دوستان عزیزم سلام
من قبلاً در تاپیکی با عنوان رهائی از یک زندگی مشفت بار زندگی خودم رو شرج دادم و با خوندن مطالبم متوجه می شید که من زنی مطلقه هستم
الان به تهران نزد خانواده ام برگشته ام و شاغلم
سئوال من اینه که یه دختر تا چه اندازه میتونه از خانواده اش توقع داشته باشه
چون زمانی که من میخواستم جدا بشم خانواده ام اصلاٌ هیچ دخالتی نکردند نه به شهر محل زندگی من آمدند و نه حتی حمایت عاطفی - احساسی و مالی کردند با این وجود مرتب به من متذکر می شوند که تو سطح توقع زیادی داشتی که می خواستی ما به تو کمک کنیم وبا همسرت در زمان جدائی صحبت کنیم و علت جدائی را از او جویا شویم یا در زمان زندگی با همسرت از ما توقع زیادی داشتی که میخواستی به تو زنگ بزنیم و جویای احوالت باشیم و یا اینکه به تو سر بزنیم ما مشکلات خودمان را داریم تو باید از ما هیچ هیچ توقعی نداشته باشی
من نمیدانم و الان کلا گیج شده ام واقعا من نباید این توقعات را از خوانواده ام بخصوص خواهرانم داشته باشم در خالیکه اگر خواهر بزرگم که الان 49 ساله است با همسرش به مشکلی بر می خورد من ساعتها تلفنی با خودش و همسرش صحبت می کردم تا مشکلشان را حل کنم - به عنوان یک عضو کوچک خانواده هر وفت تهران می آمدم تنها به فکر پدرم بودم که غذا و لباسش مرتب باشد و در این مدت اصلا به دوستانم سر نمی زدم و جائی هم نمی رفتم
نمیدانم شاید رفتارهای من اشتباه بوده لطفاً مرا راهنمائی کنید سطح توقع یک دختر - یک زن و یک زن مطلقه از خانواده اش چیست ؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)