به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 25
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 92 [ 02:49]
    تاریخ عضویت
    1391-6-27
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    1,246
    سطح
    19
    Points: 1,246, Level: 19
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 140 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array

  2. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 92 [ 02:49]
    تاریخ عضویت
    1391-6-27
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    1,246
    سطح
    19
    Points: 1,246, Level: 19
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 140 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خواهش میکنم کمکم کنید .....الان حالم خیلی بده...داغونم ...با اینکه اولین بار نیست این اتفاق برام میفته اما هر بار مثل دفعه های پیش بهم میریزم...بازم مچ شوهرمو موقع دیدن کانالهای سکسی گرفتم...البته خودش جلو تلویزیون خوابش برده بود و من رفته بودم که تلویزیونو خاموش کنم که........
    حقیقتش اینه که شبها تا پاسی از شب شوهرم جلو ماهواره اس من بارها کانالهای ناجورو حذف کردم اما چه کار کنم یکی دو تا که نیستن...تازه با اینترنت و سی دی وغیره ....چکار کنم؟؟؟
    مدتها پیش بهش شک کردم و وقتی مطمئن شدم با کنایه...دعوا...زبون خوش ...نامه ....هر جور که فکر کنید باهاش حرف زدم اما بیفایده بوده.....یه شب تصمیم گرفتم نرم تو اتاق و همینطور بشینم باهاش مثلا فیلم سینمایی نگاه کنم در حالیکه مطمئنم بعد از رفتن من به اتاق کانالو عوض میکنه....خلاصه یکی دو ساعتی نشستم و احساس کردم شوهرم داره عصبی میشه همش بهم میگفت برو بخواب از چشات معلومه که خوابت میاد اما من میدونستم که حقیقت چیز دیگه ایه انقد کنارش نشستم تا جلو تلویزیون خوابش برد...یکی دو شب دیگه ادامه دادم ولی همین نتیجه رو گرفتم تا اینکه تصمیم گرفتم بی تفاوت شم زودتر از اون به رختخواب برم و یا سرمو با کتاب و کارهای دیگه پر کنم....شوهرم اکثر شبها تا دیر وقت جلو تلویزیون مینشست تا همونجا خوابش میبرد
    الان که رفته بودم براش پتو ببرم و تلویزیون خاموش کنم دوباره................خیلی حالم بده...خیلی من چیکار کنم؟حضوری باهاش حرف بزنم؟دلم میخواد همین الان بیدارش کنم اما میدونم فقط داد و دعوا میکنه...من بی عقل هم کانالها رو از حرصم پاک کردم میدونم فردا همه چیزو انکار میکنه....همین چند روز پیش وقتی فهمیدم به سایت سکسی رفته بهش اس ام اس دادم کاش اینکارو نمیکردی هم دلمو شکوندی هم لب تاپم ویروسی شد جواب اسمو نداد...دیگه چطور بگم؟نامه هم بنویسم بی جواب میمونه...رو در رو هم نمیدونم چی بگم؟
    باور کنید من بخودم خیلی میرسم...خودمو مشتاق نشون مدم اما.....همشم مستقیم و غیر مستقیم گفتم بهش زن گرمی هستم و از بی توجهیش دارم عذاب میکشم....دفعه پیش وقتی تو دفترچه ای که توضیحشو براتون داده بودم بهش گفتم اگه مشکلی داری یا در من مشکلی میبینی بیا با هم حلش کنیم..ازش خواستم جوابمو برام انتهای دفترچه بنویسه....برام نوشت من مشکلی ندارم و دوست دارم با هم باشیم اما چون تو قبلا به من گفتی هوس باز من چطور بهت نزدیک شم؟/...بنظر شما این حرفها بهانه نیس؟اون به دیدن فیلم اعتیاد داره و من براش جذاب نیستم حرف 2سال پیش منو بهونه میکنه....تو رو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم ..دلم میخواد برم همین الان از خواب بیدارش کنم. کنم...اون خطا کرده راحت خوابه و من از شدت درد قلبم دارم میمیرم...خواهشا بهم بگین چی بگم نتیجه بگیرم..اینم میدونم سریع شلوغش میکنه فحش و داد وبیدادو.بعدشم میگه همینه که هست نمیخوای برو کسی مجبورت نکرده تو این خونه وایسی....

  3. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام گلاره جان.

    همسر شما به این فیلم ها اعتیاد داره، اعتیاد هم چیزی نیست که با حرف زدن برطرف بشه، خصوصا با سرزنش کردن!

    پس حالا که خودت هم میدونی چه واکنشی نشون میده، مستقیما مطرح نکن. آگاهیت رو راجع به این موضوع بالا ببر و حرفه ای تر برخورد کن.

    http://www.hamdardi.net/thread-13472.html
    http://www.hamdardi.net/thread-21209.html

    اگه دید درستی نسبت به این مشکل داشته باشی، میتونی برطرفش کنی. قدم اول حفظ آرامش خودته. باید حساسیتت رو کم کنی و مثل یه اعتیاد بهش نگاه کنی، نه یه ظلمی که داره به شما میشه. اینجوری اثر گذاریت خیلی بیشتر میشه.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : سه شنبه 13 فروردین 92 در ساعت 14:30

  4. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 14 فروردین 92), gelareh (چهارشنبه 14 فروردین 92), باران بهاری11 (سه شنبه 13 فروردین 92)

  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 92 [ 02:49]
    تاریخ عضویت
    1391-6-27
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    1,246
    سطح
    19
    Points: 1,246, Level: 19
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 140 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array
    میشل عزیز ممنونم از جوابت...من مطالبی رو که پیشنهاد دادی خوندم....الان خدار شکر آرومترم...میخوام در اولین فرصت با همسرم صحبت کنم و فقط و فقط در مورد احساسی که دارم حرف یزنم...میخوام بدونه که چقدر ناراحتم...برام دعا کنید..چون معمولا همسرم ته هر حرفی رو به میکشونه یا چند روز بعد تلافی میکنه....حتی اگه من خیلی آروم و خوب حرف بزنم.میخوام یبار دیگه امتحان کنم...بعدا میامو نتیجه رو براتون میگم.

    - - - Updated - - -

    [میشل عزیز ممنونم از جوابت...من مطالبی رو که پیشنهاد دادی خوندم....الان خدار شکر آرومترم...میخوام در اولین فرصت با همسرم صحبت کنم و فقط و فقط در مورد احساسی که دارم حرف یزنم...میخوام بدونه که چقدر ناراحتم...برام دعا کنید..چون معمولا همسرم ته هر حرفی رو به دعوا میکشونه یا چند روز بعد تلافی میکنه....حتی اگه من خیلی آروم و خوب حرف بزنم.میخوام یبار دیگه امتحان کنم...بعدا میامو نتیجه رو براتون میگم.

  6. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام گلاره جان.

    تو و شوهرت مشکلات ریز و درشت زیادی دارید، بهتره در این شرایط این مشکل رو در اولویت قرار ندی.

    مثل اینه که میخوای به یه بچه درسی رو یاد بدی. 20 مورد مختلف هست که اون نمیتونه حل کنه. تو باید از مسائل آسون شروع کنی، درسته؟

    اما در مورد شوهرت داری از یه مسئله سخت شروع میکنی. اون به این موضوع اعتیاد داره، ترک اعتیاد هم کار سختیه. الان هم زندگی شما در شرایطی نیست که اون انگیزه کافی برای ترک داشته باشه.

    شما این حرفت رو در هر زرورقی که بپیچونی، نتیجه مطلوبی دریافت نمیکنی.

    من فکر میکنم بهتره اولا روی مسائل آسون تمرکز کنی، و ثانیا روی مهارت های شخصی خودت کار کنی. فعلا این مشکل رو ولش کن، بذار برای وقتیکه اوضاع خونه خوب شد. الان تو تا حدودی در موضع ضعف هستی، بذار وقتیکه در موضع قدرت بودی، در این مورد اقدام کن.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : پنجشنبه 15 فروردین 92 در ساعت 11:43

  7. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 15 فروردین 92), gelareh (پنجشنبه 15 فروردین 92), صبا_2009 (پنجشنبه 15 فروردین 92)

  8. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام عزیزم
    می دونم موضوع سختیه اما همین که فکر کنی اینا همه مجازی هستند برات تحملش آسونتر می شه شوهرت دوستت داره وگرنه ممکن بود مثل هزاران نفر دیگه به جای فیلم واقعا بره سراغ کسی اون خیلی بدتر بود
    آروم باش اینا همش مجازیه واقعیت زندگیش تو هستی زندگیتو شیرین کن

  9. 2 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    gelareh (پنجشنبه 15 فروردین 92), میشل (پنجشنبه 15 فروردین 92)

  10. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 92 [ 02:49]
    تاریخ عضویت
    1391-6-27
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    1,246
    سطح
    19
    Points: 1,246, Level: 19
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 140 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میـشل نمایش پست ها
    سلام گلاره جان.

    تو و شوهرت مشکلات ریز و درشت زیادی دارید، بهتره در این شرایط این مشکل رو در اولویت قرار ندی.

    مثل اینه که میخوای به یه بچه درسی رو یاد بدی. 20 مورد مختلف هست که اون نمیتونه حل کنه. تو باید از مسائل آسون شروع کنی، درسته؟

    اما در مورد شوهرت داری از یه مسئله سخت شروع میکنی. اون به این موضوع اعتیاد داره، ترک اعتیاد هم کار سختیه. الان هم زندگی شما در شرایطی نیست که اون انگیزه کافی برای ترک داشته باشه.

    شما این حرفت رو در هر زرورقی که بپیچونی، نتیجه مطلوبی دریافت نمیکنی.

    من فکر میکنم بهتره اولا روی مسائل آسون تمرکز کنی، و ثانیا روی مهارت های شخصی خودت کار کنی. فعلا این مشکل رو ولش کن، بذار برای وقتیکه اوضاع خونه خوب شد. الان تو تا حدودی در موضع ضعف هستی، بذار وقتیکه در موضع قدرت بودی، در این مورد اقدام کن.
    میشل عزیز حق با شمات خودمم همین فکرو کردم...البته بگم دیروز بعدازظهر سر یه موضوع الکی بحثو کشوندم به همین موضوع البته همشو به شوخی گفتم.به شوهرم گفتم اگه بری یه سیاره دیگه هم میفهمم داری ازم چیزیو قایم میکنی...شبها وقتی میرم تو اتاق میدونم بیرون چه خبره...ناراحت میشم .میدونی چقد غصه میخورم؟شوهرمم همشو زد به مسخره بازی و هی حرفهای بی ربط زد احساس کردم دارم تحت فشار میذارمش..همینکه مثل قبل جبهه نگرفت خیلی خوب بود در ادامه حرفهام بهش گفتم من چند تا کانالو پاک کردم..اما یدونم که همیشه نمیتونم اینکارو ادامه بدم..چون نمیتونم با تمام اینا رقابت کنم.بهش گفتم الان سرچ خودکارو میزنم تا تمام کانالها برگردن...شوهرمم زد به مسخره بازیو بعدش چون کار د اشت از خونه رفت بیرون...چند دقیقه بعد بهم اس ام اس داد که دوست دارم تو تمام مراحل....منم جوابشو اینجوری دادم:گفتم منم دوست دارم و قصد سرزنش و ملامتتو ندارم.میدونم مردی و نیازهایی داری متاسفم که نتونستم براوردش کنم و نشد که دوست خوبی برات باشم اما تلاشمو میکنم تو هم کمکم کن.ضمنا کانالها رو هم دوباره اوردم.جواب داد لازم نیس کانالها رو بیاری
    شب هم که اومد اصلا به روش نیاورد...با هم خوب بودیم...زودتر از شوهرم مثل همیشه خوابیدم..شوهرم تا 3 صبح بیدار بود البته نمیخوام قضاوت کنم.چون روزهای سختی رو به لحاظ کاری داره. و خیلییییییییییی تحت فشاره..با خودم گفتم شاید داره به حساب کتابهای مالیش میرسه........از خدا میخوام کمکم کنه کم نیارم.و صبور باشم از شما هم ممنونم که همراهیتون همیشه انگیزه ای برای حرکتمه.مرسی

    .

    - - - Updated - - -

    [QUOTE=zendegiye movafagh;262085]سلام عزیزم
    می دونم موضوع سختیه اما همین که فکر کنی اینا همه مجازی هستند برات تحملش آسونتر می شه شوهرت دوستت داره وگرنه ممکن بود مثل هزاران نفر دیگه به جای فیلم واقعا بره سراغ کسی اون خیلی بدتر بود
    آروم باش اینا همش مجازیه واقعیت زندگیش تو هستی زندگیتو شیرین کن[/QUOمرسی عزیزم که درکم کردی..شما درست میگی وقتی دیروز نصفه نیمه با همسرم راجع به این موضوع حرف زدم احساس کردم خودشم حس خوبی به این موضوع نداره .و بعدشم وقتی بهم اس ام اس داد و گفت دوسم داره قوت قلب گرفتم....بازم ممنون از همراهیتون..خیلی دوست دارم از تجربیاتتون در زمینه شوهر داری تو موضوعات مختلف استفاده کنم...امیدوارم مشکلات شما هم حل شه و همیشه شاد باشید

  11. کاربر روبرو از پست مفید gelareh تشکرکرده است .

    میشل (پنجشنبه 15 فروردین 92)

  12. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    خوشحالم که برخوردش رضایت بخش بوده عزیزم.

    اما من فکر میکنم بهتره طوری رفتار کنی که خبر نداری، نه اینکه بگی من میدونم تو داری چیکار میکنی و ناراحت میشم.

    این خودش یک نوع واکنش دادن به این موضوعه. به نظر من بهتره فعلا هیچ واکنشی نشون ندی. تا جائیکه میتونی بذار زندگیتون سبک بشه. بذار سنگینی این ناراحتی ها و دلخوری ها کمتر و کمتر بشن.

    بذار حس کنه توی خونه فضای سبک و شادی برقراره. همسرش ازش راضیه. نه اینکه ناراضیه ولی داره تحمل میکنه. البته همین تحمل کردن این پیام رو داره که تو برام مهمی، اما قشنگترش اینه که این پیام رو دریافت کنه که تو برای من شادی و خوشبختی و آسایش به ارمغان آوردی.

    این بهترین چیزیه که یه مرد میتونه داشته باشه.

    این شوقش رو برای خونوادش بیشتر میکنه.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  13. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 15 فروردین 92), gelareh (پنجشنبه 15 فروردین 92)

  14. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 آذر 92 [ 02:49]
    تاریخ عضویت
    1391-6-27
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    1,246
    سطح
    19
    Points: 1,246, Level: 19
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 140 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میـشل نمایش پست ها
    خوشحالم که برخوردش رضایت بخش بوده عزیزم.

    اما من فکر میکنم بهتره طوری رفتار کنی که خبر نداری، نه اینکه بگی من میدونم تو داری چیکار میکنی و ناراحت میشم.

    این خودش یک نوع واکنش دادن به این موضوعه. به نظر من بهتره فعلا هیچ واکنشی نشون ندی. تا جائیکه میتونی بذار زندگیتون سبک بشه. بذار سنگینی این ناراحتی ها و دلخوری ها کمتر و کمتر بشن.

    بذار حس کنه توی خونه فضای سبک و شادی برقراره. همسرش ازش راضیه. نه اینکه ناراضیه ولی داره تحمل میکنه. البته همین تحمل کردن این پیام رو داره که تو برام مهمی، اما قشنگترش اینه که این پیام رو دریافت کنه که تو برای من شادی و خوشبختی و آسایش به ارمغان آوردی.

    این بهترین چیزیه که یه مرد میتونه داشته باشه.

    این شوقش رو برای خونوادش بیشتر میکنه.
    حتما تمام سعی ام رو میکنم....بازم ممنونم از اینکه برام وقت گذاشتید

  15. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    خدا رو شکر امیدوارم هیچ وقت شک به دلت راه ندی و با اعتماد به نفست زندگی شیرین تر و روزهای بهتری داشته باشی

  16. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    gelareh (جمعه 16 فروردین 92)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 تیر 94, 18:47
  2. از اینکه خیلی زیاد عاشق شوهرمم خسته شدم چون مشکلات زیادی برام ایجاد کرده
    توسط مهشید93 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 دی 93, 15:23
  3. استرس شدید -تنبلی زیاد -بی حوصلگی زیاد باعث شده همه اش بخورم
    توسط پونه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 دی 92, 23:06
  4. ویتامین‌های روح .....
    توسط ویدا@ در انجمن موفقیت و شادی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 16 شهریور 92, 14:32
  5. ورای ویتامین های عشق
    توسط shfa در انجمن سخنان نغز و جملات قصار بزرگان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 02 آبان 87, 12:52

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.