با اين تفكر آيا باز به ادامه زندگي فكر كنم؟

[شیدا.]

در مورد اون جمله که سوال کردید:

شما چند پست قبل گفتید که خانمتون پیغام فرستاده که بگید بیاد دنبالم.
منظورم همین قسمت بود.

ببینید موضوع دادگاه مهریه را خیلی عادی و قانونی جلو برید.
دعوا نکنید، داد و بیداد نکنید و فقط مراحل قانونی را جلو برید. چون کار دیگه ای نمی شه کرد.
خانم درخواست مهریه داده و شما باید جوابگو باشید.

توی اون جلسات احتمالا صحبت از برگشتن خانم می شه، شما به زبان و با ملایمت بگید که
جوابتون منفی هست و خانمی که هشت ماه منزل را ترک کرده و ...
اگر خانمتون مطمئن بشه که شما حرفتون طلاق هست، حتما عکس العملی نشون می ده که بخواد برگرده.
به این مرحله که رسید، با منت و شرط و شروط قبول کنید.

آقای فراسو،
من فکر می کنم شما و خانواده تون بیش از حد به این خانم امتیاز می دهید.
برای همین گاهی با شک و احتیاط می نویسم.
می ترسم این برگشت باز به شما ضربه و ضرر دیگه ای بزنه.

شما باید تو این قسمت هیچ امتیازی ندید.
در مورد خونه هم شاید بتونید با نشون دادن مدارکی که پول از جساب شما برای خرید خونه رفته
خانم هیچ پولی پرداخت نکرده و ... ( سابقه حسابهاتون را ببرید دادگاه ) .... شاید بتونید تا حدودی ثابت کنید که خونه
در اصل مال شما بوده و به نام خانم کردید.
حتی اگر قانونی نشه ثابت کرد، قاضی متوجه راست و دروغ بودن موضوع می شه و توی مهریه و قسط بندیش براتون شرایط بهتری در نظر می گیره.

نمی دونی هنوز دوستش داری یا نه؟
اگر بهش علاقمند باشی و بهت علاقمند باشه، شاید بشه پایان بهتری برای این ماجرا داشت.

[milad08]

سلام داداش

نمی دونی چقدر اوضاع احوالت برام قابل درکه ، چون الان من هم دقیقا همین اوضاع رو درک می کنم ) جانا سخن از زبان ما میگویی (، بعضی اوقات فکر میکنم ای کاش زندگی یکی از ما ، جلوتر از اون یکی بود، تا بتونیم از تجربه هم استفاده کنیم ، ولی الان دقیقا جفتمون روی یک خط داریم حرکت میکنیم ( منکه از تاپیکت و نظرات دوستان مخصوصا خانم گل آرا همچنان دارم استفاده میکنم ).

- به نظرم مشکل اختلاف فرهنگی ، در این سطح که فرمودید ، قابل حل خواهد بود ولی به شرط اینکه 2طرف برای بهبود زندگی تلاش کنن.
- به خاطر ترحم و دلسوزی هم نمیشه زندگییرو از اول شروع کرد
- مشکل شما فکر می کنم آبرویی که رفته و بیش از اختلاف فرهنگی اذیتت میکنه

آره داداشم متاسفانه اگه همسرت ، مشاور خوبی داشت الان حال و روزت این طوری نبود ، ولی حالا که چی !!! خوب نداشته !!! و این اتفاقا افتاده. پس حالا باید چی کار کرد ؟ داداش صبر بهترین راهه و تنها کاریه که به صلاحه ادامه زندگیته

منم مثل شما یه روز از خواب پاشدم ، دیدم هیچی دور و برم نیست ، زنم رفته بود، جهیزیشو اومد برد ( با آبرو ریزی )، پول رهن خونمو توقیف کرد و از همه مهتر آبروم توی همسایه ها و فامیل و جلوی خانواده ام رفت

داداش این خیلی خوبه که به فکر خیانت کردن نیستی ، و باید به خودت افتخار کنی ،ببین به حرف همکارات توجه نداشته باش که برو عشق و حال کن ،( این حرف و همه به منم میزنن )ولی نه یه واقعیتی هست که اگه می خواستی عشق و حال کنی زن نمیگرفتی ، پس این یه امتحان الهیه ، خدا میخواهد ببینه تو شرایط سخت باز هم روی عقیده هات می ایستی یا نه؟!!

مطمئن باش خدا این صبر کردنت رو میبینه ، خدا این گناه نکردنو میبینه و مطمئن باش این رفتارها اول از همه لطفیه که شما در حق خودت می کنی پس اصلا برات مهم نباشه که خانومت این چیزا رو می فهمه یا نه؟! همچنان خوب باش که این بهترین کاریه که میشه کرد
میدونم شما هم مثل من همیشه برای زندگیت برنامه داشتی و تا حدودی آینده ات رو پیش بینی میکردی ، ولی حال بلاتکلیفی داره آزارت میده .چی بگم والا شاید قسمته این جور زندگی کردن هم بفهیمیم

بدترین حسی که الان تجربه میکنی ، حس تنهاییه . من همیشه خودم رو با این یک جمله آروم میکنم، امیدوارم توی این روزهای ماه رمضان به کار شما هم بیاد.
"کسی که بر خدا توکل کند ، خدا برای او کافیست" قران کریم
پس از تنهایی نترس که این نیز بگذرد
چون سرآمد دولت شبها وصل / بگذرد ایام هجران نیز هم

ببخشید نتونستم برای زندگیت ایده ای بدهم و کمکت کنم، فقط خواستم باهات همدردی کنم که بدونی خیلی ها روی کره زمین همچین مشکلی دارن ولی دنیا هیچ وقت تموم نمیشه و خوبی از بین رفتنی نیست

[گل آرا]

سلام آقای فراسو.

من از روند و چند و چون مراحل قانونی اطلاعی ندارم. اما با شیدا موافقم. با این قسمت که داد و بیداد نکنی و احساسات تند و تیز نشون ندی چه احساس مثبت باشه چه منفی. یعنی عشق و نفرت نباشه...متعادل، خونسرد و صد البته قاطع و مردونه و محکم.

اگه بحث برگشتن مطرح شد، هر زمانی.....چه دادگاه، چه ایشون تماس گرفت، چه واسطه فرستاد، شما در نهایت اقتدار بگو. بعله اگر سر شرایطی که گذاشته میشه، با هم به توافق برسیم، و ایشون هم یه سری موارد رو بپذیره، برمیگردیم به زندگی... در غیر این صورت، با طلاق مخالفتی ندارم.

اگر ته دلت دوست داری که درست بشه و خانومت رو هنوز با تمام بدی هایی که کرده دوست داری، از همون اول بحث گله گذاری رو شروع نکن که ایشون رفته 8 ماهه رفته و فلان کرده و غیره....چون کلی احساسات منفی متولد میشه و بحث رو به نتیجه نرسیده کور میکنه و میبنده !!!

مطمئن باش به موقعش به تمام این گله ها رسیدگی میشه و اگه قراره به زندگی برگردی با کلی شرایط برمیگردی، طوریکه حق و حقوق شما سر جاشه و اونایی که از دست رفته هم زنده میشه...

پس تا میتونی تمرین صبر کن، تمرین صعه صدر و تمرین خویشتن داری....

چه دادگاه و قاضی باشه، چه خونواده ها، چه دوستان و همراهان... هرکسی برخورد شما دو نفر رو ببینه، حق رو به کسی میده که آرامش بیشتری داره حتی اگر در واقع حق با طرف نباشه. عصبانی بازنده است. پس آروم باش. حتی اگه تحریکت کرد آروم باش.

[farassoo]

سلام دوستان بازم سر و کله من پیدا شد. دیروز دادگاه داشتم. آخه روی پرونده درخواست مهریه اعتراض زده بودم و گفتم قبلا بابت مهریه ایشون 3 دانگ خونه بهشون دادم. که قبول نکردن. شدیدا گیر داده که من مهرمو تمام و کمال میخوام. واقعا انگار جوونیش واسش مهم نیست. گذشته از این 2 ماه دیگه دادگاه عدم تمکین دارم ولی خیلی استرس دارم. نمیدونم چطور جلسه ایه؟ چطور برگزار میشه؟وکیلش میگفت دنبال جداییه. ولی واسم جالبه هنوز نفقه رو اجرا نذاشته. دوستان کسی اطلاعاتی در این موارد داره بهم بده؟ واقعا استرس داره منو میکشه. من دارو ندارمو دادم خونه خریدم و الان واقعا آهی در بساط ندارم که حتی بخوام پیش قسط مهرشو بدم. باید چکار کنم.؟ کسی تجربه این مسائلو داره؟

[گل آرا]

سلام.
خونسرد باشین. من اطلاعات قضایی ندارم اما تا جائیکه میدونم تو دادگاه تمکین حق ب اشماست و ایشون نباید خونه رو ترک میکرده.
اگه دنبال جدائیه، چرا به این و اون زنگ میزنه؟
شاید وکیلش خواسته یه چیزی بگه و شما رو تحت فشار بذاره. چرا شما وکیل نمیگیری؟

[farassoo]

سلام خانم گل آرا ممنون که زحمت میکشید و پیگیر مطالب من هستید. من وکیل نگرفتم اما به صورت مشاوره ای با یه وکیل خوب کار میکنم. ولی خیلی استرس دارم. خانم گل آرا طرف من خیلی خیلی پولکیه. جونش عمرش دینش پوله. میدونم با بیرحمی منو زندون هم میندازه. واقعا فشار رومه. زندگیم رو هواست. خوشبحال اونایی که میتونن بیخیال باشن.حالا یه مکافاتی واسه دادگاه تقسیط دارم.

[گل آرا]

سلام.
اگه اون میتونه مهریه اش رو طلب کنه و شما رو بندازه زندان، شما هم میتونی تقاضای تمکین بدی و بگی هروقت برگشت سر خونه زندگیش مهریه میدم.
دادگاه هم حق رو به شما میده واگه ایشون برگرده قسط بندی میکنه.

چرا نگرانید؟
اگه قانون ما اینجوری به نفع خانوما باشه که هیچی دیگه هرکی با شوهرش مشکل داره میفرستش زندان !!!