به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 18 اردیبهشت 94 [ 01:55]
    تاریخ عضویت
    1391-12-29
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    2,094
    سطح
    27
    Points: 2,094, Level: 27
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    86

    تشکرشده 73 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ازدواج دوم من هست.میترسم و ازتون خواهشا راهنمایی میخوام

    سلام
    من قبلا اینجا تایپیکهای کوتاه و راهنمایی های خیلی کوتاه داشتم.
    این سری برام خیلی فرق داره و آیندم هست.من برام کاملا اتفاقی ظرف مدت 1هفته یک آشنایی و خواستگاری پیش اومد.
    شناخت ما خیلی سریع پیش شرفت و زود به مرحله نتیجه رسیدیم.ولی من میترسم چون هم ازدواج دوم هست و هم اینکه این زود نتیجه گیری منو شک انداخت.آخه خوبی ها و عیبها رو مینویسم خوبی بیشتر هست از دوستان راهنمایی میخوام.
    آخه داره زود به عقد میرسه و هر چی من به آقا میگم قبول نمیکنه.
    مزایای این آقا
    1-تحصیلاتش دکترا هست.(جز نخبه های تحصیلی هست)
    2-استقلال مالی و فکری هست.
    3-با ایمان
    4-منو خیلی قبول داره و کاملا احساس میکنم دوسم داره (اینم برام عجیب چه زود به من علاقه مند شد)
    5-مثل خودم یک عقد ناموفق داشت.البته واسه ایشون خیلی کوتاه تر بود.
    6-دست و دلباز
    7-ازش خوشم امده و بهش احساس گرفتم به عنوان شوهر
    معایب
    1-خیلی زود احساستی میشه.(با اینکه کاملا منطقی اومد جلو خیلی امتحانم کرد از امتحان کردناش واقعا ترسیدم.بهم گفت نمره 100 گرفتی)
    2-احساس میکنم تیک عصبی داره.وقتی تو ماشین یک لحظه خوابید تا استراحت کنه هی تو خواب می پرید
    3-وقتی کوچکتری اتفاقی برام بیفته بگم آخ.سریع قیافش عوض میشه و انگار دارم میمیرم از نظرش.
    4-احساس میکنم خیلی پر حرف هست.ولی از اساتید برتر دانشگاه هست میگم شاید به خاطر همینا باشه.
    5-اصلا تایم آزاد ندارم چه تلفن چه دیدن.همش باهاشم.میترسم بعدا هم اینجور باشه ولی خودش گفت نیستم
    6-درباره نامزد سابقش خیلی حرف میزنه.ولی من بگم ناراحت میشه.البته بهش تذکر دادم نمیخام خاطرات بد رو بگی.ولی باز یادش میره.گفتم بگی منم تعریف میکنم
    نمیدونم اینا حساسیت هست یا مهمه.
    خواهشا ازتون راهنمایی میخوام تا از دو دلی در بیام

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 مرداد 96 [ 23:40]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    محل سکونت
    گیلان
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,808
    سطح
    44
    Points: 4,808, Level: 44
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,335

    تشکرشده 839 در 268 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    40
    Array
    سلام

    یک هفته مدت خیلی کوتاهی نیست؟


    قطعا معیارهاتون فقط همین ها که گفتید نبوده(خیلی کمه و اصلا جامع وکامل نیست)؟


    به نظر من زیر نظر خونواده ها یه مدتی با هم باشید.نذارید امتیلزی مثل نخبه بودن ایشون(مثال زدم)باعث بشه معایب احتمالی رو در ایشون نادیده بگیرید.متاسفانه شما بهشون احساس پیدا کردید.شاید برای رسیدن به شناخت صحیح نیاز به کمک گرفتن از خانواده و حتی مشاور داشته باشید.


    در مورد رابطه قبلیشون و دلیل به هم خوردن هم بیشتر تحقیق کنید.حتی شده از خانمی که عقدشون بوده.


    به نظرنم مورد خوبیه.ارزش داره وقت بذارید برای شناختشون(نه حتما ازدواج).


    اما تمام حرفام یه طرف این جملمن یه طرف : اصلا اصلا اصلا عجله نکنید.


    فقط خدا

  3. 3 کاربر از پست مفید faghat-KHODA تشکرکرده اند .

    barani (جمعه 07 تیر 92), sanjab (جمعه 07 تیر 92), tamanaye man (جمعه 07 تیر 92)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 تیر 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1392-2-30
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    828
    سطح
    15
    Points: 828, Level: 15
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    49

    تشکرشده 43 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مهسا جان

    عقد رسمی، عجله واسه چی؟ مگه شناختتان کامل شده؟

    به نظر هر دو شما در این موقعیت کمی بیشتر به یکدیگر زمان بدید

    از نظر شخصی من، خیلی نباید عجله کرد و خیلی رک باید بگی که زمان می خوای، مطمئنا اگر مشکلی نباشد حتما باید قبول کنه بدون هیچ شرط و بهونه، فقط همین

  5. 5 کاربر از پست مفید رها92 تشکرکرده اند .

    barani (جمعه 07 تیر 92), faghat-KHODA (پنجشنبه 06 تیر 92), mahsa63 (پنجشنبه 06 تیر 92), tamanaye man (جمعه 07 تیر 92), کامران (جمعه 07 تیر 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 18 اردیبهشت 94 [ 01:55]
    تاریخ عضویت
    1391-12-29
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    2,094
    سطح
    27
    Points: 2,094, Level: 27
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    86

    تشکرشده 73 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حرفتون رو قبول دارم.
    ایشون استاد دانشگاه خواهرم بودن از قبل.یک شناخت دور از چند سال قبل هست.
    علت جدایشون هم کاملا میدونم.فقط معیارای اصلیمو بررسی کردم نمیدونم جی ها رو دیگه بررسی کنم.استرس دارم.علت این عجله یا بگم این برخورد نامزدی طولانی منو خودش بود به این کش دادن حساس هست که البته خودم هم هستم.
    فقط برام مهم هست خوب شناخت بیشتر رو چی بدونم.از کجا و چه طور؟معیارامو که همه رو بررسی کردم.
    البته ایشون فقط یک مقطع از من بالاتر هست فعلا.

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 شهریور 93 [ 23:29]
    تاریخ عضویت
    1392-1-11
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    2,019
    سطح
    27
    Points: 2,019, Level: 27
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    67

    تشکرشده 166 در 77 پست

    Rep Power
    29
    Array
    عزیزم این آقا دقیقا ویژگی های همسر من رو داره، ببخش واقعا ببخش که این رو می گم و دو دلت می کنم، اما من از زندگی با همسرم به ستوه آمدم

    دقیقا! تایم آزاد ندارم! کم صبره، احساساتی ، که واقعا به خاطر این همه احساسات بازی هاش دارم دیوانه می شم و به طلاق فکر می کنم .

    عزیزم، اگر می بینی که دوست داری همسرت مدام پیگیر احوالت باشه و با کوچکترین سرماخوردگی و سردردی آسمان رو به زمین بدوزه و مدام بهت تذکر بده ایشون مرد ایده آلی برای شماست.

    اگر دوست داری همسرت مدااااام قربون صدقه ات بره و ازت هم همین انتظار رو داشته باشه ایشون مرد ایده آلیه

    اگر دوست داری همیشه مدام مهر و صدق نثار شوهرت کنی و شوهرت این رو ازت بخواد ایشون مرد ایده آلی هست

    اگر دوست داری شما همه ی زندگیش باشی و به هیچ کسی دیگه نیاز نداشته باشه و شما رو جای پدر و مادر و برادر و خواهرش بدونه، و از شما انتظار همه ی این افراد رو داشته باشه. ایشون فرد ایده آلی هستن.

    اگر دوست داری مدام شوهرت پیگیر باشه کجایی؟ چه می کنی؟ سرمانخوری؟ فلان جا بری ، بهمان جا نری، بیاد برسوندت، استقلال رو ازت بگیره، ایشون فرد مناسبیه

    پرحرفی برای مرد بد نیست اما خیلی هم خوب نیست، چون حرف زدن زیاد باعث یه سری مشکلاتی میشه که شاید فقط من که با یک مرد پرحرف و احساساتی زندگی کردم بتونم درک کنم

    اما اگر شما فردی هستی که عقل در زندگیت حکمفرماست، به نظرم خیـــــــــــــــلی بیشتر از این صبر کن، وگرنه بعدا خدای ناکرده با مشکل مواجه می شی

    ببخش اگر نا امیدت کردم و باعث ناراحتیت شدم ...

    صرفا چون نمی خوام 6 ماه دیگه مثل من باشی خواهرانه بهت گفتم ..

    خوشبخت باشی
    ویرایش توسط دلپذیراد : پنجشنبه 06 تیر 92 در ساعت 23:39

  8. 6 کاربر از پست مفید دلپذیراد تشکرکرده اند .

    barani (جمعه 07 تیر 92), mahsa63 (جمعه 07 تیر 92), tamanaye man (جمعه 07 تیر 92), کامران (جمعه 07 تیر 92), رها92 (جمعه 07 تیر 92), سان آی (دوشنبه 07 مرداد 92)

  9. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    شما اردیبهشت از یک رابطه و زندگی 6 ساله خارج شدی

    و در کمتر از دو ماه، وارد رابطه جدید شدی؟

    حالا هم می گی چون اون نامزدی طولانی شده، می خوام این را کوتاه کنم؟

    اولا اشکال اون رابطه طولانی بودنش نبود، بلکه اشکالاتش باعث طولانی شدنش شده بود!!

    در ثانی حالا می خوای از اینور بوم بیفتی؟

    خیییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی یییییییییلی داری عجله می کنی.

    برای وارد شدن به یک رابطه زود هست،
    چه برسه به عقد دوباره، به این زودی!!


    اصلا خودت از نظر احساسی و روحی هنوز از زندگی قبلیت جدا شدی؟

  10. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    mahsa63 (جمعه 07 تیر 92), sanjab (جمعه 07 تیر 92), tamanaye man (جمعه 07 تیر 92), کامران (جمعه 07 تیر 92), رها92 (جمعه 07 تیر 92), سان آی (دوشنبه 07 مرداد 92)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 18 اردیبهشت 94 [ 01:55]
    تاریخ عضویت
    1391-12-29
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    2,094
    سطح
    27
    Points: 2,094, Level: 27
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    86

    تشکرشده 73 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دلپریزاد
    مرسی عزیزم از راهنماییت.از توجه و محبت خوشم میاد و خودم هم خیلی با محبت هستم و اصلا بدا این برام اذیت کننده نیست.البته کارشون طوری نیست وقت آازدش زیاد باشه.خودشم بهم گفت بدا که مرخصیم تموم شد ناراحت نشی وقت ندارم.
    با هم صحبت کنیم به رفت و آمدم و کجا برم بیام اصلا حساس نیست.البته باشه هم برام مهم نیست خودم چون از مشکلات قبلیم بی توجهی و بی مسولیتی همسر سابقم بود.
    فقط میترسم این اخلاقها یک جور مریضی و عصبی نباشه.. آدم خاصی نباشه.ولی گفتی همسر شما هم این جور هست بازم فهمیدم که فقط ایشون نیست.
    به خوذش گفتم این جور نباشی که من وقت نکنم به خودم و برنامه هام برسم .
    یکی از دلایلی که منو سمت خودش کشوند دقیقا ضعفهایی که همسر سابقم داشت این نداره و سمتش کشیده شدم.
    فقط اینا حالت معمولی یک فرد باشه راستشو بگم من دوست دارم و شاید عجیب باشه.

    شیدا
    مرسی عزیزم.راستشو بگم من از نظر همه 2.5 میشه که جدا شدم.خیلی خواستگار تو این مدت داشتم.همه فکر می کردن من مطلقه هستم.یک جوری هایی حتی آشنایی برای ازدواج داشتم.ولی هیچ کس به من نمی خورد.ولی این آقا 90 درصد به من نزدیک هست اخلاقاش.
    من زمان طلاق که نزدیک شده بود همسر سابقمو دیدم.و ایشون فقط به مناسبتها به من پیام میدادن و نزدیک طلاق داشتن منو هوایی میکردن که من احساساتم فعال شد.ولی زودم خوابید.با اینکه دوسش داشتم .ولی حس بی اهمیتی نسبت بهش به من فعال تره. بی اهمیتم.نه نفرت دارم ازش نه دوسش دارم.نمیدونم این حس من برای زندگی جدید کافیه یا نه؟
    من چون چند تا آشنایی کوتاه دیگه هم داشتم میشه گفت تقریبا بی اهمیت هست برام.
    نمی دونم چه طور بگم و چرا این جور هست.همه منتظر جدایی من بودن خیلی از دوستان و آشناییان سابق همین که شنیدن من جدا شدم یعنی از 2سال پیش همش از من خواستگاری کردن.واسه همین بیشتر ذهنم درگیر زندگی جدید شده بود تا درست کردن زندگی قبلیم.
    البته مقصر همسر سابقم بود که خودش نمیخواست و میگفت بی من خوشبخت تری.زمانی هم پشیمون شد که دیگه من کاملا بی تفاوت شدم.نه اینکه من تلاش نکرده باشم برای درست کردن خودش عقب نشینی کرد.
    همه این حرفهای شما رو قبول دارم.من این آدمو خوب چه طور تست کنم بیشتر و بشناسم؟
    من از نظر ظاهر زیاد جلب توجه دارم.یعنی اطرافیان همه میگن.ولی با توجه به اینکه خیلی سختی تو زندگی کشیدم تمام مشکلات برام فقط نهایتا 3ماه سخته.
    یعنی خیلی راحت فراموش و تحمل میکنم. به لحظه هستم.به نظر شما این اخلاقم بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نمیدون م
    شاید به خاطر زیاد احساساتی بودنم باشه.
    ممنون میشم.اشکالات بیشتر و بهم بگید؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    - - - Updated - - -

    من 2سال و نیم میشه که تو این موقعیتها چند بار قرار گرفتم.
    همه فکر میکنند من 2سال و نیم هست جدا شدم

    - - - Updated - - -

    یعنی بعضی از دوستان رو میبینیم بعد از چند ماه یا چند سال هنوز درگیر گدشته هستن خیلی برام عجیب هست.
    این اخلاقم هم میترسم برام مشکل باشه.

    - - - Updated - - -

    که نهایتا بعد از 3ماه من آروم میشم

  12. #8
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز توی زندگی اولت شکست خوردی ، پس اجازه نده که بار دوم شکست بخوری ، اصلا اصلا اصلا عجله نکن .

    به خواستکارت بگو که خیلی برای زندگی با شما مشتاقم ، اما دوست دارم که دوران نامزدی رو هم داشته باشیم ، بهش بگو که دلم میخواد با یک دید باز و آشنا با خصوصیات اخلاقی و رفتاری همدیگه با هم ازدواج کنیم . تا بعد از ازدواج خدایی نکرده مشکلی بینمون پیش نیاد و همدیگر رو نرنجونیم .

    مهسا جان اصلا عجله نکن ، یک هفته خییییییییییلی کمه ، حداقل 3 تا 6 ماه آشنایی لازمه .
    یکی دیگه اینکه حتما قبل از ازدواج از دختر خانمی که قبلا عقدشون بودن مستقیم راجع به علت طلاق پرسو جو کنید و یک وقت به حرفای کس دیگری بسنده نکنید .
    با این که مرد تحصیلکرده ای هستند علت این همه عجله چیه ؟ ازش بپرس

  13. کاربر روبرو از پست مفید tamanaye man تشکرکرده است .

    mahsa63 (جمعه 14 تیر 92)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 18 اردیبهشت 94 [ 01:55]
    تاریخ عضویت
    1391-12-29
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    2,094
    سطح
    27
    Points: 2,094, Level: 27
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    86

    تشکرشده 73 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از راهنماییتون
    بالاخره من تونستم آقا رو راضی کنم که یک مقدار همو بیشتر بشناسیم.
    ولی ایشون تند اخلاق و زورگو هستن به نظر من.چون همسر قبلی من فردی ارام بود این اخلاقاش برام عجیب هست.
    حالا ازتون چند تا سوال دارم این خواسته هاش از من معمولی هست یا من حساسم؟؟؟؟؟؟؟؟/
    میگه نباید به هیچ وجه یک شب منو تنها بزاری یا یک جای غریب هستیم تو بری پیش شخص دیگه.
    نباید لباستو جلوی داداشت و پدرت عوض کنی.
    به زور همه چیزو برام منطقی توضیح میده فکر میکنه من دانشجوش هستم.حتما باید هر کاری و دقیق و با فکر درست انجام بدم.
    خودش به درد خیلی حساس هست ولی احساس میکنم درد و ظرافت زن براش تعریف نیست.
    البته محاسنش هم زیاد هست تقریبا ولی فعلا اینا برام سوال شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟///////
    خیلی هم حسود هست.



    - - - Updated - - -

    البته از شغلش میترسم که همش یک زمانی علیه من استفاده نکنه

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 شهریور 93 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1392-2-20
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    1,301
    سطح
    20
    Points: 1,301, Level: 20
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    118

    تشکرشده 160 در 70 پست

    Rep Power
    23
    Array
    مهسا جان هر کاری که می کنی خواهشآ با عجله جلو نرو ، حتی شده چندین ماه هم طول بکشه بیشتر بشناسش

    این صحبت هایی که می کنی ی ذره عجیبه

    ببین مهسا ی کاری بکن : کلآ مدرک + نخبه بودن + شغل خوبشو بزار کنار و به این ها اصلآ فکر نکن ، چون خودت همه اینها رو داری : رفتی مصاحبه دکترا + مدرک + شغل

    پس به اینها فکر نکن

    با ی فردی که این موارد رو نداشته باشه ازدواج کنی ولی احساس خوشبختی کنی ، بهتره تا با اون مزایا ازدواج کنی و تو قفس بیفتی

    ی سری از افراد بیشتر تو زندگی اجتماعی موفق هستن تا توی زندگی شخصی .

    تو رو خدا دقت کن

  16. 2 کاربر از پست مفید دلنشین تشکرکرده اند .

    mahsa63 (سه شنبه 18 تیر 92), tamanaye man (چهارشنبه 19 تیر 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. میترسم از حرف مردم و اینکه بعد از جدایی در مورد فرزندم دچار عذاب وجدان بشم
    توسط نگارین در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 21 خرداد 94, 02:28
  2. من از تنهایی میترسم
    توسط shivaram در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 33
    آخرين نوشته: شنبه 04 بهمن 93, 13:36
  3. میترسم بعدازطلاق بلایی سرم بیاره
    توسط fatima86 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 مرداد 92, 19:50
  4. میترسم همسرم رو از دست بدم
    توسط نیک ناز در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 آذر 90, 11:36
  5. +خانما شما چیکار کردید پسرا میترسن حتی ازتون خواستگاری کنن
    توسط iman_1362 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 19 مرداد 87, 20:24

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.