به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میـشل نمایش پست ها





    دلم می خواست بگم: "اگه قبل از خواستگاری یه تاپیک دیگه بزنی، من می دونم و تو" ولی خب بهتره نگم... اونقدرا هم صمیمی نیستیم! :p



    تازه فکر کردی همون اولین خواستگاری ای که بری، اوکی می شه؟ اونقدر باید نه بشنوی... تا برسی به اونی که منتظرته...

    واقعا لازم نیست از الان همه مشکلاتی که "ممکنه" تا آخر زندگی مشترک برات پیش بیادو حل کنی...

    إ... چه جالب... خیلی نیاز داشتم یکی همین جمله آخرو به خودم بگه... نصیحت کردن هم خوبه هااا... بعضی وقتا آدم خودش حرفای خودشو می شنوه، یه چیزایی یاد می گیره...

    آقا بالاخره که ما منتظریم... فقط منو برای عروسی خبر کنیداا... جا نمونماااا
    میشل اون شوت گل خیلی بامزه بود این ایتم ها و شکلک ها رو از کجا میاری خیلی باحالن

    امید جان میشل با ارائه تصاویر نغز و گرانبها اصل مطلب رو متذکر شد
    ببخشید که تو تاپیکت باغ همدردی شد .
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  2. 5 کاربر از پست مفید rozaneh تشکرکرده اند .

    omid65 (شنبه 04 خرداد 92), reihane_b (شنبه 04 خرداد 92), میشل (شنبه 04 خرداد 92), باران بهاری11 (شنبه 04 خرداد 92), شیدا. (دوشنبه 06 خرداد 92)

  3. #12
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 دی 94 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    868
    امتیاز
    9,210
    سطح
    64
    Points: 9,210, Level: 64
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,872

    تشکرشده 3,054 در 793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون میشل .
    چه قشنگ بودند .
    بعد از یه روز کاری واقعا زیبا بود. :rolleyes:
    باشه.
    من مشکلم کمال گرا بودنه . به همین خاطر انتخاب همسر برام سخته و این همه سوال میپرسم .

  4. 4 کاربر از پست مفید omid65 تشکرکرده اند .

    reihane_b (شنبه 04 خرداد 92), میشل (شنبه 04 خرداد 92), شیدا. (دوشنبه 06 خرداد 92), صاعد (شنبه 04 خرداد 92)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 شهریور 93 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1392-2-20
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    1,301
    سطح
    20
    Points: 1,301, Level: 20
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    118

    تشکرشده 160 در 70 پست

    Rep Power
    22
    Array
    سلام اقا امید ، ایشالا ی روز بیای تو این سایت و خبر ازدواج (البته ازدواج موفق) رو به همه اعلام کنی

    ی چیزی برام خیلی جالبه ، که اغلب دوستان در این محیط مجازی با شما سر شوخی دارن ، احتمالآ آدم با جنبه ای هستید:)

    پس این تایپیک های قبل ازدواج ببند و ی یا علی بگو و شروع به خواستگاری رفتن بکن

  6. 3 کاربر از پست مفید دلنشین تشکرکرده اند .

    omid65 (دوشنبه 06 خرداد 92), میشل (شنبه 04 خرداد 92), شیدا. (دوشنبه 06 خرداد 92)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    من یه سوال دارم ازت آقا امید.

    اگه از طرف کسی به پدر مادرت بی احترامی بشه(مثلاً نسبت ناروایی بهشون بده، یا ویژگی ای منفی ازشون رو توی یه جمع بگه)، چه حسی نسبت به اون شخص پیدا میکنی؟ حس خوب یا حس بد؟
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟

  8. 4 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    omid65 (دوشنبه 06 خرداد 92), میشل (دوشنبه 06 خرداد 92), مسافر زمان (دوشنبه 06 خرداد 92), شیدا. (دوشنبه 06 خرداد 92)

  9. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 دی 93 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-08
    نوشته ها
    661
    امتیاز
    3,788
    سطح
    38
    Points: 3,788, Level: 38
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,635

    تشکرشده 911 در 430 پست

    Rep Power
    78
    Array
    سلام آقا اميد.
    من دوتا برادر دارم هردوشونو خيلي دوست دارم.ما خواهرو برادرا با هم دوران قشنگي رو گذرونديم.برادر اولم ازدواج كرد واز همون اول سير تا پياز كتكايي كه بابام تو بچگي بهش زده بودو گفت.خانومشم نامردي نكرد وبه جاي وصل اون دوتا هميشه بديهاي پدرمو بهش گوشزد ميكرد.بابام آدم خوبي نيست اما ما چه گناهي داريم كه برادر عزيزمو كه محرم رازش بودم از لحاظ عاطفي از ما دور كرد.باورتون نميشه كه به خاطر اينكه برادرمو از ما دور نكنه مجبورم بعضي رفتاراشو تحمل كنم.من آدمي هستم كه دوست ندارم كسي ازم ناراحت بشه.مخصوصا به ناراحتي عروس خانواده حساس بودمو هستم واز اول باهاش خيلي بهتر از خودش رفتار كردم.حرف زياده اما اينو بهت صد در صد ميگم اگر خودت به خانوادت احترام نزاري هيچكس بدش نمياد تو رو ازشون دور كنه.اگر يك روز بگه ميخوام طلاقش بدم اصلا ناراحت نميشم اما هميشه ميگم رفتار برادر خودم اشتباه بوده كه به جاي بيان محبتهاي خانوادش فقط بديهاي پدرشو گفته.

  10. 5 کاربر از پست مفید roze sepid تشکرکرده اند .

    earth (دوشنبه 06 خرداد 92), omid65 (دوشنبه 06 خرداد 92), reihane_b (شنبه 11 خرداد 92), میشل (دوشنبه 06 خرداد 92), شیدا. (دوشنبه 06 خرداد 92)

  11. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مرداد 92 [ 05:21]
    تاریخ عضویت
    1392-3-01
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    142
    سطح
    2
    Points: 142, Level: 2
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    48

    تشکرشده 34 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقا امید

    چون من و برادرم شرایطی شبیه به شما به پدر و مادرمون داریم نظر میدم..

    دقیقا من هم رفتارهای پدر و مادرم دیگه قابل تحمل نیست تاپیکی مثل این داشتم...

    تجربه ای که با نامزد سابقم داشتم و برادرم با همسرش داره اینه که هر مشکلی یا احیانا نفرتی از خانوادت داری پیش همسرت باید به هر حال بیشترین احترام و بهشون بزاری و یه طوری رفتار کنی که همسرت بدونه هر مشکلی باهاشون داری به کسی اجازه بی احترامی به خانوادتو نمیدی و از وجودشون هستی پس دوسشون داری.. این نشون میده برای خانواده ارزش قائلی و بهت اعتماد میکنه.. ( البته اگر واقعا اینطوری باشه که عالیه) هر رفتاری با خانوادت کنی نه اینکه بگم سوء استفاده بشه اما یه جورایی به ضرر خودت میشه...
    من که خیلی خیلی زیا به خانوادم احترام میذارم مخصوصا پیش نامزدم خیلی بیشتر، همین که میدونست ازشون فاصله دارم و مخالفم باهاشون یه جاهایی برام ضرر می شد و از این قضیه برعلیهم استفاده میکرد.... موفق باشی

  12. 4 کاربر از پست مفید من مریمم تشکرکرده اند .

    earth (دوشنبه 06 خرداد 92), omid65 (دوشنبه 06 خرداد 92), reihane_b (دوشنبه 06 خرداد 92), میشل (دوشنبه 06 خرداد 92)

  13. #17
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 دی 94 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    868
    امتیاز
    9,210
    سطح
    64
    Points: 9,210, Level: 64
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,872

    تشکرشده 3,054 در 793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر مهربون نمایش پست ها
    من یه سوال دارم ازت آقا امید.

    اگه از طرف کسی به پدر مادرت بی احترامی بشه(مثلاً نسبت ناروایی بهشون بده، یا ویژگی ای منفی ازشون رو توی یه جمع بگه)، چه حسی نسبت به اون شخص پیدا میکنی؟ حس خوب یا حس بد؟
    اگه توی محیط آشناهامون باشه ، چون همه میشناسنشون خوشحال میشم . ولی اگه غریبه باشن ناراحت میشم. پسر عجیبی هستم نه ؟

  14. 3 کاربر از پست مفید omid65 تشکرکرده اند .

    earth (دوشنبه 06 خرداد 92), roze sepid (شنبه 11 خرداد 92), من مریمم (دوشنبه 06 خرداد 92)

  15. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آبان 97 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1390-11-10
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    5,112
    سطح
    45
    Points: 5,112, Level: 45
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 58 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقا امید
    اول از همه برای شما آرزوی خوشبختی دارم و بهترین ها رو برای شما آرزومندم.

    شما این مطلب من رو کاملا یه Spam تلقی کنید.
    تفاوت نسلی بین شما و پدر مادرتون دلیل بر این نمیشه که جبهه بگیرید و بنویسید متنفرم ازشون. چرا هیچ وقت فکر نمی کنید شاید شما داری جلوتر از اونها حرکت می کنی طوری که اون بنده های خدا نمی تونن برسن به شما. چرا این رو دلیل بر این می بینید که اونها اذیت می کنن. من اصلا نمی تونم باور کنم. بیخود نگید که نچشیدید و ندید از این جور چیزا که اگه بگید معلوم میشه فکر میکنید بقیه مشکل ندارند و همه چی گل و بلبله طبق طبق داره از أسمون برای بقیه میاد ....

    تا وقتی دیدتون رو عوض نکنید هیچ چیز عوض نمیشه.. پدر مادرتون در نظرتون اذیتتون می کنن و هزار تا چیز دیگه... دیدتون زندگی تون رو تشکیل میده شخصیتتون را بر اساس اون تنظیم

    میکنید رفتاراتون رو توی اون دیدگاهتون اصلاح یا کم می کنید برخورد و بازخوردتون از روی دیدگاه تون شکل میدید. راستش از این انجمن بدم میاد(شاید از قدیمی ها باشم نگاه به تاریخ عضویتم

    نکنید) خیلی وقت پیش سر میزدم اونم مرتب ولی پستی نمیدادم. اینجا جای خوبی نیست برای اینکه ادما خودشون رو محق بدونن و منتظر نظر دیگران باشن هیچ وقت فکر نمی کنن شاید اونها توی

    رفتاراشون یک میلینیوم درصد اشتباه دارن. شاید باشن ولی من کم دیدم. خیلی از تاپیک ها رو ته تهش خوندم ولی دگه خوشم نمیاد بخونمشون چون یه حسی به ادم دست میده اینکه رفتار اون

    فرد کاملا درسته و بقین که مشکل دارن.خیلی راحت حرف دلشون که شاید غلط باشه می نویسن گاهی هم اصلا نمیذارن کسی نقدش کنه! این رو بگم کسایی هستن در اینجا واقعا بعضی مطالبشون

    مفیده راهنماییهاشون سازنده است ولی هیچ وقت نماین بگن توی این دادگاه مجازی! یه فرد یا افراد دیگه ای هستند که اونها هم باید حضور داشته باشن. این عادلانه نیست. اصلا منطورم اینست که

    همه اینطورین نه افراد و تاپیکهای خوبی هستن که اگر ۱۰۰۰۰۰۰ مرتبه هم بخونی بازم کمه. منم اینجا وکلیل مدافع افرادی که حضور ندارن نیستم و نخواهم بود ولی اینو میگم یه طرف دیگه
    ای هم هست.

    من خودمو میگم خیلی وقته که به این فکر نمی کنم چرا فلانی اذیتم کرد چرا فلان شد که بهم توهین کرد و ... جوری خودمو تنظیم میکنم به جای بدتر شدن اوضاع برای من بهترش کنم:
    شاید من خیلی میفهمم که اون نمیتونه منو بفهمه شاید اون خیلی کند که نمی تونه به من برسه!

    شاید تو نگاه اون من یه گلم ولی اون توی نگاه من یه خاره!
    شاید من خودم را خیلی مدعی میدونم و محق و اون بی ادعا!
    شاید اون خیلی میفهمه و من چیزی نمیفهمم!
    شاید اون تجربه بیشتر داره و من فکر میکردم خیلی با تجربم!
    شاید اون خیلی جلویه و منم فکر میکردم که رکورد میزدم درحالی که نخیر اینجوریام نبوده!
    ....

    نداشتن یه چیزی رو هیچ وقت به داشتن چیزی دیگه ای طلب نکنید!
    به جای فکر کردن به اینکه پدر یا مادر تون اذیتتون میکنن بشنید دو دو تا چار تا کنید ببینید شاید یه جای کار شما اشکال داره ... شما منشتون رو عوض کنید در رابطه با مسایل
    اصلا لازم نیست عوض بشید یا کسی رو عوض کنید.
    طوری توی زندگی بازی کنید که بهترین بازیتون باشه! با همه شرایط موجود... بدون حذف و یا اضافه کردن چیزی!
    همه مطالبی رو که گفتم برای خودمم هست پس واسه کسی نسخه نمی پیچم!
    پیشاپیشم عذر خواهی میکنم اگه از حرفام ناراحت شدید.

    - - - Updated - - -

    سلام آقا امید
    اول از همه برای شما آرزوی خوشبختی دارم و بهترین ها رو برای شما آرزومندم.

    شما این مطلب من رو کاملا یه Spam تلقی کنید.
    تفاوت نسلی بین شما و پدر مادرتون دلیل بر این نمیشه که جبهه بگیرید و بنویسید متنفرم ازشون. چرا هیچ وقت فکر نمی کنید شاید شما داری جلوتر از اونها حرکت می کنی طوری که اون بنده های خدا نمی تونن برسن به شما. چرا این رو دلیل بر این می بینید که اونها اذیت می کنن. من اصلا نمی تونم باور کنم. بیخود نگید که نچشیدید و ندید از این جور چیزا که اگه بگید معلوم میشه فکر میکنید بقیه مشکل ندارند و همه چی گل و بلبله طبق طبق داره از أسمون برای بقیه میاد ....

    تا وقتی دیدتون رو عوض نکنید هیچ چیز عوض نمیشه.. پدر مادرتون در نظرتون اذیتتون می کنن و هزار تا چیز دیگه... دیدتون زندگی تون رو تشکیل میده شخصیتتون را بر اساس اون تنظیم

    میکنید رفتاراتون رو توی اون دیدگاهتون اصلاح یا کم می کنید برخورد و بازخوردتون از روی دیدگاه تون شکل میدید. راستش از این انجمن بدم میاد(شاید از قدیمی ها باشم نگاه به تاریخ عضویتم

    نکنید) خیلی وقت پیش سر میزدم اونم مرتب ولی پستی نمیدادم. اینجا جای خوبی نیست برای اینکه ادما خودشون رو محق بدونن و منتظر نظر دیگران باشن هیچ وقت فکر نمی کنن شاید اونها توی

    رفتاراشون یک میلینیوم درصد اشتباه دارن. شاید باشن ولی من کم دیدم. خیلی از تاپیک ها رو ته تهش خوندم ولی دگه خوشم نمیاد بخونمشون چون یه حسی به ادم دست میده اینکه رفتار اون

    فرد کاملا درسته و بقین که مشکل دارن.خیلی راحت حرف دلشون که شاید غلط باشه می نویسن گاهی هم اصلا نمیذارن کسی نقدش کنه! این رو بگم کسایی هستن در اینجا واقعا بعضی مطالبشون

    مفیده راهنماییهاشون سازنده است ولی هیچ وقت نماین بگن توی این دادگاه مجازی! یه فرد یا افراد دیگه ای هستند که اونها هم باید حضور داشته باشن. این عادلانه نیست. اصلا منطورم اینست که

    همه اینطورین نه افراد و تاپیکهای خوبی هستن که اگر ۱۰۰۰۰۰۰ مرتبه هم بخونی بازم کمه. منم اینجا وکلیل مدافع افرادی که حضور ندارن نیستم و نخواهم بود ولی اینو میگم یه طرف دیگه
    ای هم هست.

    من خودمو میگم خیلی وقته که به این فکر نمی کنم چرا فلانی اذیتم کرد چرا فلان شد که بهم توهین کرد و ... جوری خودمو تنظیم میکنم به جای بدتر شدن اوضاع برای من بهترش کنم:
    شاید من خیلی میفهمم که اون نمیتونه منو بفهمه شاید اون خیلی کند که نمی تونه به من برسه!

    شاید تو نگاه اون من یه گلم ولی اون توی نگاه من یه خاره!
    شاید من خودم را خیلی مدعی میدونم و محق و اون بی ادعا!
    شاید اون خیلی میفهمه و من چیزی نمیفهمم!
    شاید اون تجربه بیشتر داره و من فکر میکردم خیلی با تجربم!
    شاید اون خیلی جلویه و منم فکر میکردم که رکورد میزدم درحالی که نخیر اینجوریام نبوده!
    ....

    نداشتن یه چیزی رو هیچ وقت به داشتن چیزی دیگه ای طلب نکنید!
    به جای فکر کردن به اینکه پدر یا مادر تون اذیتتون میکنن بشنید دو دو تا چار تا کنید ببینید شاید یه جای کار شما اشکال داره ... شما منشتون رو عوض کنید در رابطه با مسایل
    اصلا لازم نیست عوض بشید یا کسی رو عوض کنید.
    طوری توی زندگی بازی کنید که بهترین بازیتون باشه! با همه شرایط موجود... بدون حذف و یا اضافه کردن چیزی!
    همه مطالبی رو که گفتم برای خودمم هست پس واسه کسی نسخه نمی پیچم!
    پیشاپیشم عذر خواهی میکنم اگه از حرفام ناراحت شدید.

  16. 2 کاربر از پست مفید Happiness تشکرکرده اند .

    omid65 (پنجشنبه 16 خرداد 92), roze sepid (شنبه 11 خرداد 92)

  17. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 دی 93 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-08
    نوشته ها
    661
    امتیاز
    3,788
    سطح
    38
    Points: 3,788, Level: 38
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,635

    تشکرشده 911 در 430 پست

    Rep Power
    78
    Array
    حرفايhappinessكاملا درسته.من اون روز در مورد عروسمون خيلي غلو كردم. دوست ندارم از برادرم جدا بشه چون زندگي برادرم وخوشبختيش واسم با ارزشه.عروسمونم آدمه وممكن الخطاست.شايد من بايد مثل قبل خوبو مهربون باشم تا آرامشم بيشتر بشه.
    دارم سعي ميكنم واميدوارم خدا هميشه مراقبم باشه.
    آقا اميد من رابطه قلبيمو با پدرم دارم بهتر ميكنم.اون با تمام بديهاش مراقبم بود تا به راه خطا نرم.تامثل بعضي دخترا دوستي برام عادت بشه وغرق بشم.قبل طلاقش دستشم ميبوسيدم.خيلي دوسش دارم.اما نميتونم برم پيشش.رابطمو با مامانمم بهتر كردم.
    به قول برادرم شما هم وقتي ازدواج ميكني ميفهمي بيشتر به خانوادت نياز داري.

  18. 2 کاربر از پست مفید roze sepid تشکرکرده اند .

    omid65 (پنجشنبه 16 خرداد 92), reihane_b (شنبه 11 خرداد 92)

  19. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 تیر 95 [ 16:53]
    تاریخ عضویت
    1390-8-28
    نوشته ها
    744
    امتیاز
    8,604
    سطح
    62
    Points: 8,604, Level: 62
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,594

    تشکرشده 1,946 در 612 پست

    Rep Power
    88
    Array
    بعد از اینکه ازدواج کنی
    همپین عاشق پدر مادرت میشی که نگو و نپرس:p

    اونوقت هر روز باید اصرار کنی که بریم خونه بابام !!! تا زنت بت لطف کنه و شش ماه یکبار برین
    [align=center]ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم ...از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم[/align]

  20. 3 کاربر از پست مفید جوانه؟؟؟ تشکرکرده اند .

    omid65 (پنجشنبه 16 خرداد 92), reihane_b (شنبه 11 خرداد 92), roze sepid (شنبه 11 خرداد 92)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. راهنمایی جهت جلوگیری از شروع اختلاف بین عروس و مادر شوهر
    توسط به دنبال خوشبختی در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 بهمن 93, 15:32
  2. کابوس های همیشگی من
    توسط reihane_b در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 27 مهر 92, 11:42
  3. عروس بزگتر بهتر است یا عروس کوچکتر خانواده؟
    توسط باربی در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 شهریور 91, 20:52
  4. کابوس های شبانه
    توسط gazalak در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 فروردین 88, 19:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.