اینکه هی دلتون براش تنگ میشه که طبیعیه ولی نباید بهش زنگ بزنید ، شما باز هم فرصت زندگی مشترک رو پیدا می کنید پس نباید در زندگی اولتون متوقف شید.
این پست اقای روزنه به خانم بارانی رو شما قبلاً هم خوندید به نظرم خالی از لطف نیست اگه بازهم بادقت بخونیدش:
[quote][سلام بارانی عزیز
مدتهاست توی تالار عضوی ولی فقط تشکر و لایک میزدی همیشه با خودم میگفتم مشکل بارانی چیه که اومده تالار عضو شده ولی حرفی نمیزنه چون معمولاً کسایی در چنین تالارهایی عضو میشن که مشکلی دارن و میخوان بیانش کنن و واسش راه حلی پیدا کنن.
من قویاً بهت پیشنهاد میکنم پررنگ بشی و توی فعالیت های دیگه تالار شرکت کنی و معتقدم باعث میشه روحیت تغییر کنه.
یه جورایی تنهایی بعد از 6 سال زندگی باعث شده تحمل شرایط الان واست سخت بشه 6 سال عادت به زندگی زناشویی کم نیست. اما وقتی ماجرای زندگیتو میخوندم مثل همه دوستان به خودم میگفتم این دوست داشتن نیست که تو رو به سمت همسر سابقت میکشه این اسمش عادته!
شما به همسرت عادت کرده بودی 6 سال به رفتارهای ایشون و تحقیرها و سرکوب های خانوادش عادت کرده بوده و حالا ترک عادت موجب مرض شده بله شما الان مریضی! و مریضیت چیزی نیست جز روح و روانی به شدت آسیب دیده و تحقیر شده. بارانی عزیز ، بیشتر از هر کسی خودتی که میتونی به خودت کمک کنی و درمان مشکلت باشی. کمی با خودت رو راست باش!
آدما واسه چی ازدواج میکنن؟ تا حالا از خودت پرسیدی چرا به عنوان یک انسان ازدواج کردی؟ چی میخواستی و باید بدست می آوردی؟ آیا اون تصور و هدفهایی که از ازدواجت داشتی رو بهشون رسیدی؟ با خودت خلوت کن! ببین اون ازدواج چه مزیت و حسنی واست داشته؟ غیر از این بوده که تمام روح و روان و جسمتو آزرده کرده؟ دختر خوب، فکر کردن به کسی که اون همه آزار و شکنجه ات داده یه جور مریضیه و دوست داشتنش یه جور خودآزاری.
اینکه شما طلاق گرفتی اصلاً نباید توی روحیه ات تاثیر بذاره گناه که نکردی ! حالا زندگیت دست خودته حالا داری واسه خودت وقت میذاری کلاس یوگا میری و تمرین آرامش میکنی و... مطمئن باش تمام بدیهایی که همسرت و خانوادش در حقت کردن در این دنیا و آخرت بی جواب نمیمونه.
بارانی عزیز ، زندگی در یک نفر خلاصه نمیشه گاهی آدمهایی هستن که قدربودن با همسرشون رو نمیدونن و رسیدن به چیزهای ناپایدار و دنیوی مثل پول و امکانات ، اونا رو از قافله به در میکنه و فکر میکنن دیگران دیگه در حد و اندازشون نیستن. روزی میرسه که همسر سابقت بفهمه چه اشتباهاتی مرتکب شده شاید هم اون روز رسیده باشه. ولی بارانی عزیز دیگه عمر و زندگیتو صرف فکر کردن به آدمی که سنش به مرز تغییر ناپذیری رسیده نکن! خودت باش و برای خودت زندگی کن شادی رو به چهره و زندگیت دعوت کن زندگی رو سخت نگیر تو هم حق زندگی و شاد بودن داری . برات آرزو شادی و رهایی از افکار آسیب زای عادتی رو دارم./quote]
شما هم فقط عادت کردید ، عادت کردید که همش از جانبش رونده بشید،باید این عادتو ترک کنید و اولین گام هم همین زنگ نزدنه.
- - - Updated - -
علاقه مندی ها (Bookmarks)