به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 46 , از مجموع 46
  1. #41
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بیتا جان شما سربار نیستی. چرا؟ چون هم از نظر شرع مقدس و هم از نظر قانون مدنی پدر شما وظیفه دارد تا وقتی ازدواج نکرده اید به شما نفقه پرداخت کند. اگر این طور بود که شما فکر می کردی پس وقتی هم ازدواج کنی سربار شوهرت هستی! اگر پدر شما به هر دلیلی از وظیفه خودش خسته شده است علتش شما نیستی و سربار نیستی. پدر شما وقتی بچه دار می شد باید فکر همه جایش را می کرد. اگر نکرد و الان دچار مشکل شده است علتش خودش است نه وجود شما دختران گل.
    بگذار من بگویم چرا از بچگی فقط نان توی سفره شما بود. چون زندگی خوب یک مجموعه و یک سیستم از عقاید ، رفتارها ، اعمال و... است. مشکل اکثر خانواده های فقیر این است قسمت های دیگر زندگی شان حالا یا عقیده یا هر چیز دیگر دچار نقص است و همین نقص در اقتصاد خانواده تاثیر می گذارد.
    عزیزم نمونه اش همین رفتار پدر شما با فرزندانش. کسی که این رفتار را با خانواده دارد مشخص است که اشکال در فکر و عملش دارد و مشخص است که نمی تواند رفاه برای خانواده فراهم کند. ببین من واقعا این چیزهایی را که می گویم از نزدیک تجربه کرده ام.
    شما اگر می خواهی زندگی ات تغییر کند باید افکارت را تغییر دهی و مثل آدم های موفق فکر کنی. شما دانشجو هستی و می توانی راحت به کتابخانه ها دسترسی داشته باشی. می توانی برای مطالعه وقت بگذاری. اگر موافق بودی بگو تا من چند کتاب کارآمد به شما معرفی کنم.

  2. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    roze sepid (چهارشنبه 09 مرداد 92)

  3. #42
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 93 [ 10:36]
    تاریخ عضویت
    1392-3-12
    نوشته ها
    316
    امتیاز
    168
    سطح
    3
    Points: 168, Level: 3
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive100 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    157

    تشکرشده 226 در 130 پست

    Rep Power
    42
    Array
    همسن هستیم پس بهتر می تونیم حرف همدیگر رو درک کنیم ولی بگم من بی وفای واقعی نیستما

    منم میفهمم چی میگی ولی شما باید در نظر داشته باشی تموم مشکلات روزمره از سوی ما انسان ها به دوش مرد هاست

    یه مرد تا نتونه خودشو ببنده هیچ وقت پا پیش نمیزاره برای ازدواج خلاصه سن شما هم سن حادی نیست که برای ازدواج اینقدر نگرانی خیلی جا داری خواهر من این رو از راه دلسوزی عرض نمی کنم حقیقت دارم میگم چون اشاره کردم در فامیل های بنده همه ی دختراشون از 21 سال تا35 سال مجردن شما 1لحضه خودتو جای اون بنده خدایی که 35 سالشه قرار بده و ببین داره چی میکشه خلاصه شما باید این کارایی و که برات لیست می کنم انجام بدی که انشالله به تموم خواسته ات خواهی رسید


    1:بالا بردن اعتماد به نفس(می تونی با گشتن تو اینترنت راه های زیبایی رو پیروی کنی)
    2:انس گرفتن با خداوند و راز و نیاز کردن با خدا
    3:ظاهر بینی ممنوع(خودتو با دیگران مقایسه نکن دوستام ازدواج کردن من نکردم با این کار فکر و روح و روانتو می رنجونی)
    4:احترام و خوش برخوردی با خانواده(این کارو انجام بده حتما مخصوصا با پدرت عیب نداره چی میگه و اینا تو انجام بده)
    5:گشتن به دنبال کار(از اوقات فراغت و بیکاریت در میای+خرج و مخارجت هم تامین میشه ولی حتما بری دنبالش)
    6:خیال پردازی ممنوع
    7: 1بار هم بشین کلا پیام های تاپیکتو از اول بخون و نتیجه گیری کن

    این 7 مورد و بترتیب انجام بده هم خاطرات گذشتهات از بین میره بار ها هم بهت گفتم گذشته گذشته مهم اینده هست مهم زندگی خوبی که در انتظار یه دختر خوب و پاکه مهم اینه نه این که قبلا چی کار کردم چی کار نکردم

    ارتباط خودتو با فامیلات منظورم دختر عمو دختر خاله بیشتر کن روابط اجتماعی تو ببر بالا

    فکر دوستی های قبل ازدواج و از سرت بنداز بیرون چون بشخصه یه پسر حاظر به ازدواج با دختری که با کسی باشه نیست یادت باشه فکر نکنی برای تسکین روحت نیازه ها بیچارت میکنه


    بازم سوالی هست بپرس عزیز
    ویرایش توسط بی وفا : یکشنبه 23 تیر 92 در ساعت 15:31

  4. کاربر روبرو از پست مفید بی وفا تشکرکرده است .

    roze sepid (چهارشنبه 09 مرداد 92)

  5. #43
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 شهریور 92 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1392-4-22
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    60
    سطح
    1
    Points: 60, Level: 1
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام سلام به همه
    واقعا آقای نوپوو بی وفای عزیز نمیدونم چه جوری ازتون تشکرکنم

    - - - Updated - - -

    آقای نوپومن همیشه فرمایشات شمارو که واسه بچه ها نوشتین رو دنبال کردم و واقعا من هم استفاده کردمولی نمیدونم چرا ازیکی از جمله هاتون یه کوچولو ناراحت شدمولی به هرحال بینهایت سپاسگزارم که برام وقت گذاشتین.کاملاموافق فرمایشات شما هستم و ممنون میشم که بازم راهنماییم فرمایید.اگه اسم کتابهاروهم بگیدکه دیگه واقعاخوشحالم میکنید.

    - - - Updated - - -

    البته اینم اضافه کنم درسته که شرع و قانون این وظیفه رو بر عهده ی والدین قرار داده ولی خوب هر آدمی تو سن من حالا چه آقا چه خانم,حتی اگر در رفاه باشه بازهم میخوادکه بارشو از رو دوش خانواده بر داره.قبول داری عزیزم؟شاید هم همین حس درونی باعث شده که من به خودمون تلقین کنم که سرباریم چون واقعا من از خودم انتظاراتی دارم و نمیخوام همیشه پدرم خرج زندگی منو بده

  6. #44
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببخشید که ناراحت شدید. راستی منم یه دخترم مثل شما. فقط می دانی اگر حرف هایم کمی ناراحتت کرد علتش این بود که خودم کمی احساساتی شدم . فقط یک کمی. عزیزم اگر من کمی تلخ حرف زدم علتش این بود که یک حسرتی توی دلم هست که نمی خواهم شما هم به آن دچار شوی. یک حسرتی دارم که اگر همه دنیا را به من بدهند دیگر جبران نمی شود. من به عللی نتوانستم از دوران اولیه جوانی بهترین لذت ها را ببرم. به علتی در دورانی که باید از همیشه شادتر می بودم نبودم. با اینکه موفقیت هایی به دست اوردم در آن دوران اما حالا فقط دلم می خواهد برای یک روز به آن دوران بروم و آن طور که باید زندگی می کردم و لذت می بردم. واقعا گاهی وقت ها از این حسرت مغز استخوانم می سوزد. حالا دلم نمی خواهد شما و هیچ کس دیگر به این احساس دردناک دچار شود. مهم نیست دیگران راجع به شما چه فکر می کنند و چه رفتاری با شما دارند. شما سرمایه هایی داری که هر کسی ندارد : جوانی ، نجابت ، سه تا خواهر همسن ، تحصیلات و ... . به هیچ قیمتی نگذار لذت این سرمایه های عظیم از دستت برود حتی اگر تمام دنیا مقابلت ایستادند!
    اما کتاب های که گفتم :
    به سوی کامیابی در چهار جلد نوشته آنتونی رابینز :
    جلد 1 : نیروی بیکران
    جلد 2 : نیروی عظیم درونی را فعال کنید
    جلد 3 : دیدار با سرنوشت
    جلد 4 : قدم های بزرگ
    دو مجله خوب و پر از مطالب مثبت :
    موفقیت
    راز
    اگر در تهران باشی راحت این دو مجله را پیدا می کنی. اما اگر در شهری هستی که دسترسی نداری می توانی زنگ بزنی دفترشان و مشترک شوی.

    - - - Updated - - -

    ببخشید که ناراحت شدید. راستی منم یه دخترم مثل شما. فقط می دانی اگر حرف هایم کمی ناراحتت کرد علتش این بود که خودم کمی احساساتی شدم . فقط یک کمی. عزیزم اگر من کمی تلخ حرف زدم علتش این بود که یک حسرتی توی دلم هست که نمی خواهم شما هم به آن دچار شوی. یک حسرتی دارم که اگر همه دنیا را به من بدهند دیگر جبران نمی شود. من به عللی نتوانستم از دوران اولیه جوانی بهترین لذت ها را ببرم. به علتی در دورانی که باید از همیشه شادتر می بودم نبودم. با اینکه موفقیت هایی به دست اوردم در آن دوران اما حالا فقط دلم می خواهد برای یک روز به آن دوران بروم و آن طور که باید زندگی می کردم و لذت می بردم. واقعا گاهی وقت ها از این حسرت مغز استخوانم می سوزد. حالا دلم نمی خواهد شما و هیچ کس دیگر به این احساس دردناک دچار شود. مهم نیست دیگران راجع به شما چه فکر می کنند و چه رفتاری با شما دارند. شما سرمایه هایی داری که هر کسی ندارد : جوانی ، نجابت ، سه تا خواهر همسن ، تحصیلات و ... . به هیچ قیمتی نگذار لذت این سرمایه های عظیم از دستت برود حتی اگر تمام دنیا مقابلت ایستادند!
    اما کتاب های که گفتم :
    به سوی کامیابی در چهار جلد نوشته آنتونی رابینز :
    جلد 1 : نیروی بیکران
    جلد 2 : نیروی عظیم درونی را فعال کنید
    جلد 3 : دیدار با سرنوشت
    جلد 4 : قدم های بزرگ
    دو مجله خوب و پر از مطالب مثبت :
    موفقیت
    راز
    اگر در تهران باشی راحت این دو مجله را پیدا می کنی. اما اگر در شهری هستی که دسترسی نداری می توانی زنگ بزنی دفترشان و مشترک شوی.

  7. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    roze sepid (چهارشنبه 09 مرداد 92)

  8. #45
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 16 شهریور 92 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1392-4-22
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    60
    سطح
    1
    Points: 60, Level: 1
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    و اما دوست باوفایم,آقای بی وفا
    1:با اینکه واقعا از زندگیم و شرایطم راضی و خوشحال نیستم ولی حس میکنم اعتمادبنفسم پایین نیست وحتی گفتم که اگه یه شرایط دیگه واسم محیا بود الان خیلی موفق تر بودم و بیشتر از ارشدشیمی جلو میرفتمولی بازم باشه,چشم سعی میکنم رو اعتمادبنفسم کار منم.
    2:مشکل اصلی من این قسمته عزیزم.با اینکه نماز میخونمو روزه میگیرم واقعا خیلی وقته با خدارازونیاز نکردم,یه جورایی دلسردم به قول نیما یوشیج :برعبث می پایم ,چون به در کس نیاید.بی وفا انگاری واسم سخته یه جورایی سختمه حتی دعا کنم.ولی بازم دوروزه با کمک شما یه کم انرژی مثبت گرفتم که واقعا جای شکرداره.
    3:معلم بد,اینو که واسم ممنوعش کردی خیلی سختههههههه ,ولی بازم چشم.حتما حتما کمش میکنم البته مطمانم میدونید که این مشکل همه خانم ها هستش و لی قول میدم کنارش بزارم.

    - - - Updated - - -

    4:من با همه خانواده صمیمی هستم چون گفتم از این مساله در عذابم که چرا باید پدرمون بهمون بی احترامی کنه؟واسه همین سعی دارم محترموصمیمی و با وقار باشم.بی حرمتی از طرفه پدرمه نه ما.اتفاقا هیچ وقت به خودم اجازه کوچکترین بی احترامی روبهشون نمیدم.هر چی باشه پدرمه وکموزیاد,درستو غلط زحمتمو کشیده.پدرم خودش به ما بی احترامی میکنه وحتی در برابر بی احترامی مردم از ما میخواد سکوت کنیم و اگه بگیم میخواییم از خودمون دفاع کنیم عصبانی میشه و میگه شماها نانجیب هستین.ما هم کاری نمیکنیم جز سکوت.بابا بی وفا جان انتظار داره ما مثل یه دختر بی سواد عقب افتاده رفتارکنیم.دیدی دخترایی که از یه ده کوره میان؟اگه بگیم پدرجان ما مثل اونا نیستیم میگه فخرفروشی میکنید.در صورتیکه بی وفا جان هر آدمی باید متناسب شخصیتوفرهنگوموقعیت اجتماعیش رفتارکنهوقبول داری دوست من؟
    5:بازم چشم,دنبال کار بودم و هستم و خواهم بود.حتی یه جای خوب ثبت نام کردم ولی میگن باید پارتی کلفت داشته باشی ولی بازم رفتم به این امید که اگه خدا بخوادبدون پارتی هم

    - - - Updated - - -

    جور میشه.
    6:در مورد این قسمت یه کوچولولطفا توضیح بدین که منظورتون ازخیلل پردازی دقیقا چیه؟
    7:این یکیم که آسونه و حتما چندبرمیخونم
    روابط اجتماعیم,راستش با دوستام صمیمی هستم ولی اصلابا فامیل قاطی نمیشم.آخه اونام مثل پدرم هستن تقریبا
    مگه بهت نگفتم موافق این دوستیا نبودم ؟واسه همینه که رابطه نداشتم و نخواهم داشت.فقط میگم خدا یکم چیش خودش فکر کنه و بگه حالا که این دختر مثل بقیه نیستش پس منم باید هواسم بهش باشه

    - - - Updated - - -

    نوپوجان من معذرت میخوام.همیشه فکر میکردم باید یه آقا باشینولی باز خوبه که خانم هستین وبهتر میتونیم همدیگرودرک کنیم
    ویرایش توسط bitab.khaste : یکشنبه 23 تیر 92 در ساعت 17:08

  9. کاربر روبرو از پست مفید bitab.khaste تشکرکرده است .

    roze sepid (چهارشنبه 09 مرداد 92)

  10. #46
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 93 [ 10:36]
    تاریخ عضویت
    1392-3-12
    نوشته ها
    316
    امتیاز
    168
    سطح
    3
    Points: 168, Level: 3
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive100 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    157

    تشکرشده 226 در 130 پست

    Rep Power
    42
    Array
    سلام بی تاب عزیز
    در خصوص پاسخت در مورد خیال پردازی باید عرض کنم منظور بنده همین بوده که ایا من سنم بره بالا و ازدواج کنم از قیافه می افتم چی می دونم دیگه تا اخر عمرم شوهر نمی کنم و یا الان شیمی خوندم نباید می خوندم و از این حرفا گذشته ها گذشته اینده و در نظر بگیر

    (یه اشنایی بر حسب یه اتفاق پیش میاد و این اتفاق در زندگی ما بار ها اتفاق می افته و ما هم به امید همین اتفاقات زنده ایم و تموم اتفاقات باعث و بانیش خداست)

    در مورد پدرتون هم فکر نکن پدرتون فقط این مشکل و دارن نخیر بیشتر پدران ما ها هم به علت دوست داشتن زیاد و دلایل دیگر از جمله کهولت سن این گونه اند و باب میل ما یا همون اپدیت خودمون نیستند به دل نگیر


    در ضمن خدا حواسش به همه هست ببین روزی میرسه که به تموم خواسته هات میرسی و اون روز تک تک حرفامو یاد خودت می اندازی بعد پیش خودت میگی عجب انگار دارم خواب میبینم

    امیدوارم هر چه پیش میری به خوشبختی نزدیک بشی و به تموم ارزو هات برسی خواهر گلم

    سوالی باز هم برات پیش اومد بپرس تا راهنماییت کنم عزیزم
    ویرایش توسط بی وفا : یکشنبه 23 تیر 92 در ساعت 20:04

  11. کاربر روبرو از پست مفید بی وفا تشکرکرده است .

    roze sepid (چهارشنبه 09 مرداد 92)


 
صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 30 فروردین 94, 00:54
  2. آيا اين رفتار جرات مندانه است؟مي خواهم منفعل نباشم.
    توسط مهرو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 91, 13:57
  3. آیا این یک فرصت دوباره است؟نمیدانم!
    توسط ehsan-nba در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 فروردین 88, 12:07
  4. ثمین کجاست؟کسی ازش خبر داره؟
    توسط m.mouod در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 19 بهمن 87, 09:17

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.