به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array

    یادداشت خداوند برای تو از طرف خداوند (برای دوستان عزیز تالار از جمله گل آرا ناز آفرین heaven henema و .... )

    دوستان عزیزم متن ممکنه طولانی باشه ولی ارزش خوندنش رو داره با آرزوی بهترینها


    -----------------------------------------------------------------------------

    یاد داشت خداوند، برای تو
    از طرف خداوند

    پند گیر

    من فریاد تو را می شنوم این صدا از دل تاریکی عبور می کند، از میان ابرها می گذرد، با نور ستاره ها می آمیزد و در شعاع نور راهش را به سوی قلب من پیدا می کند.
    فریاد خرگوشی که در حلقه طناب یک دام گرفتار شده، گنجشکی که از آشیانه مادر به زیر افتاده، کودکی که با نا توانی در استخری دست و پا می زند و پسری که خونش روی سلیب ریخته شده است مرا غمگین می کند.
    بدان که من صدای تو را هم می شنوم، آسوده باش آرام باش، من تأسف تو را تسکین می دهم چون از علت و درمان آن آگاهم.

    تو برای همه رویاهای کودکیت که با گذشت سال ها از بین رفته اند می گری، تو برای همه عزت نفست که با شکست و ناکامی تخریب شده است می گری، تو برای همه توانائی هایت که به خاطر امنیت از دست داده ای می گری، تو برای همه فردیتت که توسط جمع لگدمال شده است می گری، تو برای همه استعدادت که به خاطر سوء استفاده هرز رفته است می گری، تو با بی مهری به خود می نگری و از تصویری که در آن برکه می بینی با وحشت روی می گردانی این انسانی که نقشش بر آب افتاده و با چشمانی شرمگین و بی روح به تو نگاه می کند کیست؟

    متانت رفتار، زیبائی رخسار، سرعت حرکات، بصیرت و مهارت زبان تو کجاست؟ چه کسی خوبی های تو را دزدیده است؟ آیا هویت این دزد همانگونه که برای من آشناست برای تو نیز هست؟

    وقتی سرت را روی بالشتی از چمن های مزرعه پدرت گذاشتی و به شکوه و عظمت ابرها نگریستی دانستی که در آن لحظه همه ثروت بابل از آن توست؟ هنگامی که کتاب های بسیار خواندی و صفحات بسیار نوشتی به یقیق دریافتی که عقل و دانش تو با خرد سلیمان برابر و حتی برتر از آن است و فصل ها در سال ها جاری گشتند تا تو اینک برترین فرمانروای بهشت خود باشی.

    آیا به خاطر میآوری چه کسی آن برنامه ها، رویاها و دانه های امید را در تو قرارد اده است؟

    تو نمی توانی

    آیا لحظه ای را که از رحم مادرت بیرون آمدی و من دستم را روی پیشانی نرمت قراردادم و آنگاه که دعای خیرم را نثارت کردم و رازی را محرمانه در گوش کوچکت نجوا کردم به یاد می آوری؟

    تو نمی توانی

    گذشت سال ها، حافظه تو را از بین برده است چون ذهنت از ترس، شک و تردید، اظطراب، پشیمانی و تنفر انباشته شده و آنجا که این خصلت های حیوانی وجود داشته باشند جائی برای خاطرات خوش وجود ندارد.

    دیگر گریه نکن من با تو هستم و این لحظه نقطه عطفی در مسیر زندگی توست آنچه از دست رفته بی شباهت به آن زمانی نیست که تو در رحم مادرت آرمیده بودی. گذشته، گذشته است بگذار تا کاملاً به دست فراموشی سپرده شود. از امروز تو دیگر یک مرده متحرک نخواهی بود و
    امروز من دهانم را روی دهان تو، چشم هایم را روی چشم های تو و دست هایم را روی دست های تو قرار می دهم و بدن تو دوباره گرم می شود. امروز همچون مسیح در آرامگاه لازاروس به تو فرمان می دهم تا از غار نابودیت بیرون بیائی و زندگی جدیدی را آغاز کنی. امروز روز تولد توست تاریخ جدید تولد تو. اولین زندگی تو مانند بازی در تئاتر تنها یک تمرین بوده است. این بار پرده بالا می رود این بار مردم دنیا نگاه می کنند و آماده تشویق کردن هستند این بار تو با شکست مواجه نخواهی شد.

    شمع هایت را روشن کن کیک خود را تقسیم کن جشن بگیر تو دوباره متولد شده ای همچون پروانه ای که از شفیره بیرون می آید پرواز خواهی کرد تا هر کجا که می خواهی اوج بگیر. نه زنبورها، نه سنجاقک ها و نه هیچ انسانی مانع از مأموریت یا جستجوی تو برای ثروت های حقیقی زندگی نخواهند بود.

    دست مرا روی سرت احساس کن به دانش و خرد من توجه کن بگذار تا دیگر بار در آن رازی که هنگام تولدت شنیدی و فراموش کردی با تو سهیم باشم.
    تو بزرگترین معجزه من هستی، تو بزرگترین معجزه جهان هستی.
    اینها اولین کلماتی بودند که تو شنیدی سپس فریاد زدی آنها همه فریاد زدند آن موقع تو به من ایمان نداشتی و در طی سال ها اتفاقی نیافتاد تا بی اعتقادی، تو را تسخیر کند.
    چطور می توانی تو یک معجزه باشی وقتی در جزئی ترین وظایف خودت را شکست خورده به حساب می آوری؟ چگونه می توانی یک معجزه باشی وقتی در بعهده گرفتن ناچیزترین مسئولیت ها اعتماد به نفسی در خود احساس نمی کنی؟ چطور می توانی یک معجزه باشی وقتی در زنجیر تردید و دروغ و در عذاب به دست آوردن نان فردا گرفتاری؟

    کافی است گذشته ها گذشته است من تا به حال چند پیامبر، خردمند، شاعر، هنرمند، آهنگساز، دانشمند، فیلسوف و پیام آور را با کلام الوهیت تو استعداد بالقوه ات برای خداگونه شدن و رازهای موفقیت فرو فرستاده ام تو با آنها چگونه رفتار کرده ای؟
    اما من هنوز تو را دوست دارم و اینک با این کلام با تو هستم تا پیام پیام آوری را که گفت: خداوند بار دیگر دست به کار خواهد شد تا باقی بندگانش را نجات بخشد کامل نمایم.
    من دوباره دست به کار می شوم، این دومین بار است. تو مخلوق من هستی سوال کردن بی نتیجه است:
    آیا میدانستی؟
    آیا نمیدانستی؟
    آیا نشنیده بودی؟
    آیا از آغاز به تو گفته نشده بود؟
    آیا از پیدایش زمین نفهمیده بودی؟

    به تو گفته شده بود که یک خدا در لباس مبدل هستی، خدائی که نقش یک احمق را بازی می کند به تو گفته شد بود که بخش خاصی از خلقلت هستی، فوق العاده در استدلال، نامحدود در استعداد و توانائی، قابل تحسین در شکل و حرکات، همچون یک فرشته در عملکرد، مانند یک خدا در درک و فهم. به تو گفته شده بود که نمک زمین هستی حتی راز بالا رفتن از کوه ها که عملی غیر ممکن می نمود در اختیار تو گذاشته شد. تو به هیچ کس ایمان نداشتی تو نقشه سعادت و خوشبختی خود را سوزاندی از نیازت برای آرامش ذهن دست کشیدی شمع هائی را که در طول مسیر هدایت تو قرار داده شده بود خاموش کردی و آن وقت مرتکب اشتباه شدی در تاریکی پوچی و دلسوزی برای خود گم شدی و ترسیدی تا اینکه در جهنمی که خود ساخته بودی در افتادی.
    آنگاه فریاد زدی و به سینه کوبیدی و بخت و اقبال خویش را نفرین کردی تو از قبول نتیجه افکار بیهوده و اعمال کاهلانه ات امتناع کردی و به دنبال سپر بلائی گشتی تا برای ناکامی هایت سرزنشش کنی و چقدر سریع پیدایش کردی،
    تو مرا سرزنش کردی.

    فریاد زدی که نقص ها، کم هوشی، کمبود فرصت و ناکامی هایت از خداوند است تو در اشتباه بودی.

    بگذار فهرستی برداریم ابتدا نقص های تو را نام می بریم، به چه دلیل می توانم از تو بخواهم با کمترین ابزاری که در اختیار داری زندگی جدیدی بسازی؟
    -
    آیا نابینائی؟ آیا طلوع و غروب خورشید را نمی بینی؟ نه تو میتوانی ببینی و یکصد میلیون گیرنده ای که من در چشم هایت قرار داده ام تو را قادر می سازند تا از دیدن افزون یک برگ، یک دانه برف، یک برکه، یک عقاب، یک کودک، یک تکه ابر، یک ستاره، یک گل رز و یک رنگین کمان لذت ببری و این نگاه لبریز از عشق باشد، یک شکر به جای آر
    -
    آیا ناشنوائی؟ آیا یک کودک می تواند بدون مراقبت تو بخندد یا گریه کند؟ نه تو می توانی بشنوی و این بیست و چهار هزار تاری که من در هر گوش تو درست کرده ام با نسیمی که به درختان می وزد، موجی که به صخره های ساحل می خورد، شکوه و عظمت یک اپرا، آواز یک پرنده سینه سرخ، صدای کودکان هنگام بازی و با کلام دوستت دارم مرتعش می شوند. شکر دیگری به جای آر
    -
    آیا گنگی؟ آیا لب های تو حرکت می کنند و فقط آب دهان بیرون می ریزند؟ نه تو می توانی صحبت کنی برخلاف سایر مخلوقات من، و کلام تو می تواند خشم را آرام کند، نا امیدی را بهبود بخشد، ترسو را ترغیب نماید، ناکام را دلداری دهد، تنها و غریب را دلگرم کند، شایسته را تحسین و شکت خورده را تشویق کند، نادان را بیاموزد و بگوید دوستت دارم. شکر دیگری به جای آر
    -
    آیا تو فلج هستی؟ آیا ناتوانی تو زمین را محروم می نماید؟ نه تو می توانی حرکت کنی، تو یک درخت نیستی که وقتی باد و دنیا بر تو می تازند محکوم به سکون باشی، تو می توانی دراز بکشی، بدوی، برقصی و کار کنی چون من پانصد عضله 200 استخوان و12 کیلومتر تار عصبی که همه با هم برای اجرای دستورات تو هماهنگ می شوند را در تو طراحی کردم. شکر دیگری به جای آر
    -
    آیا کسی دوستت نمی دارد؟ عشق نمی ورزی؟ آیا تنهائی؟ شب و روز تو را در کام خود فرو برده است؟ نه دیگر نه، چون تو اینک راز عشق را می دانی، که آن عشق بدون چشم داشت است چون عشقی که برای رضایت خاطر، خوشنودی یا ارضای غرور باشد، عشق نیست عشق هدیه ایست که در ازایش چیزی طلب نکی. حال می دانی که عشق بدون چشمداشت خود پاداش خود است حتی عشقی که متقابل نیست از بین نمی رود بلکه به سوی تو باز می گردد و قلبت را خالص و ناب می کند. شکر دیگری به جای آر دو برابر
    -
    آیا قلب تو بیمار است؟ آیا برای باقی عمرت ضیف و فرسوده شده است؟ نه قلب تو قوی است سینه ات را لمس و ضرب آهنگ آن را احساس کن، قلب تو ساعت به ساعت روز و شب 36 میلیون بار در سال می تپد و سال به سال خواب یا بیدار خون تو را از میان صد هزار کیلومتر سیاهرگ و سرخرگ جاری می سازد و این عمل را بیش از 24000000 بار در هر سال تکرار می کند. کدام انسان چنین ماشینی خلق کرده است؟ شکر دیگری به جای آر دو برابر
    -
    آیا تو دچار بیماری پوستی هستی؟ آیا مردم وقتی با تو مواجه می شوند از وحشت روی می گردانند؟ نه پوست تو سالم و معجزه ای از آفرینش است فقط لازم است آن را پاکیزه نگاه داشت. همه فولادها با گذشت زمان تیره می شوند و زنگ می زنند اما پوست تو چنین نیست. غیر از لایه ای که من همه بدن تو را با آن ساخته ام حتی قوی ترین فلزات در اثر استفاده سائیده می شوند اما پوست دائماً خود را بازسازی می کند. سلول های قدیمی با سلول های جدید جایگزین می شوند درست مانند خود سابق تو که با فرد جدیدی عوض می شود. شکر دیگری به جای آر
    -
    آیا شش های تو ناپاکند؟ آیا نفس زندگی به سختی وارد بدن تو می شوند؟ نه ریه هایت حتی در بدترین محیط هائی که برای خود می سازی به حیات تو کمک می کنند و همیشه در تلاشند تا اکسیژن حیاتبخش را از میان 600میلیون کیسه هوای کوچک عبور دهند تا بدن تو از مواد زائد گازی شکل، پاک شوند. شکر دیگری به جای آر
    -
    آیا خون تو آلوده است؟ آیا با آب و چرک آلوده شده است؟ نه در 5 لیتر خون تو 22 تریلیون سلول خونی وجود دارد و در هر سلول میلیون ها مولکول و در هر مولکول یک اتم با بیش از 10 میلیون برابر ثانیه به نوسان در می آیند، در هر ثانیه 2 میلیون از سلول های خون تو می میرند تا در طی عمل احیا با 2 میلیون سلول دیگر جایگزین شوند این عمل از زمان اولین تولدت تا کنون ادامه داشته است. دقیقاً مشابه همین فرآیند درونی در وجه بیرونی تو نیز وجود دارند. شکر دیگری به جای آر
    -
    آیا تو دچار نا توانی ذهنی هستی؟ دیگر نمی توانی درباره خودت فکر کنی؟ نه مغز تو پیچیده ترین ساختمان جهان است من می دانم در بیش از 1300 گرم آن 13 میلیارد سلول عصبی وجود دارد، یعنی بیش از سه برابر مردم روی زمین برای کمک به تو، سلول هایی با بیش از هزار میلیارد مولکول پروتئین در درون تو جای داده ام تا هر برداشت، صدا، طعم، بو و عملی که از روز تولدت تجربه کرده ای را بایگانی نماید. هر اتفاق در زندگی تو فقط منتظر یادآوری است و برای کمک به مغز در کنترل بدن، من در سراسر اندام تو 4 میلیون ساختمان حساس به درد 500 هزار گیرنده لمس و بیش از دویست هزار گیرنده حرارت تعمیم کرده ام هیچ ثروت ملی بیش از تو محافظت نشده است. هیچ یک از شگفتی های باستانی دنیای تو بزرگتر از خودت نیستند تو ارزنده ترین آفرینش من هستی در تو به قدر کافی انرژی اتمی وجود دارد تا هریک از بزرگترین شهرهای دنیارا تخریب کنی و دوباره بسازی.
    -
    آیا تو فقیر هستی؟ آیا طلا یا نقره ای در کیف دستی خود نداری؟ نه تو ثروتمند هستی، ما با هم ثروت های تو را برشماردیم به این فهرست توجه کن دوباره آنها را به حساب بیاور نعمت هایت را بشمار.

    چرا به خود خیانت میکنی؟ چرا فریاد می زنی که همه نعمت های بشریت از تو گرفته شده است؟ چرا خود را فریب می دهی که برای تغییر دادن زندگیت ناتوانی؟ آیا بی استعداد، بی شعور، ناتوان، بدون خوشی، بدون غرایض، بدون احساس و بدون عزت نفس هستی؟ آیا نا امیدی؟ چرا خود را مانند یک شکست خورده بزرگ پنهان می کنی و تنها منتظری که در جهنمی از پوچی با همدردی از تو استقبال شود؟
    تو خیلی چیزها داری نعمت های تو از پیمانه ات سرازیرند و از وقتی که من با سخاوت و بخشندگی آنها را به تو عطاکرده ام همچون کودکی که در ناز و نعمت لوس شده باشد آنها را فراموش کرده ای.
    به من جواب بده، به خودت جواب بده:
    یک مرد ثروتمند، پیر، بیمار، ضعیف و ناتوان نعمت هائی که تو نسبت به آنها بسیار بی اعتنا بوده ای را با همه ثروت موجود در گاوصندوقش معاوضه نمی کند؟
    پس از اولین راز خوشبختی و موفقیت آگاه شو، تو حتی حالا از همه نعمت های لازم برای رسیدن به بزرگترین افتخارات برخورداری، از امروز شروع کن آنها گنجینه و ابزاری هستند که برای ساختن یک زندگی جدید و بهتر به آنها نیاز داری بنابراین شکر نعمت هایت را به جای آر و بدان که تو همواره بزرگترین اثر خلقت من بوده ای.

    این نخستین قانونی است که باید اطاعت کنی تا بزرگترین معجزه دنیا را انجام دهیم، یعنی انسانیت خود را از مرگ زندگی وار بازگردانی. برای درس عبرتهائی که در فقر و ناکامی گرفته ای سپاسگذار باش، زیرا کسی که مقدار اندکی دارد فقیر نیست فقیر کسی است که خواسته ها و تمایلات فراوان دارد و امنیت واقعی نیز در داشتن نیست بلکه در ناداشته هائی است که می توان بدون آنها سر کرد.

    نقش هائی که باعث شکست تو می شوند کجا هستند؟ آنها تنها در ذهن تو وجود دارند. شکر نعمت های خود را به جای آر و دومین قانون نیز همانند اولی،
    منحصر به فرد بودن خود را نشان ده.

    تو خودت را، در قالب خاکی محکوم کرده ای و در این قالب نمی توانی از شکست ها و ناکامی هایت چشم بپوشی و با انزجار از خود و مقصر شمردن خود و تنفر شدید از اشتباهاتی که به زیان خود و دیگران کرده ای خود را نابود می کنی. آیا حیرت زده نیستی؟ آیا تعجب نمی کنی؟ چرا من می توانم شکست ها اشتباهات و رفتار ترحم انگیز تو را ببخشم در حالی که تو نمی توانی خود را عفو کنی؟
    اینک به سه دلیل تو را مخاطب قرار می دهم:

    1-
    تو به من نیاز داری، تو یکی از انبوه آدمیانی که برای نابودی توده متوسط بسیج شده اند نیستی.
    2-
    تو یک موجود بسیار نادری، به یک نقاشی از تام گراند یا مجسمه برنزی از دگاس یا ویلیون اشتراول یا نمایش نامه ای از شکس پیر دقت کن آنها به دو دلیل بیشترین ارزش را دارند؛ خالق آنها هنرمند و تعدادشان اندک بوده است با این حال از هریک از ایشان آثار بسیار به جا مانده است.
    3-
    تو ارزشمندترین گنجینه روی زمین هستی، چون کسی که تو را خلق کرده و فقط یکی از تو بوجود آورده را می شناسی از آغاز خلقت از مجموع هفتاد میلیارد انسانی که به این سیاره قدم گذاشته اند هرگز کسی کاملاً شبیه تو نبوده است تا پایان روزگار هم هرگز کسی مانند تو وجود نخواهد داشت. از بی نظیر بودن خود هرگز قدردانی نکرده ای با این وجود تو نادرترین موجود دنیا هستی.
    از پدرت در اوج عشقش بیش 400 میلیون بذر بی شمار عشق تراوش کرد که همه همچنان که در بدن مادر تو شناور بودند روح خود را وا گذاشتند و مردند همه به جز یکی،
    تو.

    تو به تنهائی در گرمای عشق بدن مادرت دوام آوردی و نیمه دیگر خود یعنی یک سلول بسیار کوچک در بدن او جستجو کردی با این حال در آن اقیانوس وسیع، تاریک و پر خطر با علی رقم احتمالات ضعیف استقامت کردی و آن سلول فوق العاده ریز را یافتی به آن پیوستی و زندگی جدیدی را شروع کردی، زندگی خودت را.
    تو متولد شدی و مانند هر کودکی این پیام را با خود آوردی که من هنوز از بشر مأیوس نشده ام، اینک دو سلول با معجزه ای در هم آمیختند هر سلول شامل 23 کروموزم هر کرومزم 100 ها ژن که ویژگی های تو را از رنگ چشم تا جذابیت رفتار و اندازه مغز کنترل می نمایند با همه ترکیباتی که به دستور من صورت می گیرد و با آن اسپرم منفرد از 400 میلیون از اسپرم پدرت آغاز می شود و صدها ژنی که در هریک از کرومزوم های پدر و مادرت وجود دارند می توانسته ام سیصد هزار میلیارد انسان دیگر به وجود آورم که هریک با دیگری متفاوت باشند، اما من چه کسی را خلق کرده ام؟
    تو را، یک انسان منحصر به فرد، نادرترین در نوع خود، یک گنج ارزشمند، برخوردار از توانائی های ذهنی، حرکتی، کلام، ظاهر و عملکردهائی که تا کنون هیچ فرد دیگری مانند او زندگی نکرده، نمی کند و نخواهد کرد.
    چرا خود را با پول خود قیمت میگذاری؟ حال آنکه بسیار گرانبهائی، چرا به حرف کسانی که تو را خار کردند و خیلی بدتر از آن گوش دادی؟ چرا به آنها اعتماد کردی؟
    گوش کن، دیگر نادر بودن خود را در تاریکی پنهان نکن آن را آشکار کن، به جهانیان نشان بده، سعی کن مثل برادرت راه نروی، مثل رهبرت صحبت نکنی و مثل میانه روها کار نکنی. هرگز مانند کسی دیگر رفتار نکن زیرا آنکه بدی ها را تقلید میکند همیشه از الگو فراتر می رود و آنکه خوبی ها را تقلید می کند همیشه عقب می ماند. از هیچکس تقلید نکن خودت باش، بی نظیر بودن خود را به جهان نشان بده و آنها تو را طلا باران خواهند کرد، این دومین قانون است
    بی نظیر بودن خود را نشان بده.
    حال دو قانون دریافت کرده ای، شکر نعمت خود را به جای آر، منحصر به فرد بودن خود را اعلام کن.

    تو هیچ نقصی نداری و یک انسان معمولی نیستی، باز سر تکان می دهی، به زور لبخند می زنی، فریب نفس خود را می خوری، گله و شکایت دیگر تو چیست؟ آیا هرگز فرصتی به تو داده نشده است؟ پند گیر که من اینک، قانون موفقیت در هر کار پر خطر را به تو می گویم؛ این قانون قرن ها پیش از فراز یک کوه بلند به اجداد تو داده شد، عده ای که به آن توجه کردند زندگیشان از خوشبختی، موفقیت، ثروت و آرامش روانتر شد، اما اکثر مردم به این قانون اعتنا نکردند چون یا به دنبال شیوه های جادوگری یا راه های نا درست بودند یا در پی اینکه اهریمنی به نام شانس، ثروت را به زندگیشان بیاورد. آنها در انتظار واهی بودند، درست مانند تو، آنگاه شیون کردند، آنچنان که تو کردی و اراده مرا مسئول بدبختی خود دانستند.
    قانون ساده ایست پیر یا جوان، فقیر یا غنی، سفید یاسیاه، مرد یا زن همه می توانند از این راز به نفع خود سود جویند، چون از میان همه قوانین، گفته ها و کتاب های مقدس تنها یک راه برای رسید ن به موفقیت هرگز با شکست مواجه نشده است، آنکه تو را وادارد با او یک گام پیش بروی با او دو گام بردار، پس این قانون سوم است:
    رازی که ثروت و اعتبار را فراتر از رویاهای تو به بار می آورد
    یک گام دیگر حرکت کن، مهم نیست کار تو چه باشد موفقیت این است که آن را بیشتر و بهتر از آنچه که از تو انتظار میرود انجام دهی این است راهی که از آغاز توسط همه افراد موفق دنبال شده است بنابراین مطمئن ترین راه برای آنکه خود را در ورته میانه روی بکشانی انجامدادن کاری است که در ازاء پولی طلب نمی کنی اگر بیش از آنجه که بدست آوردی بخشیدی تصور نکن که ضرر کرده ای.
    تمام زندگی به آونگی می ماند که اگر امروز باز نگردد بی تردید فردا بازخواهد گشت یعنی اگر امروز پاداشی نبوده است فردا ده برابر باز میگردد.
    میانه رو هرگز یک گام دیگر پیش نمی رود، زیرا فکر می کند چرا باید خود را فریب دهد، اما تو یک فرد عادی نیستی یه گام دیگر امتیازی است که با پیشقدم شدن باید از آن خود کنی که نمی توانی و نباید از آن رو برگردانی در آنجام این کار کوتاهی نکن کمی دیگر ادامه بده و بدان که فقط تو مسئول شکست و ناکامی خود هستی تو نمی توانی بدون دریافت تاوان کاری انجام دهی اما می توانی از انجام آن خوددرای کنی بی آنکه در غم از دست دادن پاداشی باشی. علت و معلول، وسیله و هدف، هسته و میوه نمی توانند از هم جدا باشند. معلول در پی علت می آید هدف از ابتدا در وسیله وجود دارد و میوه همیشه در هسته نهفته بوده است.

    گام دیگری بردار نگران خود نباش، می باید ناسپاسی بزرگی را جبران کنی بندگی را بیشتر به جای آر.

    بگذار آنکه بدهکار توست من باشم تا بدانی هر لحظه هر خدمت اضافه، پرداخت خواهد شد و از دیرکرد پاداش نیز نگران نباش که برای تو بهتر است و بزرگترین مزیت این قانون اضافه شدن سود به سود است.

    تو نمی توانی حکم به موفقیت کنی بلکه تنها می توانی شایستگی آن را بیابی و برای اینکه سزاوار پاداش بی نظیر آن باشی اینک بزرگترین رازی را که لازم است میدانی،
    گامی دیگر بردار

    کجاست زمینی که از آنجا فریاد زدی هرگز فرصتی برای تو وجود نداشته است، نگاه کن به اطراف خود نگاه کن ببین فقط آنجا که دیروز از دلسوزی و ترحم به حال خود دست برداشتی امروز روی فرشی از طلا گام بر می داری هیچ چیز تغییر نکرده است به جز تو
    اما تو همه چیز هستی بزرگترین معجزه من بزرگترین معجزه دنیا و حالا قوانین خوشبختی و موفقیت سه تا هستند

    شکر نعمتهای خود را به جای آر
    منحصر به فرد بودن خود را نشان بده
    گامی دیگر ی پیش برو


    نسبت به پیشرفت خود صبور باش شکر نعمت های خود را با سپاس به جای آر، بی نظیر بودن خود را با افتخار نشان بده ، گامی دیگر و سپس گام های دیگر بردار

    و اگر چه همه اینها در یک چشم برهم زدن به نتیحه نمی رسند لیکن آنچه را که با سختی و مشقت به دست آوری بیشتر حفظ خواهی کرد و آنان که موفقیتی کسب کرده اند بیش از کسانی که آن را به ارث برده اند مراقب آنند.

    از اینکه وارد زندگی جدید خود شوی نترس، به دست آوردن هر فضیلتی با خطرات خاص خود همراه است. اینک تو میدانی که تو یک معجزه هستی و ترس در معجزه راه ندارد سربلند باش تو حاصل تجربیات زود گذر یک خالق کوته فکر در آزمایشگاه زندگی نیستی، تو اثیر نیروهائی که نتوانی درک کنی نیستی، تو تجلی رهائی از هر نیروئی غیر از نیروی من و هر عشقی به غیر از عشق من هستی، تو با یک هدف به وجود آمده ای.

    دست مرا لمس کن، سلام مرا بشنو، تو به من نیاز داری و من به تو نیاز دارم تو یک جهان را برای از نو ساختن داری و اگر دینا نیازمند یکه معجزه باشد آن معجزه برای ما چیست؟

    ما هردو معجزه هستیم و حالا یکدیگر را داریم از آن روزی که من برای اولین بار تو را با یک موج بسیار بزرگ چرخاندم و تو با نتوانی روی شن ها از این سو به آن سو غلطیدی هرگز اعتماد خود را نسبت به تو از دست نداده ام.
    بر حسب زمان تو بیش از 500 میلیون سال پیش 30 هزار سال قبل از تکامل تو انواع اشکال و اندازه های گوناگونی از موجودات وجود داشت در همه این سال ها من هیچ تلاش دیگری برای بهتر کردن تو نکردم چطور می توانم یک معجزه را بهتر کنم حال آنکه تو مایه شگفتی بودی و من راضی بودم. من این جهان و فرمانروائی آن را به تو بخشیدم آنوقت برای اینکه بتوانی از تمام استعدادهای نهانت بهره ببری بار دیگر دستم را بر سرت نهادم و نیروهائی را که حتی تا امروز برای هر موجود دیگر در جهان ناشناخته است به تو عطا کردم:

    من به تو قدرت فکر کردن دادم
    من بو تو قدرت عشق ورزیدن دادم
    من به تو قدرت ارداه کردن دادم
    من به ت قدرت خندیدن دادم
    من به تو قدرت تجسم دادم
    من به تو قدرت خلق کردن دادم
    من به تو قدرت برنامه ریزی دادم
    من به تو قدرت تکلم دادم
    من به تو قدرت پرستش دادم
    افتخار من این است که تو، حد و مرزی نداری تو غایت خلقت یعنی بزرگترین معجزه من هستی
    یک موجود زنده واقعی، فردی که می تواند با هر نوع آب و هوا، درد و رنج و گرفتاری و مشقت سازگار شود کسی که می تواند سرنوشت خود را بدون دخالت من کنترل نماید.

    آنکه می تواند یک احساس یا ادراک را نه با قریضه بلکه با تعمق و تفکر در آنچه که برای خود و دیگران بهتر ین است تفسیر کند، بنابراین ما به چهارمین قانون موفقیت و خوشبختی میرسیم چون من قدرت دیگری نیز به تو داده ام.
    قدرت بسیار بزرگی که حتی فرشته های من فاقد آنند من به تو
    قدرت انتخاب دادم با این هدیه تو را حتی از فرشته هایم بالا بردم چون آنها در ارتکاب گناه آزاد نیستند من در تعیین سرنوشتت به تو اختیار کامل دادم
    گفتم برای خود و بر طبق خواست و طبیعتت آزادنه تصمیم بگیر سرشت تو نه آسمانی و نه زمینیست، تو آزاد بودی تا خود را به هر شکلی که می پسندی در آوری، تو این قدرت را داشتی که یا تنزل در پست ترین نوع زندگی را انتخاب کنی، یا با کنار زدن خواست های نفسانی به گونه ای والاتری که پیش بینی شده بود دوباره متولد شوی.

    من هرگز بزرگترین محبت یعنی
    قدرت انتخاب را از تو نگرفتم اما تو با این قدرت فوقالعاده چه کردی؟ به خودت نگاه کن اکنون به انتخاب هایی که در زندگی داشته ای فکر کن و آنها را به یاد آر، لحظات غم انگیز، زمانی است که تو به زانو در میآیی ومی گوئی اگر فقط یک فرصت انتخاب دوباره داشتم.

    گذشته گذشته است حال چهارمین قانون بزرگ خوشبختی و موفقیت را می دانی. استفاده عاقلانه از قدرت انتخاب خود:

    انتخاب عشق به جای نفرت
    انتخاب خندیدن به جای گریستن
    انتخاب به وجود آوردن به جای نابود کردن
    انتخاب استقامت به جای فرار
    انتخاب تحسین به جای بدگوئی
    انتخاب التیام به جای زخم زدن
    انتخاب بخشیدن به جای دزدی
    انتخاب عمل به جای تعلل
    انتخاب پرورش دادن به جای خراب کردن
    انتخاب دعا به جای نفرین
    انتخاب زندگی به جای مرگ

    حال می دانی که بد اقبالی تو به خواست من نبود، زیرا همه قدرت ها در تو جمع بود و هر آنچه که از کردار و افکار برای پشت کردن به انسانیت گرد آوردی کار خود تو بود، نه من

    هدایای قدرت من برای طبیعت کوچک تو بیش از اندازه بزرگ بود، اکنون بزرگ و خردمند شده ای و میوه های زمین از آن تو خواهد بود. تو برتر از یک انسان، که انسان مجسمی، تو قادری شگفتی ها بیافرینی نیروهای درونیت نامحدودند. چه کسی در بین مخلوقات من آتش را مهار کرده است؟ چه کس دیگری بر جاذبه زمین غلبه کرده؟ کدام یک به آسمان رخنه کرده و بر بیماری طاعون و خشکسالی پیروز شده است؟
    هرگز دوباره خود را تحقیر نکن، هرگز در پستی های زندگی غرق نشو، از امروز به بعد هرگز استعدادهای خود را پنهان نکن.
    کودکی را به خاطر بیاور که می گوید: وقتی پسر بزرگی شوم، اما منظور او چیست؟ تا اینکه این پسر بزرگ شده می گوید وقتی بالغ شوم و وقتی بالغ شد می گوید وقتی ازدواج کنم، اما پس از ازدواج چه می شود؟ آنوقت نحوه تفکر به وقتی بازنشسته شوم تغییر می کند. بازنشستگی نیز فرا می رسد و او به آنچه پشت سر گذاشته است نگاه می کند، بادی هجوم می آورد و او بگونه ای در آن گم شده و ناپدید می شود.
    از این روز، امروز، فردا و فردا لذت ببر، تو بزرگترین معجزه جهان را خلق کرده ای، تو از مرگ زندگی وار باز گشته ای، دیگر برای خود احساس دلسوزی و ترحم نمی کنی و هر روز جدید، یک مبارزه و سرور خواهد بود.
    تو دوباره متولد شده ای اما درست مثل قبل می توانی شکست و نا امیدی و یا موفقیت و خوشبختی را انتخاب کنی، این انتخاب خود توست، منحصراً متعلق به تو، من مانند گذشته تنها می توانم با افتخار یا تأسف نگا کنم. پس این چهار قانون خوشبختی و موفقیت را به خاطر بسپار:

    1- شکر نعمت های خود را به جای آر
    2- منحصر به فرد بودن خود را نشان بده
    3- گامی دیگر بردار
    4- از قدرت انتخاب خود، عاقلانه استفاده کن

    و نکته دیگری که 4 مورد دیگر را تکمیل میکند:

    هر کاری را با عشق، عشق به خود، عشق به دیگران و عشق به من انجام بده.

    اشک هایت را پاک کن، دست دارز کن، دست مرا محکم بگیر و برخیز، بگذار کفنی که تو را در خود فرو گرفته است پاره کنم، اینک تو آگاه شده ای، تو بزرگترین معجزه جهان هستی.



    - - - Updated - - -

    دوستان شاید باورتون نشه من این متن رو بیش از 5 ساله که با صدای خودم ضبطش کردم و هر از چندگاهی گوشش میدم شاید تو این دو هفته آخر بیش از 10 بار گوشش دادم ولی تازه بعد از این همه مدت میفهممش لطفا اگه تونستید بیش از یکبار بخونیدش

  2. 6 کاربر از پست مفید malakeh تشکرکرده اند .

    alizadeeh (سه شنبه 15 مرداد 92), گل آرا (سه شنبه 15 مرداد 92), ویدا@ (دوشنبه 14 مرداد 92), ندای درون (سه شنبه 15 مرداد 92), میشل (سه شنبه 15 مرداد 92), مهرااد (پنجشنبه 17 مرداد 92)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    قابل ذکر است که این نوشته از درون کتاب بزرگترین معجزه جهان
    نوشته آگ ماندینو و ترجمه مریم افراسیابیان میباشد ...

    فراموش کرده بودم منبع این متن رو عنوان کنم

    امیدوارم که دوستان کمک کنند این متن به دوستان دیگر هم معرفی بشه شاید همین نوشته بتونه حتی یک تلنگر به یک نفر وارد کنه

    - - - Updated - - -

    من فقط زحمت تایپ کردنش رو به خودم دادم که واسه شماها بزارم اینجا که (بخونیدش)

    الان دارم فکر میکنم اگه یه سرچ کرده بودم شاید متنش بود منم دیگه انقدر به خودم سختی نمیدادم

  4. کاربر روبرو از پست مفید malakeh تشکرکرده است .

    میشل (سه شنبه 15 مرداد 92)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    59
    Array
    سلام ...مرسی ملکه جون.

    عجله داشتم ، عمیق نخوندمش. اما حتما سر یه فرصت مناسب میخونمش.

    خیلی قشنگ بود... خیلی زحمت کشیدی...ممنون

  6. کاربر روبرو از پست مفید گل آرا تشکرکرده است .

    malakeh (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 26 خرداد 93 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    124
    امتیاز
    1,016
    سطح
    17
    Points: 1,016, Level: 17
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,066

    تشکرشده 121 در 62 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط malakeh نمایش پست ها
    الان دارم فکر میکنم اگه یه سرچ کرده بودم شاید متنش بود منم دیگه انقدر به خودم سختی نمیدادم
    ممنون زحمت کشیدین

  8. کاربر روبرو از پست مفید **سهیل ** تشکرکرده است .

    malakeh (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 29 اردیبهشت 97 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    629
    امتیاز
    8,334
    سطح
    61
    Points: 8,334, Level: 61
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 792 در 312 پست

    Rep Power
    74
    Array
    مرسی خیلی خیلی قشنگ بود....

    [size=medium]تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌!
    یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا .
    [/size]

  10. کاربر روبرو از پست مفید mohammad2012 تشکرکرده است .

    malakeh (چهارشنبه 16 مرداد 92)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    خوشحالم که دوستش داشتین


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. برای تقویت روحم به کمک شما دوستان عزیز نیاز دارم
    توسط *مونا* در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: پنجشنبه 18 آبان 96, 08:35
  2. سلام دوستان عزیز توروخدا ی لحظه بیاین
    توسط hani2126 در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 05 شهریور 95, 15:08
  3. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 07 آبان 94, 14:17
  4. دوستان عزیز خواهشمند کمک فوری(طلاق) لطفا کمک کنید
    توسط بی وفا در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: دوشنبه 07 مرداد 92, 09:19
  5. مدیر همدردی،فرشته مهربان ،بالهای صداقت و سایر دوستان عزیز
    توسط PUPAK در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 آذر 89, 11:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.