چند ساله که با پسری غیر ایرانی در دانشگاه آشنا شده ام و قصد ازدواج گرفتیم.
از شروط ازدواج رو مسلمان شدنش و ماندن در ایران مطرح کردم و ایشون قبول کردن.
خانوتده ایشون در ایران نیستند و اصلا اعتقاد به خدا ندارن چون مذهب هندو دارن.
سرش بیچند ماهی هست که پدرش فوت کرده و نادر پیرش بی سرپرست مونده.جدیدا به من گفته که میخواد مادرش هم با اون زندگی کنه.علاقه شدیدی به مادرش داره و خیلی احترام میذاره.
اما مادرش هندو هست و من گفتم مه در اسلام کسی که خدا رو قبول نداره نجس هست.
بهش گفتم که اگه مادر ما با باشه نمیتونه غذا درست کنه و اگه هرچیزی(حتی خودت) رو با دست مرطوب لمس کنه باید شسته شه.
میگه من نمیتونم با مادرم مثل نجسی برخورد کنم و اون کسی هست که من رو به دنیا اوره و راه رفتن رو به من اموخته و....و اگه مادر بفهمه دق میکنه و اون یه پیرزن بی ازاره که کسی رو جز من نداره.
من چه باید کنم؟
عاشقشم و حتی فکر ترک کردن اون نفسم رو بند می یاره.
آیا راهی هست؟
تمنا میکنم راهنماییم کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)