به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 فروردین 92 [ 22:08]
    تاریخ عضویت
    1392-1-19
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    8
    سطح
    1
    Points: 8, Level: 1
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    پبشنهاد ازدواج بعد از حدود3 سال؟!آیا قبول میکنه؟

    سلام دوستان.
    من پسری 24 ساله هستم.حدود 3 سال پیش که تو دانشگاهی با دختری آشنا شدم،کاملا بهش علاقه مند شدم.اون وقت اصلا امادگی ازدواج رو نداشتم و هر لحظه ممکن بود از ایران برم.دوست نداشتم به خودم وابستش کنم و بذارم برم چون مطمئنم اون هم من رو دوست داشت واون هم خیلی تمایل نشون میداد به من.متاسفانه یا خوشبختانه من اون موقع هیچ قدمی برنداشتم.به طوری که بعد از مدتی کاملا متوجه تغییر رفتارش نسبت بهم شدم.ما فقط هم دانشگاهی هستیم و بس و رابطه دیگه نبوده تا حالا.

    حالال بعد حدود 2.5 سال من کاملا آمادگی ازدواج پیدا کردم و چند ماه دیگه هم وفارغ التحصیل میشم و تو ایرانم فعلا و دیگه احتمالا نبینمش.اما یه مشکل بزرگ پیش اومده و اونم اینه که من واقعا نا خودآگاه و کاملا به خاطر علاقه اولیه قوی که درمن به وجود اومده بود،حدود 1 سال بعضی اوقات بهش نگاه میکردم.خیلی کوتاه{بعد ها خودم رو کنترل میکردم}.این از اونجا مشکل ساز شده که کاملا اتفاقی متوجه شدم که تمام نگاه های من رو به خاطر اینکه در نهایت اصلا اقدامی نکردم،به پای چشم نا پاکی و بد چشمی گذاشته شده و کاملا دیدش رو نسبت به من تغییر داده.از من یک شخصیت بی عرضه تو ذهنش ساخته شده.در حالی که من واقعا به کسی نگاه این مدلی اصلا نمیکنم و تنها دلیل نرفتن جلو،خودش بود.

    حالا میخوام برم پیشنهاد آشنایی بدم(اگر خودش موافق باشه حتی حاضرم رسمی باشه و با اطلاع خانواده ها)،اما واقعا نمیدونم چطور بهش بگم که من تو این 2.5 چرا نیومدم،چرا نگاهش میکردم،و هزار سوال دیگه بی پاسخه.اصلا نمیتونم به خودم بقبولونم که ممکنه نه بگه.
    خانم ها شما خدتون رو بذارید جای ایشون،به نظرتون چطور عنوان کنم که واقعیت رو بدونه؟
    همون اول عنوان کنم چرا بعد این همه مدت اومدم؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام برادر گرامی!
    به نظر من به یکی از خانم های متاهل کلاستون که حتما مورد اعتماد باشه یا یکی از نزدیکانتان(ترجیحا خواهر) موضوع را عنوان کنید تا با ایشان مطرح کنندو بگویند که شما خجالت کشیده اید که خودتان باهاشون مستقیم صحبت کنید.و در مورد اینکه قبلا ایشان برای ازدواج مدنظرتان بوده ولی شرایط ازدواج نداشتین هم بگن.مزیتی که دارد این است که ایشان متوجه می شوند شما با حیا هستین و اون مشکل چشم پاکی که گفتین از ذهنشان دور می شود. و بعد از ایشون اجازه بگیرند که شماره ایشان را به شما بدهند تا خانواده شما با ایشان تماس بگیرن و خیلی رسمی اقدام کنید.(متوجه ادب و احترامتان می شوند)
    به عنوان یک دختر می گویم که این بهترین راه برای جلب اعتماد است.این طوری متوجه می شوند که شما آداب دان هستین.
    موفق باشید.

  3. 2 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    کامران (دوشنبه 19 فروردین 92), صبا_2009 (دوشنبه 19 فروردین 92)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اگه اعتماد بنفس مستقیم صحبت کردن باهاشو داری همینایی که بالا نوشتی را بهش بگی(حتا از رو بخونی) خیلی بهتر جواب میگیرید. سوء تفاهماشم رفع میشه ولی اگه براتون سخته یک واسطه موجه و مورد اعتماد طرفین را امتحان کنید.
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  5. 3 کاربر از پست مفید کامران تشکرکرده اند .

    asemani (دوشنبه 19 فروردین 92), sanjab (دوشنبه 19 فروردین 92), yaaldaa (سه شنبه 20 فروردین 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.