نوشته اصلی توسط
sahar.66
سلام مونا جان
ببین عزیزم یه وقتایی هست که ما بعضی آرزوها داریم اما نباید به هر قیمتی به اونها برسیم!
من آرزو دارم صاحب فرزند بشم اما؛
آیا پدرش مثل من مشتاق اومدنش هست؟
آیا من در زندگی از رضایت نسبی برخوردارم؟
آیا روابط من و همسرم حسنه هست و با هم و در کنار هم خوشبخت و آرامیم؟
آیا همسر من هزینه های بارداری و زایمان و پس از زایمان من رو تقبل خواهد کرد؟
آیا همسرم هزینه های فرزند خود را در سالهای بعد متقبل خواهد شد؟
آیا ما مشکلاتمان حل شده یا حل نشده با ورود فرزند وارد ابعاد پیچیده تری خواهد شد؟
من ده درصد برای خوشبختی و خوشحالی در زندگیم قدم برداشتم، همسرم چند درصد؟
آیا من همسرم را قلبا دوست دارم یا ورود فرزند میخواهد به آن طراوات ببخشد؟
رابطه ی جنسی من با همسرم در چه سطحی است؟حتی برای فرزند آوری باید مسایل جنسی و درمان را به او گوشزد کنم؟
ببینین عزیزم شما میخواین با ورود فرزند غم ها و ناراحتی ها رو فراموش کنین و فرزند سرپوشی بر همه ی چیز هایی باشه که شما رو آزرد... بنوعی وقف فرزند بشین.
این بچه گناهی نداره که وارد زندگی بشه که پدر و مادرش به یک تصمیم خوب درباره ی هم نرسیدن و دنیای اونها و نیازهاشون از هم فاصله داره.
هر بچه ای حق مسلمش ورود به محیط مطلوب و مساعد از نظر روانی و ... هست.
من متأسف شدم پول رو پرداخت کردین اما واقعا این کار درست نبود. شما گاهی به انزجار میرسین چطور میتونین مسایل بعد رو تحمل کنین ؟ در این سالها مدام نوشتین؛
همسرم سی ساله، همسرم سی و یک ساله، همسرم سی و دو ساله، سی و سه ساله
فرزند فقط مشکلات شما رو بزرگتر میکنه و شما هنوز به اون ثبات روانی لازم در زندگی مشترک نرسیدین.
متأسف شدم از مشاوره های غلطی که شما رو تحریک به دادن هزینه کرده.
تنها راهکارتون مستقل شدن و به همون نسبت محبوبیت بیشتر هست. باید ببینید حرکت های بعدی بعد از این اتفاق چی هست و روی اونها شما هم حرکت جدید انجام بدین
علاقه مندی ها (Bookmarks)