به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: به نظر شما ازدواج با اون درسته؟

رأی دهندگان
1. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • بله

    1 100.00%
  • خیر

    0 0%
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اردیبهشت 87 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1387-2-17
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    3,570
    سطح
    37
    Points: 3,570, Level: 37
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +خواستگاری از دختری که با دوستم دوست بوده.

    حدود 2 ساله که با دختری دوستم که قبلا با دوستم دوست بود اما وقتی فهمید اون پسر با دهها نفر دیگه رابطه داره ول کرد و به قول خودش از لج اون به من پیشنهاد دوستی داد . از اونجایی که واقعا دختر زیبایی بود با تمام مسائلی که از قبل می دونستم نتونستم قبول نکنم.(البته از این موضوع مطمئن بودم که دختر کاملا پاکیه و ارتباطش با محمد فقط در حد صحبت بوده)اما بعد از مدتی خودش رو عاشق من دید و اونو فراموش کرد.من برای اون یه پسر ایده آل بودم بیش از حد غیرتی بود خیلی به ارتباط من با دخترهای دیگه حساس بود اما من تنها فکرم کارم بود کار جدید و سنگینی شروع کرده بودم به قدری مشغول کارم بودم که به اون کمتر توجه می کردم چه برسه به دخترهای دیگه در کل آدم هوس بازی نیستم و اینو خوب فهمیده بود و براش مهم بود . من هم بهش علاقه مند شده بودم و بهش افتخار می کردم از لحاظ قیافه هرکس میدیدش دهنش باز میموند تا روزی که بهم پیشنهاد ازدواج داد بعد از اون روز همه چیز تغییر کرد ازش زده شده بودم تلفنها و اس ام اساشو جواب نمی دادم خیلی بی رحم شده بودم تا اینکه یک روز طی یک اتفاق رابطمونو کلا به هم زدم و همه چی تموم شد. خیلی تلاش می کرد برگرده اما نمیذاشتم. بعد از سه ماه یک روز که فهمیدم دوباره رفته طرف محمد از روی غیرت(یا حسادت نمی دونم) دوباره بهش زنگ زدم و رابطمون به طور کمرنگتر از سابق شروع شد. مامانم که به ازدواج سنتی معتقده (اما من نمیتونم بپذیرم.)در این مدت سه ماهه (البته از هیچی خبر نداره) بیشتر از بیستا دختر برای ازدواج بهم معرفی کرد که خونه خیلیاشونم رفتیم و دیدمشون اما ناخودآگاه همشونو با اون مقایسه میکردم و طبیعی بود که جوابم منفی باشه.این شد که فکر ازدواج با اون به سرم زد خیلی آشفته و دودل بودم .اینو فهمیده بودم که هرچی ازش می خواستم بر عکسشو عمل می کرد و جبهه می گرفت حتی در مسائل جزئی مثل بیرون رفتن چه برسه به ازدواج. به دلیل شدت تردیدی که داشتم که به دلیل علاقه و مطابقت با ملاکهای من برای ازدواج از یک طرف و از طرف دیگر اتفاقات گذشته و تصویری که از مامان و خوانوادش برام به تصویر کشیده بود و همینطور متارکه پدر و مادرش و حتی پدر بزرگ و مادر بزرگش استخاره کردم و جوابش خوب بود . امروز فردا می کردم که بهش بگم تا اینکه خیلی اتفاقی یه اس ام اس عاشقانه تو گوشیش دیدم اما در جواب دادو بیدادام گفت وقتی منو ول کردی از روی تنهایی و ناراحتی مجبور به این کار شدم. این ماجرا باعث شد رگ غیرتم باز هم باد کنه و حرفی رو که مدتی بود می خواستم بهش بگم گفتم. خیلی سعی می کرد خوشحالیشو پنهان کنه اما نمی تونست. مثل اسب افسار گسیخته شده بودم من که جرات نمی کردم مامانشو حتی از دور ببینم با کمال پررویی زنگ زدم به یه پارک دعوتش کردم و همون جا دخترشو ازش خواستگاری کردم بر خلاف اون چیزی که فکر میکردم خیلی خانم مهربون و جا افتاده و محترم و فهمیده ای بود. در جواب بهم گفت داماد برای مادر زن از پسرش هم عزیز تره مخصوصا منکه پسر هم ندارم بنابراین خوشبختی تو مثل خوشبختی دخترمه . دختر من چند وقته با پسر دیگه ای هم صحبت میکنه (نمی دونست من خبر دارم) هر وقت تورو میبینه حتی در آینده که همسرت باشه ممکنه یاد عشق اولش که دوست تو بوده بیافته با اینکه الان از اون متنفره اما اون هر چی باشه عشق اولش بوده و دوست تو .(البته دوستی من و محمد سر همین جریان 2 ساله که به هم خورده) .و در کل نظر مثبتی نداشت البته منطقی بود که دفعه اول بگه نه اما نه گفتنش خیلی محکم نبود به نظر اون من شرایط خوبی برای ازدواج دارم اما دخترش هنوز بزرگ نشده و قدرت تصمیم گیری نداره و خیلی براش زوده که ازدواج کنه (اون متولد 66 و من 62)
    حالا من موندم و کوهی از سوال آیا طلاق مادر و مادر بزرگش میتونه طلاق خودش رو هم پیش بینی کنه ؟ آیا دوستی اون با محمد در گذشته میتونه باعث به هم خوردن زندگی ما در آینده باشه ؟ آیا عشق اون به من واقعی بوده ؟ آیا باید اون زجه ها و شیون های 3 ماه پیششو موقع جدایی باور کنم ؟ اینکه مامان من به این سبک ازدواج اعتقاد نداره و قطعا مخالفت میکنه و اگر آخرش موافقت کنه از روی ناچاری بوده رو چیکار باید کرد؟
    تمام اینها نکلت منفی هستن می دونم اما نمیدونم دختری با مشخصات اونو از کجا باید پیدا کنم در حالیکه مجبورم به خواست مادرم به طور سنتی با کسی ازدواج کنم که هیچی ازش نمی دونم؟ نمی دونم چطور میتونم با اجبار کسی رو قبول کنم در حالیکه دلم پیش اونه .
    ممنون که وقت گذاشتین منتظر نظراتتون هستم.

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 شهریور 91 [ 12:07]
    تاریخ عضویت
    1387-1-28
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    7,176
    سطح
    56
    Points: 7,176, Level: 56
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 174
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    87

    تشکرشده 88 در 46 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواستگاری از دختری که با دوستم دوست بوده.

    شما فقط از قیافه ی دختره خوشتون اومده یعنی عاشق قیافش شدین
    دختره هم برای لج یکی دیگه رو در بیاره به طرف شما اومده یعنی شما همدیگر رو به خاطر وجود هم نمی خواین و فکر نکنم ازدواج با او کار درستی باشه

  3. 4 کاربر از پست مفید دانا تشکرکرده اند .

    دانا (یکشنبه 22 اردیبهشت 87)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اردیبهشت 87 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1387-2-17
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    3,570
    سطح
    37
    Points: 3,570, Level: 37
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواستگاری از دختری که با دوستم دوست بوده.

    سلام دانا
    میدونم شروع دوستی ما شروع خوبی نبوده اما میگن عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
    خدا اگه بخواد چیزی رو به آدم بده از یه راهی میده که اصلا فکرشو نمی کنی . اینو خودم میدونم که گذشته خوبی نداشتیم اما به الان که فکر می کنم می بینم انقدر دوستش دارم که نمی تونم حتی یه لحظه با کس دیگه ای ببینمش و از این هم مطمئنم که عشق اون به من از این هم شدیدتره ما با هم مشکلی نداریم و از یه عشق دو طرفه لذت میبریم اما ....

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 00 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1386-11-26
    محل سکونت
    تهران بزرگ
    نوشته ها
    1,452
    امتیاز
    50,483
    سطح
    100
    Points: 50,483, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First Class50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    1
    تشکرها
    2,842

    تشکرشده 3,286 در 817 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواستگاری از دختری که با دوستم دوست بوده.

    سلام

    بايد باخودتان رو راست باشيد ، با عقل خودتان مشورت كنيد نه با احساساتتان !

    اين خانم رو از لحاظ ظاهري با ديگران مقايسه ميكنيد كه اين اصلا درست نيست . ( جواني در آخر پيري هم دارد ! )

    منطقي رياضي است كه ميگه : دختري كه با شما دوست ميشه پس با كسي ديگر هم ميتونه دوست بشه ، كه اين طور هم بوده ( حالا فرقي نميكنه عشق اول و دوم نداره )

    اگر عاشق ، عاشق باشد و بخواهد عشق خود را به معشوق اثبات كند به خاطر او همه چيز را تحمل ميكند پس كلمه اي به اسم عشق رو نميشه براي اين رابطه تعريف كرد .

    ازدواج و پيدا كردن همسر مسابقه دو نيست كه شما بخواهيد زودتر از بقيه به خط پايان برسيد !

    در آخر فكر ميكنم به خانواده ( پدر و مادر ) خود رجوع بفرماييد بهتر باشد .

    موفق و منصور باشيد.

  6. کاربر روبرو از پست مفید lord.hamed تشکرکرده است .

    lord.hamed (پنجشنبه 19 اردیبهشت 87)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 آذر 87 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1386-11-30
    نوشته ها
    77
    امتیاز
    4,645
    سطح
    43
    Points: 4,645, Level: 43
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    55

    تشکرشده 61 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواستگاری از دختری که با دوستم دوست بوده.

    معیار شما برای ازدواج با اون دختر فقط ظاهرش هست و ظاهرش

    مثلا دیگه چه ویژگی هایی در اون دختر خانم وجود داره که مطابق با معیار هاتون هست و برای ازدواج مناسب می بینیدش؟

    شما الان این حرفها رو می زنید بعد از ازدواج که ظاهر اون دختر براتون کمی عادی شد بعد از مدتی تازه چشم عقلتون باز میشه و هم ایرادهای باطنیش رو می بینید و تازه به یادتون می افته که اون دختر با پسر دیگه ای هم دوست بوده و بعدش اومده سراغ شما ...
    بعد با کمی کم توجهی شما دوباره به سمت اون فرد رفته .فکر می کنید اگر واقعا شما رو دوست داشت این کار رو انجام می داد؟

    من فکر می کنم هم شما و هم اون دختر خانم چیزی فراتر از شناخت و علاقه ای سطحی به یکدیگر ندارید.

  8. 2 کاربر از پست مفید red rose تشکرکرده اند .

    red rose (پنجشنبه 19 اردیبهشت 87)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اردیبهشت 87 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1387-2-17
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    3,570
    سطح
    37
    Points: 3,570, Level: 37
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواستگاری از دختری که با دوستم دوست بوده.

    ما الان 2 ساله که با هم هستیم و عادی شدن ظاهرش علی القاعده باید تا الان اتفاق می افتاد که افتاده .
    و اینکه گفتی رفته سراغ کس دیگه فقط در زمانی بوده که ما از هم جدا شدیم و به طور کلی آب پاکی رو رو دستش ریخته بودم اما در مدتی که با هم بودیم هیچ وقت ندیدم که با کسی کوچکترین حرفی بزنه .
    معیارهای دیگه من طرز برخورد و خونگرمیه سن و ساله نرمال بودن در مسائل عقیدتی و مذهبیه خویشتن داری و نجابت و پاکیه
    به نظر شما چه تضمینی وجود داره که به خواستگاری دختری بری و با وجود تمام تحقیقها مطمئن باشی قبلا با کسی دوست نبوده ؟
    الان من حداقل از این خبر دارم که رابطه اون در گذشته در چه حدی بوده؟
    جدای از اینا رابطه ما با هم منو در انتخاب کردن همسر آیندم سختگیر کرده و میترسم با کس دیگه ای ازدواج کنم در حالیکه همیشه حسرت اون تو سرم باشه

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 اردیبهشت 87 [ 20:43]
    تاریخ عضویت
    1387-2-17
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    3,570
    سطح
    37
    Points: 3,570, Level: 37
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خواستگاری از دختری که با دوستم دوست بوده.

    این درسته که ظاهر اون فریبند ست اما شما بگین چیکار کنم تصمیم من برای ازدواج به خاطر شرایطی که دارم جدیه چه با اون چه با کسه دیگه اما هر چی میگردم کسیو بهتر از اون پیدا نمی کنم خوب زیبایی هم یکی (تاکید میکنم یکی) از ملاکهای مهم برای من بوده و هست
    همیشه دوست داشتم همسر آیندم خوش مشرب و بگو بخند باشه چون خودم خیلی اینطوری نیستم اما ارتباطات فامیلی و دوستانه و دور همی ها رو خیلی دوست دارم نمی خوام با کسی ازدواج کنم که مثه خودم باشه من خیلی مهمون نواز نیستم اگر همسرم هم اینطوری باشه ارتباطات فامیلی و دوستانمون کمرنگ میشه اینا معیارهایی که حتی قبل از آشنایی با اون برام خیلی مهم بوده به خودم که نمی تونم دروغ بگم و دلیلی هم نداره به شماهم دروغ بگم اصلا هم دوست ندارم از روی احساس تصمیم بگیرم اما اون بیشتر از هر دختری که تا حالا دیدم خوش برخورد و خوش اخلاقه با صحبتاش همرو به خودش جذب میکنه این برام خیلی جالبه که همه دوستاش حتی مادراشون برای هم صحبتی و مشورت در بعضی مسائل به اون مراجعه میکنن اون بیش از حد دختر شادیه و این دقیقا همون چیزیه که من می خواستم اینو به خیلی از دخترا و زنهای اطرافم که شدیدا دارن دنبال یه مورد مناسب برای ازدواج من می گردن هم گفتم
    از روزی که مادرشو دیدم متوجه شدم که یه مادر زن فهمیده و با شعور چقدر میتونه تو زندگی کمک حال آدم باشه جدا از خودش آرزو می کنم داماد همچون زن با فرهنگی باشم .
    اونا تو خونشون با وجود مشکلای زیادی که دارن خیلی شادن درست برعکس خونه خودمون شبا تا 10 شب تو شرکت میمونم چون هیچ علاقه ای به خونه رفتن ندارم داداش کوچیکم باید 9 بخوابه بنابراین چراغا از 9 به بعد باید مثه پادگان خاموش باشه بابام که همزمان با داداشم می خوابه خواهرمم تو اتاقشه مامانمم زود میخوابه من هم یا باید 11 بخوابم یا تنهایی تلویزیون نگاه کنم همه دوستامم یا دیگه تهران نیستن یا ازدواج کردن و رفتن هیچ سرگرمیی ندارم احساس تنهایی بدی دارم از طرفی امریه سربازیم جور شده به شرطی که متاهل باشم .
    یا باید قید کارو شرکتمو بزنمو برم شهرستان سربازی یا ازدواج . شما بودین کدومو انتخاب می کردین . تنهایی و سربازی پنبه کردن هر چی تا حالا ریسیدم یه موقعیت خوب کاری برای خودم فراهم کردم یا ازدواج. میدونم مسابقه دو نیست منهم یه شبه نمی خوام ازدواج کنم الان یه ساله که هم خودم هم خانوادم (مخصوصا مادرم) هم تمام فامیل به فکر ازدواج منن
    چرا اینجا هیچکس نیست جواب منو بده ؟

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 20 مهر 87 [ 10:04]
    تاریخ عضویت
    1386-11-01
    نوشته ها
    642
    امتیاز
    5,809
    سطح
    49
    Points: 5,809, Level: 49
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 141
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    470

    تشکرشده 496 در 278 پست

    Rep Power
    81
    Array

    RE: خواستگاری از دختری که با دوستم دوست بوده.

    يك سري به بخش معيارهاي انتخاب همسر بزنيد ببينيد كه تا چه حد اين موارد و بررسي كرديد و ايا واقعا انتخاب شما از سر منطق بوده يا عواطف و احساسات


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو سایت همسر یابی اشنا شدیم به دوستم گفته خیلی دوستم داره نمی دونم دوستم داره یا نه
    توسط arshida در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 96, 21:27
  2. دوست دارم با دوستهای مجرد خانمم رفت و آمد کنیم اما ...
    توسط abadanveh در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 دی 93, 13:27
  3. احساس افسردگی می کنم دوست دارم بمیرم احساس می کنم دوستم نداره
    توسط *atoosa در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 خرداد 92, 10:36
  4. من و دوستم همدیگر رو دوست داریم ولی خانواده اش مخالفند
    توسط sara2sara در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 مرداد 91, 07:35
  5. من به دوستم وابسته ام کمکم کنید
    توسط yanar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 41
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 خرداد 90, 20:06

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.