من نمی تونم کنار بیام 2

[aysu]

ولی به نظر من کلمه نو که به معنی تازه و جدیده و کلمه پو از پویش و بالندگی گرفته شده . در کل به معنی احیاء دوباره ست . احساس یک بار دیگه از جا برخاستن و تلاش رو بهت میده .

شاید من دچار سوء تفاهم شدم تو گوگول یه سرچ زدم مخفف (نیروی ویژه پاد وحشت با نام اختصاری نوپو یکی از نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران) این بود . موضوع پلیسی شد .
عزیزم بعضی وقتا آدم ته دلش به یه موضوعی یه حس خوشبینانه یا بد بینانه داره ، شما تو این موضوع اون ته تهای دلتون چه احساسی دارین؟

[نوروزیان.]

آسمانی ببین این دفعه باید با او جدی صحبت کنی و در عین حال لطیف. جدی صحبت کردن یک زن با مرد تفاوت زیادی دارد. اول از همه باید ظاهرت و لباست طوری باشد که احساس او را تحریک نکند. یک لباس راحت و نسبتا رسمی که رنگی نباشد. دوم هم اینکه باید طوری بنشینی که حالت صمیمانه نداشته باشد. مثلا نباید کنارش بنیشینی و از فاصله نزدیک در چشمانش نگاه کنی. بلکه باید رو به روی هم با فاصله بنیشنید. این حالت مذاکره است و حالت قبلی . خیلی وقت ها زن ها با رفتار خود قاطعیت نشان می دهند. اگر ابراز احساسات کرد جدی و لطیف پاسخ می دهی :
- می دانی آسمانی اگر مال هم باشیم تمام خوشبختی های دنیا مال من می شه و دیگر چیزی از خدا نمی خوام.
- خدا خیلی مهربانه. می دونی همه چیز به دست خداست. من این کار را سپردم دست خودش و گفتم خدایا هر چی صلاحه من و این بنده ی خوبت هست پیش بیار.
- آسمانی من می خوام ما مال هم باشیم و من فقط با تو خوشبخت می شوم.
- من هم از ته دلم خوشبختی خودم و تو را می خواهم و به همین دلیل دلم می خواهد با صداقت تمام جنبه های هم را بشناسیم. من و تو فقط احساس هم را می شناسیم. دلم می خواد بدونم وقتی جدی هستی چه طوری می شی ؟ دلم می خواد ببینم وقتی با نکته سنجی و منطق بحثی را شروع می کنی چه جوری می شی؟

[Aram_577]

به نام خدا
سلام
امان از دست این غلبه احساسات ، که هم چشم و گوش رو از کار میندازه و هم عقل رو سرگردون میکنه!

خانم آسمانی گرامی!
شما از نون شب واجبتر برات میدونی چیه؟؟؟؟... آزاد سازی فکرت از قفس احساسات!

احساسات همراه با استرس ، تپش قلب میاره ، افت فشار میاره ، سفت شدن عضلات میاره ، کم خوابی میاره ، ضعف سیستم دفاعی میاره ، اشکال در تکلم میاره ، ..... بازم بگم؟؟!!

خواهر گرامی! حالا شما به جای اینکه فکرت رو آزاد کنی و تغییر در شرایط ایجاد کنی ، داری با عجله شیرجه میری وسط حوض مشکلات؟؟!!! .... الان وقت مناسبی برای این نیست که یک سری روشهای جدول ضربی روحفظ کنی و بری وسط معرکه! اول باید بستر زدایی کنی ، یعنی زمینه جوشش افکار قبلی رو که باعث استرس شما شده رو از بین ببری. بعد از استقرار آرامش تو افکار و احساساتت ، تازه بررسی کنی بببینی طرف خوب برات یا نه؟!

دختر خوب! ببین رک دارم بهت میگم : اصلا فکر کردی که مردی که داره برای حل مشکل عدم استقلال فکری در برابر خانوادش (به خاطر تصمیم مادرش برای زن دادنش ) ، عجله داره تا تو رو به عقد خودش در بیاره ، ارزش این همه استرس رو داره ؟؟؟!!! .... من نمیگم ایشون انسان خوبی هستند یا بد ، دارم به شما میگم که ایشون فعلا بلوغ کافی برای استقلال در ازدواج رو ندارند. شاید ، شاید ، شاید بعدا با گذر زمان مجردی به تدریج کسب کنند ، ولی اگر در حال حاضر زن بگیرند ، قطعا در شرایط فعلی ، عرضه راهبری یک زندگی مستقل از نظرات مادر و پدرشون رو ندارند!! بابا این که دیگه تابلو هستش! شاید ایشون در محیط کار خیلی با عرضه خودش رو نشون بده ، اما این دلیل نمیشه که در فرآیند واقعی یک زندگی مشترک هم به بلوغ رسیده باشه!

من که توی کتم نمیره که پسری که نمیتونه زمان و فرد مورد ازدواج رو توی خانوادش مدیریت کنه ، چطوری میخواد فردا روز از دخالتهای اطرافیانش توی زندگیش ممانعت بکنه و شرایط رو مدیریت بکنه؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!

آسمانی! دیدی باز هم مثل بچه های لوس از روش قبلیش یعنی ایجاد سونامی احساسی داره در رابطه با تو استفاده میکنه!!؟؟؟ به نظر میداد با این تخیلاتش داره ترسهاش رو میپوشونه!! توی نوشته هات گفته بودی بسیار ریز بینه ، درسته؟ ، ریزبینی مفرط یکی از علایم وسواس هستش ، و ریشه وسواس از اضطراب آبیاری میشه. پس از فروکش کردن احساساتت ، روی این موضوع خیلی جدی باید بررسی کنی!!!

مگه توی پادگان دارید زندگی میکنید که همش ضرب الاجل های چند ساعته و حداکثر یک روزه برات تعیین میکنه؟؟!! خودت رو از این قیود کاذب آزاد کن! اول مفصل به خودت وقت آزاد بده تا بستر زدایی کنی ، بعدا حالا اگر مرد شده بود میتونی در ارتباطات صحیح باهاش موضوع رو بررسی کنی.

اینقدر هم لازم نیست نگران این باشی که " آخه اون چی میشه؟؟؟ " ولش کن ، تو که داییه مهربان تر از مادرش نیستی که. تو اول به آرامش خودت برس. لازم نیست نگران این باشی که " چه بلایی سرش میاد ؟؟ "

ضمنا عزیزانی که میخواهند راهنمایی بکنند متوجه قوانین تالار باشند. قرار نیست پستهای چت گونه در تاپیکها بگذارند. این خلاف قوانین سایت هستش.

در پایان یک کوچولو یادآوری کنم که : اذکار الهی ، با توجه افکارمون به معانیش اثر گذاری بیشتری خواهد داشت.

.
در پناه حق.

[asemani]

باشه نوپوی عزیزم. همین کارو می کنم. البته اون هیچ وقت تا به حال در مورد ظاهر یا لباس های من تعریف نکرده . البته منظورم از زیباییشونه . وگرنه که تا دلت بخواد در مورد اینکه این مانتو کوتاهه و اون یکی بلنده و .... حرف زده .
حتی یه بار بهم گفت در انتخاب همسر ظاهر اصلا برام مهم نیست . و من بهم بر خورد. مثل اینکه ظاهرم ایراد داشته باشه
البته من به دل نگرفتم. شاید منظوری نداشت .

[نوروزیان.]

شما هم آقای آرام توجه داشته باشید که کسی این جا برای تفریح نیامده که چت کند. اگر کسی هدفش این بود می رفت توی چت روم. شما اصلا در جریان موضوع نیستی و فقط داری استرس ایجاد می کنی. من دارم سعی می کنم آسمانی را آرام کنم و شرایط تفکر منطقی را برایش فراهم کنم. شما فقط می گویی خودت را از قید احساسات آزاد کن و من دارم به آسمانی عملا یاد می دهم که چگونه باید خودش را آزاد کند. پست های من به معنی تشویق او برای ازدواج نیست. بلکه من دارم روش فکر کردن و رفع استرس را به صورت عملی به او یاد می دهم. اگر هم من یک بازی با او کردم برای تفریح نبود. توضیحش را دادم و هدفم را از این کار گفتم تا به صورت عملی به او یاد بدهم به نشانه ها توجه کند. توی شرایط آسمانی حرف های کلی و کوبند مثل پست شما ، سرزنش و ترساندن آسمانی کار را بدتر می کند. من پست های قبلی او را خوانده ام و فقط از روی یک حرف نظر ندادم. پس از شما می خواهم این قدر سریع قضاوت نکنید.

[asemani]

آقای آرام خوشحالم که پستتون رو می بینم.
همه حرفاتون درسته و من با همه وجودم درکشون می کنم.

تازه اینکه - ای خدا این پست های منو نبینه - الان بهم گفت که چطور به اون خانم بگم بهم خورده موضوع ؟ من گفتم هنوز چیزی نگو. بذار به نتیجه قطعی برسیم . گفت : اذیت نکن. مگه تصمیم قطعی نگرفتی ؟؟ گفتم ببین من میخوام فردا به طور جدی در مورد خودمون صحبت کنیم . نمی دونم به نتیجه می رسیم یا نه . هرچند که امیدوارم با بحث عاقلانه به نتیجه برسیم .
شما میگید چیکار کنم ؟ تو رو خدا راهکار بدید .

نوپوی عزیزم من منتظر ادامه شناخت هستم .

- - - Updated - - -

باور کنید اینجا همه دارن به نوعی برای تفکر منطقی به من کمک می کنند. در واقع هدف همگی همینه . راه حل ها متغاوته . شما با زمان و دعوت به صبوری و نوپوی عزیز با شناخت جنبه های منطقی به من کمک می کنید و من واقعا از همگی ممنونم .

- - - Updated - - -

من شناخت زیادی روی اخلاقیات اون دارم و باید یک جایی این شناخت رو دسته بندی کنم.
خواهرم اعتقاد داره همین شناخت زیاد باعث مته به خشخاش گذاشتن شده . اون میگه مثل یه خواستگار سنتی بررسیش کن. مثل اینکه اولین باره می بینیش.

[نوروزیان.]

خوب آسمانی اما حتی اگر حرفی نزنیم در درون خود تحت تاثیر قرار می گیریم. لباس ها به نوعی زبان بدن هستند که با زبان بی زبانی به دیگران می گویند که چه رفتاری با ما داشته باشند.
اما الان می خوام به دو جنبه دیگر شخصیت فکر کنی. بخشش و انتقاد :
1- آیا شما خود را موظف می دانید دیگران را از اشتباهشان آگاه کنید یا ترجیح می دهید زندگی شان را به خوشان واگذار کنید و درگیر آنها نشوید؟
2- آیا شما در محیطی بزرگ شده اید که از شما زیاد انتقاد می شد؟ اگر بله عکس العمل شما چه بود و چه احساسی داشتید؟
3- آیا شما معتقد هستید برای انتقاد باید در یک موضوع تخصص کافی داشته باشید یا معتقد هستید می توانید براساس تجربیات شخصی خود از کسی انتقاد کنید؟
4- آیا شما انتقاد پذیر هستید؟ افراد هنگام انتقاد شنیدن عکس العمل های متفاوتی دارند. یک مورد را به یاد بیاورید و عکس العمل خود را توضیح دهید.
5- آیا شما عادت دارید رفتار خودتان را نقد کنید و از خود انتقاد کنید ؟
6- آیا شما معتقد هستید باید طوری رفتار کنید که تذکر نشنوید و تذکر شنیدن برای شما گران تمام می شود یا تذکر شنیدن برایتان عادی است و راحت از کنارش رد می شوید؟
آسمانی هر طور راحتی جواب بده و خودت را مقید نکن جملات یا قالب خاصی برای جواب دادن به کار ببری. فقط با اطمینان جواب بده و اگر مطمئن نیستی * بگذار.

- - - Updated - - -

خوب آسمانی اما حتی اگر حرفی نزنیم در درون خود تحت تاثیر قرار می گیریم. لباس ها به نوعی زبان بدن هستند که با زبان بی زبانی به دیگران می گویند که چه رفتاری با ما داشته باشند.
اما الان می خوام به دو جنبه دیگر شخصیت فکر کنی. بخشش و انتقاد :
1- آیا شما خود را موظف می دانید دیگران را از اشتباهشان آگاه کنید یا ترجیح می دهید زندگی شان را به خوشان واگذار کنید و درگیر آنها نشوید؟
2- آیا شما در محیطی بزرگ شده اید که از شما زیاد انتقاد می شد؟ اگر بله عکس العمل شما چه بود و چه احساسی داشتید؟
3- آیا شما معتقد هستید برای انتقاد باید در یک موضوع تخصص کافی داشته باشید یا معتقد هستید می توانید براساس تجربیات شخصی خود از کسی انتقاد کنید؟
4- آیا شما انتقاد پذیر هستید؟ افراد هنگام انتقاد شنیدن عکس العمل های متفاوتی دارند. یک مورد را به یاد بیاورید و عکس العمل خود را توضیح دهید.
5- آیا شما عادت دارید رفتار خودتان را نقد کنید و از خود انتقاد کنید ؟
6- آیا شما معتقد هستید باید طوری رفتار کنید که تذکر نشنوید و تذکر شنیدن برای شما گران تمام می شود یا تذکر شنیدن برایتان عادی است و راحت از کنارش رد می شوید؟
آسمانی هر طور راحتی جواب بده و خودت را مقید نکن جملات یا قالب خاصی برای جواب دادن به کار ببری. فقط با اطمینان جواب بده و اگر مطمئن نیستی * بگذار.

[Aram_577]

به نام خدا
سلام
خانم آسمانی!
با این نوشته آخرتون برام سوال شد که این آقا میخواد مرد زندگی شما باشه؟؟ یا شما میخواهی مادر زندگی این جوان نوشکفته باشی؟؟
یک چند باری این پست آخرتون رو بخونید ، اشکال کار رو خودتون پیدا میکنید!
شما باید به این شازده پسر بگید که چه جوری به اون یکی دختره جواب بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
خانم آسمانی! گرامی! یکم زن باشید. یعنی چی که پسره به خودش این جرات رو میده با شما در مورد نحوه برخورد با اون یکی مورد خواستگاریش صحبت کنه؟؟؟!!!! و از شما مثل بچه ها راهنمایی میخواد؟؟؟؟؟ من دارم شاخ در میارم!

حرف زیاد دارم برای این موضوع ، فعلا اولویت کار شما به نظرم همون نظر قبلیم توی پست قبلیم هست ، یعنی بستر زدایی!! کمی به خودتون فرصت بدید ، نگران نباشید اگه ایشون قسمت شما باشه با یک فرصت یکی دو هفته از دست نمیره ، اگر هم قسمتتون نباشه که باید شاکر باشید و امیدوار به لطف بعدی خداوند.



ضمنا دوستان با خواندن قوانین سایت خواهند دید که اونها رو من ننوشتم بلکه من و شما با تایید خودمون اونها رو پذیرفتیم که عضو شدیم ، پس مسوول رعایتش هم هستیم.
.
در پناه حق.

[she]

آسمانی جان، یه چیزی ازت میخام.
.
اگر قبول کردی حرفمو باید با آرامش انجامش بدی. باشه؟
.
تمرین اول : خودت رو بذار جای اون آقا. تو مرد باش با شخصیت ایشون و همون رفتارهای ایشون رو انجام میدی و فرض کن اون زن هستش با شخصیت تو.

همون حرف های ایشون رو خطاب به آسمانی تکرار کن. همون حالات و رفتار رو تکرار کن. خوب بهش فکر کن.
چه احساسی در مورد خودت داری(به عنوان یه همچین مردی)؟ چه احساسی در مورد زن طرف مقابلت داری (به عنوان آسمانی)؟ چرا ؟
.

تمرین دوم : تو مرد باش با شخصیت خودت (نه شخصیت ایده آل ات از یه مرد) و او زن با شخصیت ایده آل ات از یه زن در همچین موقعیتی و سایر موقعیت هایی که تا حالا داشتین.
حالا بجای حرف هایی که ایشون در موقعیت های مختلف بهت زده بگو اگر خودت یه مرد بودی چکار میکردی؟ دقیقن چه کار میکردی؟
زن ایده آل تو در مقابلت چه واکنشی داشت؟ این زن چه تفاوت هایی با تو داره؟
.
هر دوی این ها تمرین های سختی هستند. زمان و تمرکز لازم داره.
بعضی نکات و احساسات رو که برات جالبه بنویس و یادداشت کن.
.
در مورد اول احساست رو در مورد خودت بنویس.(مردی با شخصیت ایشون هستی و مجبوری همون حرفها رو بزنی و همون کارها رو بکنی.)
در مورد دوم احساست رو در مورد زن بنویس. زنی که برات ایده آله و در مقابل رفتارهای مردی قرار گرفته که اگر تو بودی انجام میدادی.
.

مورد اول : انجام دادن کارهای این آقا برات چقدر سخته؟ چقدر ناراحت کننده و یا طبیعی است؟ (تو به جای اون، اون به جای تو)
اگر تو با این آقا مث خودش رفتار می کردی و اون یه زن بود جای تو چطوری برخورد میکرد؟(اون دوست داره تو چطوری رفتار کنی؟)
آیا دوست داری شبیه این زن باشی؟ (مث اون باشی؟)
.
.

مورد دوم : مردی که تو هستی چه طور رفتار میکنه؟ چی میگه ؟
زن ایده آل تو در مقابل رفتاری که تو انتخاب کردی به عنوان یه مرد انجام بدی، چه واکنشی داره؟ (موقعیت ایده آل از نظر تو)
.

[نوروزیان.]

آسمانی جان. الان من چند تا فکر کرم و پست های شما ، خودم و آقای آرام را بررسی کردم. خوب نظرم این است که به اهداف زیر برسیم :
1- شما تفکر منطقی را یاد بگیرید ، استرس شما کم شود و به صورت عملی ببینید چگونه می توان به احساسات غلبه کرد.
2- این جا تالار است و همه بچه های گل تالار هدفشان کمک است و تجربه دارند. پس هدف دوم ما این است که شما بتوانی بدون استرس ، فعالانه و نه منفعل از نظر بچه ها استفاده کنی و تصمیم نهایی را خودت بگیری.
من تا اینجا این شیوه را ادامه دادم و سعی کردم این روش را در حد توانم به شما بگویم. حالا من هر چه برای خودم در باب شخصیت مهم بود گفتم. حالا نوبت شماست که جنبه هایی از شخصیت که برایت مهم است لیست کنی و به صورت سوال درآوری و به همین شیوه که گفتم پاسخ دهی. این طوری شما هم از فکر من و هم از فکر خودت استفاده می کنی. نظر من این است که امروز در باب شخصیت که برایت اولویت است کار کن و ملاقات فردا را به همین موضوع اختصاص بده. این طوری تصمیم شما مبنی بر ادامه رابطه یا تمام کردن آن با اطمینان بیشتری همراه است و دقت بالایی دارد.
اما در مورد هدف دوم. شما باید بدون توجه به احساسی که در پست ها است نکات آن را درآوری. ببین همه به یک درجه نمی توانند خالی از احساس شما را راهنمایی کنند. اما مهم احساس آنها نیست مهم نکته ای است که به آن اشاره کرده اند. پس کاری که می کنی این است که بدون استرس گرفتن و توی فکر رفتن نکات مهم پست ها یادداشت کن و درباره آن با همین شیوه تفکر منطقی تصمیم بگیر.
خوب ببین آقای آرام بسیار پست های احساسی گذاشت . نوع کلماتش بسیار احساسی بود. اما شما چه استفاده ای از این پست می توانی بکنی؟ نکاتی از آن را که مهم است یادداشت کن. حالا من به شیوه خودم این کار را می کنم.
نکته پست ایشان این بود :
تکیه روی ویژگی های مردانه . شما باید راجع به این موضوع فکر کنی . مثلا معتقدی چه ویژگی برای یک مرد ضعف است؟ چه ویژگی مردانه ای را می خواهی همسرت حتما داشته باشد؟ آقای آرام نظر خودش راجع به این موضوع گفته است اما شما باید از درون خودت تصمیم بگیری.
حالا این به نظر من رسید اما شما می توانی نکات دیگر هم درآوری.
اگر به مشکلی برخوردی پست بگذار. من مرتب سر می زنم . وقتی به مرحله جمع بندی رسیدی خبر بده تا با کمک هم این کار را بکنیم. فقط بدون استرس این کار را بکن. اگر هم سوالی داشتی حتما بپرس.