سلام .لحظه هاتون خوش
من به تازگی با خودم یک مشکل پیدا کردم و اون زگیلیست از دوران مجردی من که به تازگی عود کرده.از همین اوایل سال نو
من 24 سالمه.لیسانس معماری هستم و برای ارشد باید آماده شم
2 ساله ازدواج کردمو از همسرم و زندگیم بسیار راضی هستم.بیشتر از 95 درصد
همسرم 27 ساله و او هم لیسانس معماریست.بسیار دوستم داره و اظهار عشق فراوان می کنه.
اما مشکل من که عود کرده
چت است .گفتم حدود یک هفتست.علی رغم برنامه های زیادی که دارم مخصوصا امتحان ارشد خیلی دارم وابسته می شم.اساسی تر از برنامه هام این خیانتیست که دارم به همسر بسیارخوبم می کنم.یک بار مسنجرم رو آنینستال کردم و دوباره نصبش کردم.اولین بارها برای بهبود زبانم به روم های خارجی می رفتم تا چت انگلیسی کنم. اما همه افراد در این روم ها بدنبال نیاز های جنسی مربوطه شون هستند.حالا در روم های ایرانی با چند لایه پوشش ظاهری.حالا من کاری به موضوع و لایه های چت روم ها ندارم.
من مشکلم با خودمه که ایمانم ضعیف شده و نمیتونم برخودم غلبه کنم.عذاب وجدان دیوونم کرده از این حس خیانت به همسر معصومم.هر بار که می خوام برم بچتم گرمی محبت ها وآغوشش از ذهنم دور نمیشه. اما بازم می رم چت می کنم.
با یک نفر دوست شدم.و در اوج دیوونگی بهش شماره تلفنم رو دادم.اون گفته که هیچ وقت مزاحم نمیشه و اصلا زنگ نمی زنه.اما من دیوونگی کردم دوباره.
راستش می دونین این که یه رایطه پنهانی داشته باشم قلقلکم می ده. اینکه دلم مثل مجردی هام هررررری بریزه.به همسرم چند بار گفتم که دیگه دلم نمیریزه. بیا یه کاری بکنیم.اما چیزی به ذهنمون نرسید.رابطه جنسی مون خیلی خوبه..هر دو گرمیم. اما من نمی دونم این حس چیه که دارم. شاید همسرم برام عادی شده.اما این اعتیاد که هنوز شاید قابل کنترل باشه تمام برنامه هامو بهم ریخته.
اگه سوالی برای حل مشکلم داشته باشین حتما جواب می دم.منتظر راهنماییتون هستم.کمکک کنین.
علاقه مندی ها (Bookmarks)