چند هفته دیگه عروسیمه ووقتی خوب فکر میکنم میبینم نه تنها علاقه ای بهش ندارم بلکه حتا دوباره دیدنش زجراوره برام.چیکارکنم؟
تشکرشده 23 در 11 پست
چند هفته دیگه عروسیمه ووقتی خوب فکر میکنم میبینم نه تنها علاقه ای بهش ندارم بلکه حتا دوباره دیدنش زجراوره برام.چیکارکنم؟
n.erfani67 (یکشنبه 15 اسفند 89)
تشکرشده 229 در 108 پست
سلام عزیزم خوش اومدی .میشه بیشتر توضیح بدی؟ چرا فکر میکنی دیگه نمیتونی ببینیش؟مگه چیشده ؟
شاپرک جون (شنبه 14 اسفند 89)
تشکرشده 23 در 11 پست
اختلافات سنگین وعمیقه فرهنگی شخصیتی اجتماعی.بهش گفتم دوسش ندارم اما منطقی برخورد نمیکنه وطلاق نمیده.
تشکرشده 902 در 220 پست
سلام
ورودتون به تالار همدردی رو خوشامد می گم.
برای گرفتن راهنمایی های مفیدتر بهتره که یه مقدار بیشتر و با حوصله بیشتری توضیح بدین.
مشکلاتتون چی هست؟ چند نمونه از این اختلافات فرهنگی، شخصیتی و اجتماعی رو بگین.
عروسیتون کی هست؟ چند وقته که نامزد و یا عقدین؟ از کی این احساسو داشتین؟
green (دوشنبه 08 فروردین 90)
تشکرشده 2,174 در 573 پست
سلام به تالار همدردی خوش اومدی
منم منظرم تا بیشتر از خودتون و شرایطتون توضیح بدید:
چند سالتونه؟ نحوه اشنایی؟ ریز مشکلاتی که گفتید؟ چند وقته نامزد هستید و .....
با این توضیح کم نمی شه راهنمایی کرد.
sisili (شنبه 14 اسفند 89)
تشکرشده 23 در 11 پست
1ساله نامزدیم.طی این مدت دایما به خونه ی ما رفت امد داشت اما من به دلیله تحصیل وکارم نهایت2بار به خونشون رفتم.ایشون بافرهنگ برخوردا ونحوه ی روابطوپوشش من کاملا اشنا وموافق بود واز فرهنگه ما مطلع.حتا تومسافرتهاوزمانی که به خونشون میرفتم از من میخاست بدونه روسری باشم!تااینکه توتعطیلات به خونشون رفتم وبه مدته 2هفته اونجاموندم.نمیخام بگم عقایده من درسته ماله اوناغلط یامذهب رو به چالش بکشم.به هیچ وجه.تومنزله نامزدم دیدنه فیلمهای ایرانی داخلی هم گناهه!!!!مردها همه جور حقی دارن اما زنها...خودشروچیزه دیگری معرفی کردوحالابا1مرده سرد بیشخصیت وفوق العاده بددهن وبیفرهنگ مواجه شدم.وختی باهم بیرون میریم دایم چشمش به مردای دیگس ودایم بهم میگه همه به تو نگاه میکنن!واست نقشه دارن!!!وقتی مردی ازمن نظری میپرسه حالا کاملا رسمی سریع جبهه میگیره ومنوازهمه مخفی میکنه.تافهمیدم دادخاسته طلاق دادم چند ماه پیش که بهم قول داد عوض میشه.بهش فرصت دادم.اما بدتر شد.جهاز چیده شدوبه مدته 1هفته باهم زندگی زیره 1سقف روشروکردیم.تااینکه ابعاده بدتر شخصیتیش ظاهر شد.زن روفقط واسه پختوپزمیخاد.هیچ احترامی واسه زن قایل نیس.با بدترین حالات منوصدامیکنه و1مرده کاملابیمسولیته.بدترین الفاظ روبه دهن میاره ورکیکترین حرفارومیزنه.
عروسیم3هفته بعده.فقط جنبه ی احساسی نیس که بگم ازش متنفرم بلکه منطقاهیچ سنخیتی باهم نداریم.تهدید توهین نحوه ی برخورداش وبی احترامی هاش حدومرزی نداره.هردو تحصیل کرده ایم.اما حس میکنم با یک جاهل زندگی میکنم که به ناموسه خودش حساس وبه ناموسه دیگران حریصه. من22سالمه ونامزدم 28.اما مثله یه مرده 50ساله رفتارمیکنه.من کلاادمه شاد پرانرژی هستم وزمانی که منوانتخاب کرد ازدیوار راست بالا میرفتم.وشخصیته اون کاملا برعکسه منزوی اخمو کسل وسوپربی ادب.طوری که هیچ دوستی نداره خانوادش تردش کردوهمه ازش شاکین.ازمن میخاد مثله خودش بشم.باکسی رفت امد نکنم نخندم.اما من ازش خاستم منوهمون چیزی که هستم بخاد.حس میکنم فریب خوردم.باخودخواهی حقه انتخاب بهم نداد.خواسته هاشوقبله عقد نگفت وحالا که خر از پل گذشته به قوله خودش میخاد ادمم کنه!!!چرا تظاهر به چیزی کرد که نبود؟چرا؟چرا بهم حقه انتخاب نداد.
n.erfani67 (دوشنبه 08 فروردین 90)
تشکرشده 23 در 11 پست
مشاوره هم رفتم.مشاور ازم خاست اگر ناسزاوبی احترامی کرد سکوت کنم اگر فحش داد تا 2بار حداقل تحمل کنم وکم کم 2 بار به 3 بار 4بار و....افزایش بدم تا شرمنده بشه تکرار نکنه ودر مواردی که از رفتارش ناراحت شدم صراحتا بیان کنم تا تکرار نشه.بدتر شد.نقاطه ضعفموشناسایی وبعد تحقیرم میکرد. تا اینکه مشاور 1سری علایم روشرح داد که نامزدم همه رو داشت.سادیسم وپارانوویید شدید.از اذارواذیت دیگران لذت میبره.تکاندهنده بود
n.erfani67 (یکشنبه 15 اسفند 89)
تشکرشده 10,678 در 2,786 پست
اونقدر پشت سرش منفی گفتی که،آرزویی جز طلاق نمی تونم برات بکنم.
فرهنگ 27 (یکشنبه 15 اسفند 89)
تشکرشده 902 در 220 پست
سلام
خانم عرفانی
با همه احترامی که برای مشاورها قائلم و نقششون رو برای زندگی مهم می دونم ولی باید توجه کرد که آدم زندگیشو دست هر مشاوری نده، مشاور باید با تجربه و متعهد و دلسوز باشه. امیدوارم که وقتی خواستین برین مشاور برای انتخاب مشاور دقت کرده باشین. اگه هم دقت کافی نداشتین به نظرم پیش مشاور دیگه هم برید و براساس صحبت اون تصمیم نگیرید.
اما در مورد مشکلتون به نظرم بهتره که الان عروسیتون رو به تاخیر بندازین و با بررسی و حوصله بیشتری برای زندگیتون تصمیم بگیرین.
green (یکشنبه 15 اسفند 89)
تشکرشده 2,174 در 573 پست
سلام
بله بهتره عروسی و عقب بندازید.
ایا خانوادتون از این ماجرا خبر دارن؟
فکر نمی کنم چون می گی جهاز و چیدن پس یعنی اطلاعی ندارن؟ خب جلوی این اتفاق و از هر جا بگیری منفعته. نمی گم به طلاق فکر کن اما لااقل خانواده رو در جریان بذار و بگو داری اذیت می شی.
او یا باید کاملا تعمیر بشه و یا رابطتون کات بشه.
فعلا فقط باید خانوادت بفهمن و عروسی به تعویق بییفته بعد بریم دنبال راه حل.
موفق باشی
sisili (دوشنبه 16 اسفند 89)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)