به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 تیر 01 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    118
    امتیاز
    8,291
    سطح
    61
    Points: 8,291, Level: 61
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    150

    تشکرشده 170 در 75 پست

    Rep Power
    30
    Array

    Bow چطوری فراموشش کنم

    من الان 2ساله با یه آقا پسری نامزد بودم...
    الان بعد از اینهمه مدت که صبر کردم شرایط ایشون بهتر بشه که داشت کم کم میشد...ایشون نامزدیو به هم زدن...
    تحمل دوریشون خیلییییییییی برام سخته
    از ناراحتی هرروز دارم قرص آرامبخش میخورم
    من خیلی دوسش داشتم...:(
    میدونم میگید که با رفتن مسافرت یا مشغول شدن به کارای دیگه از فکرشون بیرون بیام اما نشده

    دیگه واقعا دارم داغون میشم
    تو پرانتز یه چیزم بگم که اون آقا پسر از همه لحاظ از من خیلییییی سر بود

    اخلاق

    تحصیلات

    خانواده

    وضع مالی و....

    همین هام به مرور زمان رفته رفته عامل جداییمون شد :(

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 92 [ 15:55]
    تاریخ عضویت
    1392-2-28
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    95
    سطح
    1
    Points: 95, Level: 1
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم واقعا برات متاسفم که همچین اتفاقی برات بوجود آمده . عزیزم مهمترین کاری که باید انجام بدهی اینکه اول با خودت کنار بیای و واقعیت را بپذیری . دوستان این تالار هم هرچقدر به شما راهکار بدهن تا زمانیکه شما این موضوع را نپذیرید هیچ تاثیری نداره.
    وقتی این موضوع را پذیرفتی آنوقت باید با این موضوع کنار بیایی ، برای همین امر بهترین کار اینکه اینقدر در طول روز خودت را مشغول به فعالیتهای مختلفی کنی که فرصت فکر کردن به ایشون را کمتر کنی و هنگام خواب هم اینقدر خسته باشی که نتونی به ایشون فکر کنی .
    سعی کن هر وسیله یا مکانی که ایشون را به یاد شما میاره کمتر استفاده کنی یا کمتر آنجا بری این تو کنار آمدن در این موضوع خیلی بهت کمک میکنه. این دوران خیلی سخته ولی مطمئن باش که شما میتونی پشت سر بگذاری.

  3. 3 کاربر از پست مفید goleyasaman تشکرکرده اند .

    cheshmakk (شنبه 28 اردیبهشت 92), هلیا66 (یکشنبه 29 اردیبهشت 92), بانوی آفتاب (سه شنبه 19 اسفند 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 تیر 01 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    118
    امتیاز
    8,291
    سطح
    61
    Points: 8,291, Level: 61
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    150

    تشکرشده 170 در 75 پست

    Rep Power
    30
    Array
    دارم دیوونه میشم به خدا

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 تیر 99 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    7,727
    سطح
    58
    Points: 7,727, Level: 58
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 100 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چند مدته به هم زدین؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید tati تشکرکرده است .

    cheshmakk (شنبه 28 اردیبهشت 92)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 18 مرداد 92 [ 02:05]
    تاریخ عضویت
    1391-10-05
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    434
    سطح
    8
    Points: 434, Level: 8
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 37 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام؛
    خانم عزیز مطمئناً شما خیلی خوب و دوست داشتنی و مهربان هستید.
    اگر قصد ازدواج دارید بگردید و فردی که به اندازه شما مهربان و بامحبت است پیدا کنید.
    فردی که پس از دو سال دوستی شما را رها کرده و رفته همان بهتر که گذاشته و رفته.
    کلیه رفتار و کردار او را ببخشید و او را یک درگذشته به حساب آورید. به خاک بسپاریدش.
    ازدواج یک رابطه برابر است. دنبال پولدارتر، زیباتر و تحصیل کرده تر و ...تر از خود نباشید.

  8. 4 کاربر از پست مفید snopy تشکرکرده اند .

    cheshmakk (شنبه 28 اردیبهشت 92), sanjab (شنبه 28 اردیبهشت 92), tamanaye man (یکشنبه 29 اردیبهشت 92), بانوی آفتاب (سه شنبه 19 اسفند 93)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 تیر 01 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    118
    امتیاز
    8,291
    سطح
    61
    Points: 8,291, Level: 61
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    150

    تشکرشده 170 در 75 پست

    Rep Power
    30
    Array
    کمتر از ده روز
    تموم شدست...
    چون خونوادش از اولم راضی نبودن

    - - - Updated - - -

    snoopy عزیز از نظر ظاهر کاملا برعکس بود...
    حق با شماست من نباید...
    دیگه هیچوقت ازدواج نمیکنم

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 تیر 99 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    7,727
    سطح
    58
    Points: 7,727, Level: 58
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 100 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط cheshmakk نمایش پست ها
    من الان 2ساله با یه آقا پسری نامزد بودم...

    میدونم میگید که با رفتن مسافرت یا مشغول شدن به کارای دیگه از فکرشون بیرون بیام اما نشده

    یعنی واقعا انتظار داشتین تو 10 روز یک رابطه 2 ساله رو فراموش کنین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    اگه اومدین اینجا و انتظار دارین که ما به شما نسخه ای بدیم که بتونین همین الان ایشون رو فراموش کنین باید بگم چنین نسخه ای وجود نداره. فراموش کردن ایشون فرایندی هست که نیاز به زمان داره و اینکه شما فکر خودتون رو به چیزهای دیگه مشغول کنین قسمتی از این فرآیند است.
    البته نمیخوام شما رو ناامید کنم اگه اصولی جلو برین شاید تو زمان کمی بتونین ایشون رو فراموش کنین ولی به زمان کمتر از 1 ماه اصلا فکر نکنین.

  11. 5 کاربر از پست مفید tati تشکرکرده اند .

    cheshmakk (شنبه 28 اردیبهشت 92), کامران (دوشنبه 30 اردیبهشت 92), هلیا66 (یکشنبه 29 اردیبهشت 92), دریا72 (یکشنبه 29 اردیبهشت 92), شیدا. (یکشنبه 29 اردیبهشت 92)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 تیر 01 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    118
    امتیاز
    8,291
    سطح
    61
    Points: 8,291, Level: 61
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    150

    تشکرشده 170 در 75 پست

    Rep Power
    30
    Array
    آخه دیگه واقعا دارم دیوونه میشم
    توقع ندارم همین الان از ذهنم بره بیرون...اما واقعا دارم اذیت میشم...

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 تیر 99 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1391-9-02
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    7,727
    سطح
    58
    Points: 7,727, Level: 58
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    53

    تشکرشده 100 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چشمک عزیز باور کن میدونم چقدر ناراحتی اما خودتو بزار جای اونایی که چند سال هم با همدیگه زیر یک سقف زندگی کردن اونها چقدر به هم وابسته شدن.
    مطمینم میتونی این مرحله رو پشت سر بگذاری خدا این قدرت رو به تک تک انسانها داده. میدونی مثل ترک اعتیاده سخته درد داره اما میشه.

  14. 2 کاربر از پست مفید tati تشکرکرده اند .

    cheshmakk (شنبه 28 اردیبهشت 92), شیدا. (یکشنبه 29 اردیبهشت 92)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 تیر 01 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    118
    امتیاز
    8,291
    سطح
    61
    Points: 8,291, Level: 61
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    150

    تشکرشده 170 در 75 پست

    Rep Power
    30
    Array
    ممنون از دلداریت tati عزیز
    احساس میکردم باهاش خوشبخترینم
    اما الان با نبودش دقیقا برعکسه
    من این تواناییو تو خودم نمیبینم که بخام ادامه تحصیل بدم با برم سرکار...
    زندگی من اون بود...الان دیگه نمیخام باشم


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.