزاره خونه یه چیزی حدود 15 میلیون تومان تا حالا بهش پول دادم گفتم پولهایی که بهش دادم رو بم برگردونه توافقی ازش جدا می شم حتی ماشینی که زیر پاشه من خریدم .بهم اس ام اس داده می گه برو کارهای طلاق توافقی رو انجام بده . الانم خونه مامانشه واقعا دیگه نمی خوام ببینمش می دونم تقصیر خودمه اینقدر بهش بها دادم و مشکلاتش رو حل کردم که اینطوری طلبکار شد .اگه یه خورده سخت می گرفتم اگه بها و ارزش خودم رو بالاتر می بردم الان اینقدر کم بها نبودم .الان همه فکر می کنن این دفعه هم با چن روز قهر دوباره همه چی حل می شه اما من واقعا دارم به طلاق فکر می کنم .خیلی طولانی نوشتم می دونم فقط برای خالی کردن خودم بود.ببخشید

  2. 3 کاربر از پست مفید rahaaaaaaa تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (چهارشنبه 16 مرداد 92), shabe niloofari (سه شنبه 15 مرداد 92), سپيده سادات (شنبه 19 مرداد 92)

  3. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    رها جان من و ببخش در جریان تاپیک های قبلیت نیستم . ولی چرا قوری چای رو خالی کردی ؟ با لج و لجبازی میخواستی زندگیت رو درست کنی ؟ دیدی که همسرت لجبازتره ؟ کلا با مردا نمیشه لجبازی کرد ، و به جایی نمیرسیم . باور کن میشد از راه محبت هم وارد شد .

  4. کاربر روبرو از پست مفید tamanaye man تشکرکرده است .

    **سهیل ** (سه شنبه 15 مرداد 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    من نمی دونم چرا تایپیک های من همیشه اینقدر مظلومه . و هیچ کس بهش سر نمی زنه واقعا برای خودم جای سواله .بگذریم
    شوهر من با محبت جو گیر می شه این رو بارها و بارها امتحان کردم کلا ذاتا آدم قدر نشناسیه هرچقدر بهش بیشتر خوبی کنی رفتارش بدتر می شه و حق به جانب تر می شه و خواسته هاش رو بیشتر می کنه اما هر وقت جلوش ایستادم یا در مقابل کارش واکنش نشون دادم دیگه کمتر اون کار رو انجام داد یا هر بار با انجامش یاد واکنش من می افته و سعی می کنه انجامش نده .اصلا هیچ حسی به برگشتن به زندگی ندارم .فکر طلاق تمام ذهنم رو گرفته .

  6. 2 کاربر از پست مفید rahaaaaaaa تشکرکرده اند .

    faghat-KHODA (چهارشنبه 16 مرداد 92), سپيده سادات (شنبه 19 مرداد 92)

  7. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام رها جان

    اروم باش تا بتونی با درایت و منطق و سر فرصت یک تصمیم درست بگیری.

    من نه تشویقت میکنم به طلاق و نه به ادامه.اما تشویقت میکنم به صبر تا اینکه ارامش از دست رفته ات رو بدست بیاری که ممکنه چند روزی طول بکشه.

    به اس ام اسهاش توجهی نکن و اصلا نیازی نیست بهش جواب بدی.برای طلاق توافقی باید باهمدیگه برید دادگاه .نه اینکه یکی دیگه بره کاراشو بکنه.

    باید به فکر این باشی که مشکلت رو ریشه ای حل کنی تا دیگه از این تنشها و درگیریها اون هم با این شدت پیش نیاد.

    با خانوادش هم تماسی نگیر و اجازه بده هر اقدامی چه آشتی چه طلاق از سمت و سوی اوها صورت بگیره.شما که سر خونه زندگیت هستی.

    باهاش فعلا هیچ ارتباطی برقرار نکن.

    موفق باشی
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  8. 4 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (جمعه 18 مرداد 92), faghat-KHODA (چهارشنبه 16 مرداد 92), میس تی (سه شنبه 22 مرداد 92), سپيده سادات (شنبه 19 مرداد 92)

  9. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دیروز [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,373 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من تایپیکهای قبلیت رو ندیدم ولی میشه ۵ مساله اساسی حل نشدنی که باهاش داری رو هرکدوم بایه مثال کوتاه بگی؟

  10. 3 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (جمعه 18 مرداد 92), asemani (سه شنبه 15 مرداد 92), PAPA1 (پنجشنبه 17 مرداد 92)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    1-بد دهن بودنش مثالش همین دعوایی که تعریف کردم2- تنبلی و خودخواهی .جرات ندارم بهش بگم نون بگیر و یا خریدی چیزی واسه خونه انجام بده به هیچ عنووان زیر بار نمی ره 3-این که بره بیرون و ساعت 12 شب بیاد براش یه مسله عادیه با یه چن تا بچه که حداقل ده سال کوچکتر از خودش هستن دوست می شه گاهی می شنوم تو تلفن اینقدراصرارو التماس می کنه تا باهاش برن بیرون باشگاه استخر و ... در حالیکه من اگه بش بگم بریم قدم بزنیم یا خرید بکنیم هزار تابهاونه می آره که خسته ام و ... 4- براش مهم نیست که من هم شاغلم و سرکار می رم و وقتم رو بیرون از خونه می گذرونیم .تمام مسائل و کارهای خانه را حق من می دونه حتی حاضر نیست لیوان آبی که می خوره را برداره یا تو سفره انداختن و یا جمع کردن کوچکترین کمکی بکنه من علاوه بر این که بیرون کار می کنم کارهای پروژه ای طراحی هم می گرفتم و شبها تا دیروقت انجام می دادم (که البته با این رفتارهاش دیگه انجام نمی دم ) 5-سیگار کشیدن و تمایلش به مشروب خوردن که البته در مورد دوم به خاطر چن بار جار و جنجالی که سرش راه انداختم جلوی من حرفی نمی زنه اما سیگار می کشه 6- جلوی دوستام یا دوستاش همیشه طوری وانمودمی کنه من آویزونش شدم و یا چه لطفی در حق من کرده که با من ازدواج کرده در صورتی که قبل از ادواج با من بیکار بی پول و بدهکار و ... بود حتی کت شلواری که باش اومد خواستگاری قرضی بود و خیلی بهم اصرار می کرد من به خاطر شرایط بدش اصلا به ازدواج باهش فکر نمی کردم 7-قبلا یک بار ازدواج کرده بود و مهریه بدهکاره اونا حکم جلبش رو گرفتن و همه جا دارن دنبالش می گردن اگه پیداش کنن زندان رفتن رو شاخشه و باید حداقل 25 تا سکه بده 8- در دورانی که دست به یه کاری زد و با شکست مواجه شد برای جبران خسارت های مالیش من 7 میلیون از مامانم و 7 میلیون از بابام گرفتم و ضررهاش رو جبران کردم الان اصلا به روی خودش هم نمی اره که باید پولشون رو پس بده و وقتی بهش یادآوری کنم جنجال به پا می کنه 9-همیشه از من طلبکاره فکر می کنه تمام خاسته های مالیش رو من باید برآورده کنم اگر نکنم رفتارش رو بد می کنه و .... اینا چیزهایی بود که به یادم اومد

  12. 4 کاربر از پست مفید rahaaaaaaa تشکرکرده اند .

    **سهیل ** (جمعه 18 مرداد 92), faghat-KHODA (چهارشنبه 16 مرداد 92), PAPA1 (پنجشنبه 17 مرداد 92), سپيده سادات (شنبه 19 مرداد 92)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 آبان 92 [ 23:58]
    تاریخ عضویت
    1392-4-13
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    439
    سطح
    8
    Points: 439, Level: 8
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    17

    تشکرشده 68 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم خب ادامه زندگی با همچین شرایطی برای یه زن غیرممکنه مگر اینکه شوهرت بخواد تغییر جدی تو خودش ایجاد کنه که ازونجایی که میگی نباید بهش رو داد و مهربونی کرد و دستشو گرفت وگرنه جری تر میشه باید بیشتر از روش عکسش استفاده کنی ببینی جواب میگیری که خودت میگی چندبار اینکارو کردی و جواب گرفتی .. پس بهتره به همین منوال ادامه بدی و ببینی حاضره به خاطر حفظ زندگیش تغییر جدی تو خودش بده یا نه .

    ایشون از اولم همینطوری بود وقتی ازدواج کردین یا نه یواش یواش تغییر کرد؟ اگه میدونستین اینجوری بوده چه خصلتاییش باعث شد که باهاش ازدواج کنی؟

  14. کاربر روبرو از پست مفید سیمین‌دخت تشکرکرده است .

    **سهیل ** (جمعه 18 مرداد 92)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    تمام این ها که گفتم تو زندگی این جور شد . تاوقتی نرفتیم زیر سقف اخلاق و رفتارش خیلی خوب بود از نظر اخلاقی هیچ مشکلی نداشت همش مالی بود به همین خاطر من سعی می کردم مسائل مالی رو حل کنم تا هرچه زودتر بریم تو خونه خودمون . بعد که رفتیم و مسائل مالی حل شد تا حدود زیادی . انگار که خیالش راحت شد و شخصیت اصلی خودش رو نشون داد و دیگه هیچی براش مهم نبود . یعنی و اقعا همه مردا اینجورین ؟ خواهشا آقایون هم جواب بدن

  16. کاربر روبرو از پست مفید rahaaaaaaa تشکرکرده است .

    **سهیل ** (جمعه 18 مرداد 92)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 آذر 96 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1390-5-17
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    6,334
    سطح
    51
    Points: 6,334, Level: 51
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 86 در 41 پست

    Rep Power
    25
    Array
    ممنون از مشاورهای سایت که به من کمک کردن از نوشتنم اینجا پشیمون شدم من چن روزه تو خونه تنهام و تنها امیدم این سایت بود اما انگار خبری نیست .

  18. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 23:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    محل سکونت
    گیلان
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,808
    سطح
    44
    Points: 4,808, Level: 44
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,335

    تشکرشده 839 در 268 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    40
    Array
    سلام

    امیدوارم مدیر محترم و مشاوران بزرگوارش یه سری به تاپیک شما بزنن.فکر کنم یه روز هم برای شما یه روزه.یه تصمیمم یه تصمیمه.واقعا چیزی مهمتر از این تاپیک هم میتونه باشه که یه زندگی داره از هم می پاشه.اما بی انصافی هم نکنم تعداد تاپیک ها زیاد است و تعداد مشاوران مجرب سایت اندک.ولی تو پست هاتون پستی از خانم 123 maryam هست که به شخصه ارادت خاصی به ایشون دارم.همه جا پست هاشون رو دنبال می کنم.میتونید رو راهنمایی های خوب ایشون حساب باز کنید.

    اما بنده حقیر فقط یه توصیه دارم.من نه تجربه ای در این زمینه دارم نه تخصصی.چیزی که هست شما تو مرحله بحرانی هستید.تو این مرحله شما عجول،کم صبر ،بدون تمرکز و اشفته هستید.به واقع اولین نیاز شما در این مرحله رسیدن به ارامشه.این ارامش باید باشه تا شما بتونید بهترین تصمیم رو بگیرید.

    راستی،یه تاپیکی هست که لینک تاپیک های مهم (تاپیک هایی که نیاز به حضور مدیر و مشاوران محترم داره)رو میذارن تو اون تاپیک ها که مدیران و مشاوران سایت بهش حتما سر میزنن.نمیدونم ما کمرنگ ها هم میتونیم لینکی رو اونجا قرار بدیم یا نه.این راه رو هم امتحان کنید.

    امیدوارم مشکلاتتون هر چه زودتر حل بشه.

    فقط خدا

  19. کاربر روبرو از پست مفید faghat-KHODA تشکرکرده است .

    **سهیل ** (جمعه 18 مرداد 92)


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 53
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 94, 23:28
  2. پاسخ ها: 83
    آخرين نوشته: پنجشنبه 17 مهر 93, 15:13
  3. پیشگیری از آسیب های طلاق ( تصمیم به طلاق گرفته ام )
    توسط etemade shekaste در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 45
    آخرين نوشته: دوشنبه 15 خرداد 91, 00:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:03 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.