به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 28
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 مرداد 92 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    67
    سطح
    1
    Points: 67, Level: 1
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    6

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    1 خودتان قضاوت کنید گفت من نمیخوام ازدواج کنم و از اول هدفم دوستی معمولی بود.آیا باید قبول میکردم ؟

    با سلام
    روز تولدم - دختر عموم پسری رو معرفی کرد . من متولد 64 و پسر متولد 65
    من مربی مهد کودک و ایشان تو شرکت مهندسی کا میکردن- در ابتدای اشنایی من به ایشان گفتم هدفم از اشنا شدن تشکیل خونوادست و اگر از هم خوشمون اومد بعد از مدتی رابطه رو جدی ادامه بدیم .
    بعد از 3ماه از اشنایی وقتی در مورد هدف از اشنا شدن ایشون رو میپرسیدم - ایشون برگه کاغذی میورد و شروع میکرد به الویت ها در زندگیشون-
    الویت هاشون این بود که کسی رو داشته باشن که بتونن بیانش تو حیات خلوت - از نظر شغلی پیشرفت کنن - و ازدواج کنن و و جوری بحث ازدواج مطرح میکرد که هر کسی بود این برداشت رو داشت که ایشون اشنا شدن که ازدواج کنن و با تمام اعتماد به نفس یادداشت میکرد این موضوع رو - این رابطه چند وقتی ادامه داشت و صمیمی تر شدیم ...
    توجهمون نسبت بهم بیشتر شد - شب و روز در ارتباط بودیم - اوایل من از چهره ایشون خوشم نمیومد ولی کم کم خوشم اومد و ایشون از ابتددا بسیار به من علاقمند بودن و از زیبایی - کدبانویی و وقار من تعریف میکردن -
    کم کم خواستم جدی فکر کنه به رابطه - ما خیلی خوب همو میشناختیم .ایشون اطلاعات خوبی از تفاووت های جنسی داشتن و میدیدم که از این نظر هم تناسب داریم با هم - من فکر میکردم این اقا که به این راحتی در مورد این مسایل صحبت میکنه قصدشون جدیه و منم که خودم قصدم جدی بود .وقتی دیدار داشتیم خواستم جدی باشه و بدون بازی با کلمات ... تکلیف رابطه رو مشخص کنه . ایشون گفتن مشکلات خانادگی دارن . چشم اندازه 10 ساله شغلی ندارن . میترسن از ازدواج چون دیدن دوستاشون ازدوااج کردن و سرد شدن .
    گفتم اینا مسایلی نیست که حل نشه - به جای اینکه فرار کنی از مسله باید حلش کنیم - گفتم تو ایران هیشکی نمیتونه چشم انداز 10 ساله داشته باشه .هم تحصیل کرده هستی هم شاغل روز به روزم که به تجبت اضافه میشه جای نگرانی نیست - برا هر کدوم از مسئله ای که مطرح کرد حرفی داشتم - در اخر گفت من نمیخوام ازدواج کنم و از اول هدفم دوستی معمولی بود - گفتم اگه دوستی معمولی بود چا بهم نگفتی؟چرا گفتی میخوای اشنا شی که ازدواج کنی؟ گفت واسه اینکه همون رفتاری و داشته باشی که اگه میخواستیم ازدواج کنیم میداشتی- بغضم ترکید -
    با کسی که میخوای ازدواج کنی رفتاررمتفاوتی داری تا با کسی که میخواد دوست باشه . وقتی گریمو دید و کمی حرف زدیم گفت ازت خجالت میکشم - تو خیلی خوبی - مهبونی - خانومی نمیخوام از دستت بدم - بیا دوست معمولی باشیم ...
    تو این مدت من تلاش میکنم بتونم شرایط ازدواج و مهیا کنم - منم که دیده بودم رو حرفاش نمیشه حسابی باز کرد فرداش اس ام اس دادم که دوست معمولی هم نمیتونم باشم و ایشون شروع کرد به بد و بیراه گفتن به خودش که من حقمه تنها باشم ... بد بختم و و و
    به نظر شما من زود تصمیم گفتم؟؟ باید دوست معمولی میموندم؟؟
    اینم بگم ایشون خیلی وفا دار و خیلی به من علاقمند هستن .
    ویرایش توسط دختر فروردین : چهارشنبه 09 مرداد 92 در ساعت 03:19

  2. کاربر روبرو از پست مفید دختر فروردین تشکرکرده است .

    صاعد (چهارشنبه 09 مرداد 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    42
    Array
    سلام دوست عزیز به همدردی خوش آمدید.

    شما بهترین کارو کردین که پیشنهاد دوستی ایشونو رد کردین


    ببینید خیلی رک برگشته گفته هدفش دوستی بوده و بعدشم پیشنهاد دوستی داده اگه نظر منو بخواید به نظرم می خواد سواستفاده کنه. مطمئنم اگه به دوستی ادامه بدید درخواست معاشقه و رابطه جنسی هم خواهد کرد. ارتباطتتونو باهاش قطع کنید اگه صادقانه شما رو دوست داشته باشه شرایط ازدواجو فراهم میکنه و رسمی جلو میاد.

  4. 4 کاربر از پست مفید shapoor تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (چهارشنبه 09 مرداد 92), یکی مثل شما (چهارشنبه 09 مرداد 92), دختری تنها (چهارشنبه 09 مرداد 92), صاعد (چهارشنبه 09 مرداد 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 مرداد 92 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    67
    سطح
    1
    Points: 67, Level: 1
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    6

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ایشون از اول نگفتن فقط میخوان دوست باشن - پس از گذشت 5 ماه به زور از زبونشون کشیدم بیرون
    ما در حدی صمیمی شده بودیم - من فکر میکردم هدف ازدواجه- به نظرم به من کلک زده
    عجله نکردم برا جدا شدن؟ شاید اگه دوست معمولی میشدیم شرایط ازدواج رو جور میکرد- هوم؟

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    42
    Array
    دوست خوبم تا الآن که ماجراهای دوستی های دختر وپسر و خوندم متوجه شدم درصد خیلی کمی از اونا به ازدواج رسیده و اونایی هم که به ازدواج رسیده چندان موفق نبوده.

    شما برای تمام کردن عجله نکردی هیچ دیر هم کردی فکرشو بکن بعد 5 ماه فهمیدی چه دروغ بزرگی بهت گفته. دوست معمولی شدن وابستگی میاره واین وابستگیه که تو این جور رابطه ها آدمو بی چاره می کنه.

    اون به عنوان یه مرد اگه شمارو دوست داشته باشه تلاششو در راستای رسیدن به شما از راه رسمی انجام میده.

    شک نکن که درستترین کارو کردی.

  7. 2 کاربر از پست مفید shapoor تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (چهارشنبه 09 مرداد 92), صاعد (چهارشنبه 09 مرداد 92)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 93 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1392-5-08
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    615
    سطح
    12
    Points: 615, Level: 12
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام فدات
    کوچکتراز شمام که بخوام اظهار نظرکنم ولی به نظرمنم فقط هدفش دوستی بوده واینکه یکیو داشته باشه که باهاش حرفایxxx
    بزنه!تجربه بهم ثابت کرده پسرا جوری میتونن باحرفاشون رو احساسات ما کارکنن که فک کنیم عاشق واقعین ولی...متاسفانه ما خانما احساساتی و زود باوریم

  9. کاربر روبرو از پست مفید ستایش06 تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (چهارشنبه 09 مرداد 92)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 مرداد 92 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    67
    سطح
    1
    Points: 67, Level: 1
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    6

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من از ازدواج های سنتی خوشمم نمیاد - دوست داشتم که تا حدی طرفمو دوست بدارم بعد ازدواج کنم - لازمه این دوست داشتن هم اینه که وقتی کسی قدم میذاره جلو ، رابطه رو پیش ببرم تا ببینم طرف رو دوست دارم یا نه - وقتی دیدم این اقا رو دوست دارم تصمیم به ازدواج گرفتم -اگه یه درصد میدونستم که این اقا اصلا به ازدواج فکر نمیکنه وارد رابطه صمیمی نمیشدم . و چون رابطه صمیمی شده بود الان عذاب وجدان دارم
    با عذاب وجدان چه کنم؟

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    42
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر فروردین نمایش پست ها
    چون رابطه صمیمی شده بود الان عذاب وجدان دارم
    با عذاب وجدان چه کنم؟

    عذاب وجدان در مورد چی؟ متوجه نشدم.

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 مرداد 92 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    67
    سطح
    1
    Points: 67, Level: 1
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    6

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    برام باور پذیر نیست که فقط واسه اون جور حرفا وارد رابطه شده باشه . چون این اواخر گفتم رابطه صمیمی نمیخوام و در جواب میگفت هر چی تو بگی .میگفتم دست همو نگیریم میگفت باشه . میگفتم شبا حرف نزنیم میگفت باشه ...
    اصلا نفهمیدم چی میخواست - هدفش چی بود وخودش معلق بود منم معلق نگه داشت این چند وقته
    بهتون بگم خانواده فوق العاده مذعبی داشتن .
    ایشون میخواست منو چادری کنه .خووب مگه تو دوستی معمولی یه پسر اینقدر احاطه داره رو دختر؟
    پر از تضاد بود...

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط @@@ نمایش پست ها
    عذاب وجدان در مورد چی؟ متوجه نشدم.
    چون منو بغل کرد و بوسید
    من تا 28 سالگی صبر کردم ولی این اقا به راحتی اومد تو زندگیم و کلک زد
    همیشه اولین ها به یاد ادم میمونه

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    42
    Array
    دوست خوبم منم برای همین گفتم که این دوستی ها حتی به نیت ازدواجم که باشه مشکلساز میشه.
    سعی کن عبرت بگیری. محبت آدم با ارزشترین دارایی آدمه پس مجانی به کسی که نسبت به شما تعهدی نداره محبت نکن.احساسات و بدنتو در اختیار اینجور آدما نده.

  14. 2 کاربر از پست مفید shapoor تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (چهارشنبه 09 مرداد 92), صاعد (چهارشنبه 09 مرداد 92)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 11 مرداد 92 [ 18:19]
    تاریخ عضویت
    1392-5-09
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    67
    سطح
    1
    Points: 67, Level: 1
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    6

    تشکرشده 12 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من تو کوچه خیابون اشنا نشده بودم
    کسی معرفی کرد - چه جوری باید شناخت پسرارو ...
    اگه قرار بود وارد این روابط شم تا الان با این سن تنها نمیموندم
    من که تا این سن تو این جور روابط نشده بودم حقم نبود .
    نمیتونم نفرینش کنم چون هنوز دوسش دارم...


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 61
    آخرين نوشته: جمعه 17 اردیبهشت 95, 22:06
  2. دوستی صمیمی من و آقایی متاهل با بیست سال تفاوت سنمون
    توسط sepiide در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 45
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 تیر 94, 16:10
  3. ماموریت این دو فرشته چه بود .... ؟؟؟؟؟؟ هاروت و ماروت
    توسط parsa1400 در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 فروردین 94, 06:46
  4. تفاوت زندگی مشترک با دوستی های عاشقانه!
    توسط parnian1 در انجمن سایر مقالات ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 فروردین 89, 00:05
  5. تفاوت دیدگاه های دختران و پسران در روابط دوستی امروزی
    توسط baran.68 در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 آبان 88, 18:01

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.