برای آشنایی با هدف ازدواج من نه با روش مدرنیته موافقم نه با روش سنتی!
در روش سنتی دو نفر بدون اینکه از قبل همدیگه رو دیده باشن و صرفآ بخاطر تعریفهایی که از دختر و پسر میشه توسط دیگران با هم آشنا میشن و ...
در روش امروزی دختر و پسر از قبل با هم آشنا هستن و یا دوستن، با هم قرار ازدواج میذارن و خانواده ها رو از قصد خود آگاه میکنن. اشکالی که در این نوع ازدواج اینه که ممکنه پسر و دختر از روی احساست ازدواج کنن و بعد از مدتی زندگی مشترک احتمال اینکه به مشکل بخورن وجود داره.
اما من نظرم اینه که کسی رو که دوست داری و میدونی که بخش اصلی تصمیمت از روی احساسات نیست با یک نفر از نزدیکان یا دوستان صمیمی در میان بذار که این منظور رو به ایشون برسونه و اگر طرف مقابل تمایلی به آشنایی نشون داد چند جلسه ای روی ملاک های دو طرف صحبت بشه و اگر به این نتیجه رسیدند که ملاک های اولیه هر دو طرف رو دارند به طور رسمی و از طریق خانواده ها اقدام بشه تا آشنایی بیشتری صورت بگیره و ...
در دانشگاه معمولا خود شخص هم میتونه مستقیما با طرف مقابل صحبت کنه و به نتیجه اولیه برسه، اما صحبت من بیشتر با کسایی هست میخوان با دختری در فامیل، دوست و آشنا و یا غریبه ارتباط برقرار کنن.
اما من چرا نگفتم تا از کسی خوشت اومد به اتفاق خانواده و به طور رسمی اقدام کنید؟! چون این زمونه بعضی از خانواده ها نظر خودشون رو تحمیل میکنن، نمونه هاش رو من دیدم و بعد به مشکل بر خوردن. خانواده از کار و خانه و ماشین و ... شخص خواستگار برای دختر صحبت میکنن در صورتی که ملاک های دختر شاید تیپ و قیافه، تحصیلات و ... باشه. برخی خانواده ها این موقع ها با تعریف و تمجید ها دختر رو متقاعد میکنن که اگر با این شخص ازدواج نکنه شاید خواستگار بهتری نیاد و ... بعدها که ازدواج صورت گرفت توی دل دختر چیز دیگه میگذره و خودش رو یه بازنده میدونه و ممکنه کار به طلاق هم بکشه... دلیل عینی بود که خودم بارها شاهد بودم. اینکه میگن خواستگاری حتما باید به طور رسمی باشه (بدون اطلاع قبلی دختر از خواستگار) این مشکلها رو هم داره، وقتی مجبور بودید اینگونه به خواستگاری برین حتما نظر واقعی دختر رو از این لحاظ که نظر پدر و مادر بهش تحمیل نشده باشه مطمئن بشین.
برای شخص بنده نظر اولیه کسی که میخوام باهاش ازدواج کنم مهمه، اگر ایشون از همون ابتدا گفتن از طریق خانواده و به طور رسمی باشه میپذیرم، چون نظر ایشون اینه که به طور رسمی عمل کنم، یا اینکه تمایل داشته باشن ابتدا چند جلسه در مورد ملاک ها صحبت بشه و در صورت تمایل نشان دادن به ادامه خواستگاری بعد بصورت رسمی اقدام کنم. اگر بر حسب احساسات این آشنایی صورت بپذیره بسیار صدمه میزنه و گاهآ جبران صدمات ناشی از اون مدت زمان زیادی رو میطلبه.
من هدف از این آشنایی رو دوستی نمیدونم و صد در 100 با دوستی قبل ازدواج مخالفم، چنانچه بعد از ازدواج کارشون به طلاق کشید خودشون مقصر اصلی بودنن.
تصمیم گیرنده ای اصلی باید خود فرد باشه. پدر و مادر فقط باید راهنما باشن نه اینکه نظر خودشون رو تحمیل کنن.... این خودش دلیلی هست برای بسیاری از طلاق های امروزی که در ازدواج های سنتی دیده میشه.
آقا صابر فکر کنم صحبت هایی که باید زده میشد زده شد این خودت هستی که موقعیت رو از هه جانب بررسی کنی و منطقی تصمیم بگیری. این زمان ازدواج مشکلات کمی در پی نخواهد داشت اما کسایی که هم که ازدواج میکنن به خودشون اعتماد دارن که میتونن از پسش بر بیان و به خداشون هم توکل میکنن. فکر نکنم همه شان یه پول قلمبه داشته باشن که از لحاظر مالی خاطر جمع باشن، هستن کسایی که از صفر شروع کردن..... توکلت علی الله
(راستی منم هم سنت هستم یعنی خرداد میشم 22 سال. )
علاقه مندی ها (Bookmarks)