میخوام همسرم رو با کمک مدیر همدردی عمیق بشناسم، نیازهای همسرم و نقشه ی هیجانیش رو به دست بیارم!
با سلام و تبریک سال نو بر همه ی اعضای دوست داشتنی همدردی؛ امیدوارم امسال توی همدردی شاهد خبرهای خوب؛ شادی بخش و امیدوارکننده باشیم. ان شاءا... .
حالا موضوعی که میخوام مطرح کنم، کاملا توی عنوان تاپیکم مشهوده؛ اما چرا این فکر به ذهنم رسید؛ از جایی شروع شد که مدیر همدردی عزیز؛ قبلا توی تاپیک یکی از مراجعین عزیز؛ به ایشون پاسخی داده بودند که برام خیلی جالب بود. من اون روز همه ی اون تاپیک رو چندین بار خوندم و حتی بعدها خوندم و همه رو ریز به ریز یادداشت کردم، امروز تصمیم گرفتم که این تاپیک رو اول برای خودم و بعد برای دوستان خوب همدردی پیش ببرم تا همگی ما خانم های عزیز بتونیم به بهترین شکل زندگی رو که داریم رو مدیریت کنیم و عشق ورزی توی لحظه لحظه ی زندگی مون باشه!
از مدیر همدردی عزیز هم خواهش میکنم که هم من و هم خانم های دیگه رو کمک کنند که بتونیم تخصصی پیش بریم و به نتیجه برسیم.
من میخوام به قول شما نقشه ی هیجانی و نیازهای همسرم رو به درستی به دست بیارم.
در واقع کمکم کنید لم زندگیم و همسرم رو پیدا کنم؛ عجله ای هم ندارم و دلم میخواد آهسته و پیوسته پیش برم تا به بهترین نتیجه ی ممکن برسم.
پیشاپیش از همگی شما مدیران عزیز ممنونم.
ادامه ی در قسمت بعد...
- - - Updated - - -
اما بعد از توضیحات مفصلی که آقای مدیر همدردی عزیز؛ در اون تاپیک که - البته امروز نتونستم لینکش رو پیدا کنم؛ حتما به محض پیدا کردن براتون میذارم - سوالهایی رو مطرح کردن که من عنوان سوالها رو و پاسخ های خودم رو به اونها مینویسم.
البته دوست دارم سوال های بیشتری مطرح بشه و من کنکاش بیشتری داشته باشم.
قبل از اون هم یادآوری کنم برای دوستان خوبم که من 26 ساله و همسرم 29 ساله هستیم و حدودا 4 سال و 9 ماهه که ازدواج کردیم؛ فرزندی نداریم؛ اما تصمیم مون برای فرزند دار شدن رو گرفتیم و در تلاش هستیم. شغل همسرم آزاد و من به صورت نیمه وقت توی یه شرکت خصوصی کار میکنم.
-----------------
توضیحات یادداشت شده ی خودم
هر انسانی متشکل از 4 لایه می باشد.
لایه سطحی که شامل لایه رفتار، گفتار و عمل است.
لایه فکر و اعتقاد و نگرش. چه فکر و اعتقاداتی دارد که منجر شده اینگونه رفتار و عمل کند.
لایه هیجان و احساس. چه احساس هایی دارد که منجر میشود اینطور فکر کند.
و لایه ی نیازها. چه نیازهایی دارد؟
که هر زنی یا فرقی نمیکنه هر مردی بتونه به این سطح از شناخت نسبت به همسرش دست پیدا کنه؛ خیلی میتونه توی زندگیش موفق باشه! و توضیحات دیگه ای که با گذاشتن لینک تاپیک میتونید کامل بخونیدش.
و فقط در آخر اینکه، نیاز به تایید یک راهکار است. نیاز به اعتماد یک راهکار و نیاز به هیجان یک راهکار.
- - - Updated - - -
سوالها و پاسخ های من
1. چه وقت هایی همسر شما هیجان زده میشود؟ وقتی قراره امشب جایی بریم که همه ی اقوام یا فامیل دور هم جمع هستند. یا وقتی که یه وسیله ی جدید خریده، مثلا ماشینش رو عوض کرده و امروز قراره با ماشین جدید بریم بیرون برای دور زدن. یا توی جمع فامیلی یا غریبه ای که خیلی مورد توجه قرار گرفته؛ یه جورایی مرکز توجه بوده، تونسته دیگران رو بخندونه و شادشون کنه و همه نسبت به حرفهایی که میزنه خوشحال میشن یا وقتی بزرگتری مثل بابام یا حالا دایی که وضع مالی خوبی داره یا مثلا مردی که تحصیلات عالیه ای داره تحویلش میگیره، خیلی هیجان زده میشه.
2. با چه کسانی بیشتر لذت می برد همنشین شود؟بیشتر کسانی که تحویلش میگیرن، یه جورایی اجازه میدن که متکلم وحده باشه، کسانی که احساس کنه یه خورده سطح پایین تری نسبت بهش دارن یا هم سطحش هستند، کسانی که بهش توی جمع توجه میکنند. با آدم هایی شاداب هستند یا دنیا رو به قول خودش ساده میگیرند و جوون می مونند (البته نه آدم های بی مسئولیت نه!) با کسانی که پیش اونها، همسرم بالاتره، قدرت بیشتری داره و میتونه راهنماییشون کنه یا مثلا اطلاعات ضعیفی راجع به موضوعی دارند و از همسرم درخواست میکنند براشون توضیح بده یا راهنمایی شون کنه! کسانی که تعریفش میکنند و بهش میگن که مرده؛ آدم هایی که بهش میگن که زندگی که تو داری هیچ کس نداره!
3. چه اخباری را پیگیری میکند؟
اخبار سیاسی و اوضاع اقتصادی جهان رو بیشتر از هر چیزی دنبال میکنه! خبر BBC؛ خبر ساعت 20، خبرهای شبانگاهی، کانال 6، بعضی وقت ها هم رادیو فردا! به غیر از این اواخر یعنی شاید 2 ، 3 هفته ی اخیر که بعضی از فیلم های ماهواره، اونم بعضی از فیلم های خاص و البته سریالی از تلویزیون که خوشش بیاد مثل زمانه رو دنبال میکنه!
اگر ما خونه باشیم و جایی نریم فقط توی تلویزیونمون اخبار می بینیم و اخبار؛ خصوصا 20.30 رو؛ بازار ماشین رو خیلی دنبال میکرد، جنجال های سیاسی رو خیلی دنبال میکرد!
4. چه سایت هایی رو سر میزند؟
چون خیلی سررشته از کامپیوتر نداره؛ اصلا کاری به اینترنت و سایت و اینها نداره. بنابراین هیچ سایتی رو نمی بینه؛ اما جدیدنها بهم تیکه میندازه که تو خودت هر چیزی رو که دوست داری توی اینترنت می بینی و من رو محدود میکنی که هیچ چیزی رو نبینم؛ منظورش هم سایت های خرابه! که من کاملا آگاهش کردم که ما اصلا اجازه ی دسترسی نداریم و اگر هم باشه من میتونستم خیلی کارها بکنم که روح شما حتی خبردار هم نشه از اون!
5. در مورد چه چیزهایی تعریف میکند؟
راستش توی جمع که تنها کاری که میکنه سعی داره دیگران رو با موضوعات واقعی که یه کم شاخ و برگ داده و البته سوژه هایی که از دیگران جمع کرده بخندونه؛ کلا توی جمع به شدت پرحرفی میکنه و حتی شده با مسخره کردن من ( که به قول خودش شوخیه همش) دیگران رو شاد کنه!
توی خلوت خودمون هم بیشتر راجع به قیمت ماشین یا مدل فلان ماشین؛ در مورد وضع اقتصادی مون، چقدر پول داره و چه تصمیم هایی داره حرف میزنه، از این تعریف میکنه که مثلا بابات چقدر در مورد فلان دامادتون بد گفت و همه بودن و غیره؛ در مورد همکار مرد متاهلی که با دختران دیگه در ارتباطه میگه؛ در مورد اینکه فلان مهندس اومده بود سر کارشون و چقدر از کارش تعریف کرده حرف میزنه؛ در مورد اینکه فلانی توی گذشته اش هیچی نداشته اما امروز وضع مالی خیلی خوبی داره جرف میزنه؛ در مورد سادگی مردی که در عین متمول بودن خیلی ساده و صمیمیه حرف میزنه؛ از حقی که حتی شده با جنگ و دعوا به دست آورده و پیروز شده تعریف میکنه؛ حتی توی رانندگی.
6. از چه چیزهایی بد میگوید؟
از کسی که حقش رو خورده باشه و به ناحق تلاش کرده باشه که حقی به دست بیاره؛ تا مدت ها حرف میزنه و بدمیگه، یا نسبت به شخصی که باهاش درگیر شده باشه تا مدت ها از اون اتفاق و ماجرا بد میگه و تعریف میکنه؛ یا از آدم هایی که یه جورایی دو رو هستند؛ دروغگواند و در ظاهر سعی میکنند با زبون دیگران رو تحت تاثیر قرار بدن، اما در باطن و نیت جور دیگه ای هستند بدش میگه، از آدم های بیکار مثلا مثل دامادمون که بخاطر رفتارهای احترام آمیز دیگه شون مورد توجه خانواده هستند بد میگه، از دو تا از باجناق ها که میگه فقط ظاهر دارن و به خودشون میرسن اما در باطن آدم های صاف و صادقی نیستند بدش میاد و میگه. از آدم هایی که کلاس میذارن بد میگه! از کسایی که از خودشون تعریف میکنند یا سعی میکنند در مقابلش قرار بگیرن یا حرفش رو زمین بزنن یا باهاش بحث و جدل کنند یا بهش تیکه بندازن بد میگه! از آدم هایی که خیلی تعریف میکنند که من اینو خریدم، اینو دارم یا اینجوریم؛ در صورتی که احساس کنه بهش فخر میفروشند،بدش میاد. از کسایی که زیادی به قول معروف غلو میکنند بدش میاد. از آدمی که ظلمی در حق یه زیردست کرده، بد میگه؛ یا کسی که تحویلش نگرفته، در صورتی که به نظر خودش حرفی یا کاری نکرده که مستحق این رفتار باشه بد میگه.
------------
ادامه ی سوالها در قسمت بعد
آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
من
برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
و امروز
من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
منه انسان
چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)