به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 اردیبهشت 93 [ 08:47]
    تاریخ عضویت
    1390-11-15
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    2,087
    سطح
    27
    Points: 2,087, Level: 27
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دعوا با خانواده زنم بر سر توقعاتشون از من

    سلام دوستان
    من 2 ساله ازدواج کردم و 2 سال هم هست که با همسرم(زنم) در خونه اجاره میشینیم...
    علارغم اینکه اختلافاتی داشتیم ولی یه اختلاف بزرگتری با خانوادش پیش اومده..
    ما الان 1 ماهی هست که داریم دنبال خونه اجاره میگردیم(باید بلند شیم از خونه اول)و تا حالا نزدیک محله خانومم بودیم و الان یه خونه ای یه مقدار فاصله دارتر پیدا کردیم که انگار به مذاق مادر زنم و پدر زنم خوش نیومده..(البته بماند برای راضی کردن خانومم چقدر صحبت کردم )
    خلاصه رفتیم خونشون و گفتم با این پولی که من داشتم اینجا پیدا کردم خونه و اگه فکر میکنید که زیاد نگشتیم و بهتر از اینها این طرفها پیدا میشه من فسخ میکنم و اونجایی که شما میفرمایید رو میگیرم...
    توضیح:
    ( اینکه پول همین رهن اجاره خونه رو ار پدر گرفتم و حتی با توجه به اینکه گفته تا 3-4 سال دیگه خونه هم براشون میخرم بعد 2 سال از ازدواجم خونه پیش خرید کرده برامون و تا 1 سال دیگه تحویل میگیریم..)
    این جمله رو که قبل از توضیح گفتم ..پدرشون فرمودن : ببنید اقای .. من احساس میکنم پدر و مادر شما پشت شما رو خالی کردند و به تعهداتشون عمل نکردند..
    که من با حالت عصبانی گفتم این حرفها درست نیست که میزنید و اونها قرار بوده خونه اجاره کنند برای من که انجام دادیم حالا یه 2 کیلومتر اونورتر و خونه هم قرار بوده بخرند بعد 4 سال که الان بعد 2 سال پیش خرید کردیم . ..
    پدرشون برگشت گفت : کو کو پس....اگه خریدند چرا باید ماشینتو و سکه هاتو بفروشی ؟؟ که گفتم این زیادی خواهی خودم بود که برای خونه بزرگتر از اونی که پدرم میخواست پولشو بده من خواستم ماشینمو و سکه هامو بفروشم..(در ضمن این زندگی منه و به کسی ربطی نداره که اونها دخالت میکنند)
    بعد از اون مادر خانومم هم اومد یه چیزهایی گفت و پدرزنم هم گفت شما از روز اول برای این دختر کم گذاشتید.که من داغ کرده و صدامو بردم بالا و منجر به دعوا شد...
    بعد پدرشون گفت لباساتو بپوش برو بیرون و دخترم هم نمیاد دیگه خونت و با پدر و مادرت برگرد تا صحبت کنیم تا زنتو ببری..
    من رفتم و از بیرون به موبایل همسرم زنگ زده و اومد و بردمش خونه..
    حالا میفرمایید چیکار کنم ؟؟؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 شهریور 91 [ 19:12]
    تاریخ عضویت
    1390-9-27
    نوشته ها
    228
    امتیاز
    1,858
    سطح
    25
    Points: 1,858, Level: 25
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    514

    تشکرشده 500 در 163 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دعوا با خانواده زنم

    شما اشتباه بزرگی کردی سر پدر زنتون داد زدید.

    هرچی باشه از شما بزرگتره واحترامش واجبه حتی اگر در گوشتم بزنه شما نباید عصبانی بشی.

    پدر زن ومادر زن مثل پدر مادر خودتند.

    این مشکل رو میشد با آرامش صحبت کرد.یا با خانوادت برای شب نشینی میرفتید منزلشو باهم صحبت میکردید.

    واگرم پدر زن شما با شما تندی کرده خوب شما رو جای پسرش میدونه .معمولا پدرها با پسرشو کمی تند صحبت میکنند تا بخودشون بیان.

    در اصل باعث این دعوا خوده شما هستید وبا بی احترامی که کردید.

    یک جعبه شیرینی بگیر و برو دست بوس پدر خانمتون .از غرورت کم نمیشه دوست من. شما قراره یک عمر زندگی کنی چشمتون به چشم هم می افته.

    شما فقط با دختر اون خانواده ازدواج نکردید . شما با یک تایفه ازدواج کردید.

    ازدواج یعنی وصلت دو تایفه با معیارهای متفاوت.

  3. 3 کاربر از پست مفید کبوتر تشکرکرده اند .

    کبوتر (چهارشنبه 03 خرداد 91)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 خرداد 92 [ 14:42]
    تاریخ عضویت
    1390-3-26
    نوشته ها
    244
    امتیاز
    2,982
    سطح
    33
    Points: 2,982, Level: 33
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    452

    تشکرشده 458 در 140 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: دعوا با خانواده زنم

    دوست عزیز
    به نظر منم بهتره خودتون این تنش به وجود اومده رو مدیریت کنین و اجازه ندین بیشتر از این روی روابط شما و همسرتون تاثیر منفی بذاره. من فکر میکنم بهتر باشه اول با خانمتون صحبت کنید و بخواهید که با پدر و مادرشون صحبت کنند و اونها رو آروم کنند.
    بعد تو ی موقعیت مناسب برید . مطمئنا پدر و مادر همسرتونم بی تقصیر نبودن ولی هر چی باشه اونا بزرگترن.
    ضمنا توصیه می کنم اونجا صحبت اون روز رو اصلا پیش نکشید چون ممکنه دوباره ی سری حرفا زده بشه و بحث بالا بگیره. ی معذرت خواهی ساده میتونه اوضاع رو آروم بکنه.

  5. 2 کاربر از پست مفید parvane123 تشکرکرده اند .

    parvane123 (چهارشنبه 03 خرداد 91)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 اردیبهشت 93 [ 08:47]
    تاریخ عضویت
    1390-11-15
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    2,087
    سطح
    27
    Points: 2,087, Level: 27
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دعوا با خانواده زنم

    ممنون از راهنماییتون..شما درست میفرمایید ولی
    ولی پیش خودم فکر میکنم اگه برم اونجا ممکنه پیش خودشون بگن ما پیروز شدیم و پی به اشتباهشون نبرند که نباید دخالت میکرند در این موضوع ها...
    و شاید اگه برم خودشون حرف اون روز رو دوباره پیش بکشند و بگن شما باید ...........
    در ضمن شما بدونید من و پدر مادرم اصلا در مورده این قضایا کم نذاشتد و اصلا یه چیزی ...اسب پیش کشی رو کسی دندونشو نمیشماره.. مردم 50 سال از عمرشون میگذره خونه دار نمیشند..اون موقع من بعد 2-3 سال دارم با کمک پدرم خونه دار میشم..اونها تحمل 2-3 دفعه اسباب کشی دخترشون رو ندارند و میگن چرا پیش خرید و یا چرا پول پیش خونه اجاره رو پدرت بیشتر نکرده (همون که تو صحبت بالایی گفتم که میگه پشتت رو خالی کردند..)وو اخه اینها حرفه میزنند ؟؟ ادم کفری میشه بخدا...
    واسه اینهاست که میگم بزارم 2-3 هفته دیگه برم و فقط بگم بابت اینکه صدامو بردم بالا پشیمونم..

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 شهریور 92 [ 22:10]
    تاریخ عضویت
    1390-11-17
    نوشته ها
    218
    امتیاز
    1,668
    سطح
    23
    Points: 1,668, Level: 23
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    590

    تشکرشده 585 در 180 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دعوا با خانواده زنم

    به نظر من هر چقدر این فاصله زمانی رو بیشتر کنید کینه ها بیشتر میشه و کار شما سخت تر. چون بلاخره این

    شمائید که باید عذر خواهی کنید چون عصبانیتتون خیلی بد بوده. در ضمن به نظر من بهتره خودتون از آنها عذر

    خواهی کنید و خانمتون رو جلو نفرستید. چون شما باید مسئولیت کار اشتباهتون رو به عهده بگیرید. مثلا میتونید یه

    شب شام دعوتشون کنید به یک رستوران خوب تا هم یک محیط دلپذیر باشه و هم توی یک محیط عمومی کسی

    حرکت ناجوری نمی تونه از خودش نشون بده (اگر که یه موقع کنترل اوضاع از دستتون در رفت)


    ولی در مورد دخالت آنها، شما بهتره با خانمتون هماهنگ کنید که از این به بعد تصمیماتون رو خودتون بگیرید و عملی

    کنید و بقیه رو در عمل انجام شده قرار بدید. اینجوری غیر مستقیم بهشون این پیام رو میدین که خودتوت تصمیم

    گیرنده هستید. اونها هم اگر چیزی گفتن شما با احترام تائیدشون کنید ولی کار خودتون رو انجام بدین

  8. 4 کاربر از پست مفید mr6262 تشکرکرده اند .

    mr6262 (جمعه 03 شهریور 91)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 اردیبهشت 93 [ 08:47]
    تاریخ عضویت
    1390-11-15
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    2,087
    سطح
    27
    Points: 2,087, Level: 27
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دعوا با خانواده زنم بر سر توقعاتشون از من

    من تصمیم دارم با توجه به راهنماییهای شما دوستان برم با یه جعبه شیرینی خونشون....
    ولی موندم چی بگم که هم اونها فکر نکنند کارشون درست بوده و هم بد نباشه...

  10. 2 کاربر از پست مفید mehrdad399 تشکرکرده اند .

    mehrdad399 (چهارشنبه 03 خرداد 91)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 91 [ 13:23]
    تاریخ عضویت
    1391-2-27
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    904
    سطح
    16
    Points: 904, Level: 16
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    42

    تشکرشده 53 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دعوا با خانواده زنم بر سر توقعاتشون از من

    دوست عزيز سلام
    من نه رفتار شما و نه رفتار پدر خانمتان رو تاييد نمي كنيم
    شما ادعا ميكنيد از اينكه پدر زنتون تو كارتون دخالت مي كنند اون حركت رو انجام داديد در حالي كه اون طور كه از صحبتاتون پيداست تعصب روي پدر مادر خودتون باعث شد به پدر خانمتان بي احترامي كنيد اينجور مواقع بايد خودتون رو كنترل كنيد و رفتار بزرگ منشانه از خودتون نشان بديد چون فرداي روزگار همين اتفاق برا خانمتون با خونواده شما پيش مياد پس چه بهتر از الان برا خانمتون الگو باشيد و اينكه ميگيد مردم بعد از 50 سال صاحب خونه ميشند و اسب پيشكش.....اصلا درست نيست خودتون رو با كسي مقايسه كنيد و شما و خانوادتون قبل از ازدواج قول و قرارايي در مورد خونه و ....به خونواده همسرتون داديد به اين مي گن تعهد نه اسب پيشكش
    بله اگه بدون هيچ حرف و قولي قبل از ازدواج پدر شما بعد از ازدواجتون مي گفت مي خوام به پسرم خونه بدم(يعني يك هديه نه يك تعهد)اونوقت ميشد همون اسب پيشكش و مطمئن باشيد خونواده همسرتون هم ديگه نظر نمي دادند

  12. 3 کاربر از پست مفید kherse soorati تشکرکرده اند .

    kherse soorati (چهارشنبه 03 خرداد 91)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 شهریور 91 [ 19:12]
    تاریخ عضویت
    1390-9-27
    نوشته ها
    228
    امتیاز
    1,858
    سطح
    25
    Points: 1,858, Level: 25
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    514

    تشکرشده 500 در 163 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دعوا با خانواده زنم بر سر توقعاتشون از من

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehrdad399
    من تصمیم دارم با توجه به راهنماییهای شما دوستان برم با یه جعبه شیرینی خونشون....
    ولی موندم چی بگم که هم اونها فکر نکنند کارشون درست بوده و هم بد نباشه...


    کاره خیلی خوبی میکنی میخوای بری برای دلجویی.

    قرار نیست چیزی بگی یا حرفی از اون روز بگی همین که با یه جعبه شیرینی بری خودش نشون میده که شما به پدرزنتون احترام میزارید واز رفتار که کردی پشیمون هستی.

    بزارید فکر کنند اونا پیروز شدند .با پیروزی اونا یا شکست خوردنشون که به شما سودی نمیرسه.

    رفتی خونه پدر خانمت برگشتی .حتما به ما خبر خوش بدبی. بیمعرفت نشی بری دیگه نیای

  14. کاربر روبرو از پست مفید کبوتر تشکرکرده است .

    کبوتر (چهارشنبه 03 خرداد 91)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 اردیبهشت 93 [ 08:47]
    تاریخ عضویت
    1390-11-15
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    2,087
    سطح
    27
    Points: 2,087, Level: 27
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دعوا با خانواده زنم بر سر توقعاتشون از من

    میخواستم برم ماشب ولی نمیرم......چون زنم داره منو دیوانه میکنه
    سر همن قصیه خونه گرفتن...
    اخه دوستان شما بگید با این همه خرج و قسط رفتم جایی رو اجاره کردم که همه دکتر مهنس ها اونجا خونه دارند..محله خوبی هست.. اون موقع میگه الا بلا من اونجا نمیام و میخوام تو محله که مادرش و فامیلاشون هستد باشه.. و فاصله بخدا تا محله که قرارداد بستم 10 دقیقه بیشتر نیست...
    هر روز گریه که اونجا رو دوست ندارم و تو به من اهمیت نمیدی...
    من میدونم این حرفها تحت تاثیر پدر و مادرشه...
    میخوام اون صحبتها و حرفهایی که پیش اومد سر اون روز تو خونشون برم به پدر و مادر بگم ..چون دارم عذاب وجدان میگیرم وقتی اینهمه حرف پشت سرشون گفته شده و بازم دارم غذاب اینکه زنم سر خونه زور میگه میکشم..
    باید این بفهمه که زن باید همراه شوهرش باشه و با توجه به این گرانیها و تورم اینهمه فشار نیاره ...
    باید بفهمه که همینم خیلیها ندارند ..کم پولی نیست دوستان 20 م ماهی 900 هزار اجاره..

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 91 [ 13:23]
    تاریخ عضویت
    1391-2-27
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    904
    سطح
    16
    Points: 904, Level: 16
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    42

    تشکرشده 53 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دعوا با خانواده زنم بر سر توقعاتشون از من

    چيكار مي خوا بكني؟؟؟؟؟
    چرا اينقدر ناشيانه و عجولانه تصميم مي گيري؟
    پس ديدي حدسم درست بود شما به خاطر تعصب رو پدر و ماردت از پدر زنت ناراحت شدي نه چيز ديگه اي!!!شما بعد از ازدواج 2 تا پدر داري 2 تا مادر
    اگر تو دوران مجرديت مادرت يه بدي پشت سر پدرت ميگفت مي رفتي بهش ميگفتي تا شر و دعوا راه بيافته؟؟؟؟ به فكر زندگيت باش نه اينكه فلاني چي گفت يا چي كار كرد
    بشين با محبت و منطقي با خانمت صحبت كن

  17. کاربر روبرو از پست مفید kherse soorati تشکرکرده است .

    kherse soorati (چهارشنبه 03 خرداد 91)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سردی نسبت به همدیگر و دعواهای گاه و بیگاه (آقای sci منو یادتون میاد؟؟)
    توسط رایحه عشق در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 21 خرداد 97, 04:15
  2. با کار اشتباهی که کردم چه کنم ؟ (دادن کادوی تولد به همکار خانم و عواقب آن)
    توسط مهدی سبز95 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 04 تیر 94, 16:03
  3. همه فامیل و خانواده شوهرم ااز ما توقعات بی جا دارند و دخالت میکنند و شوهرم هیچ کار جز دعوا با من نمیکند.
    توسط sidni در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 خرداد 93, 23:48
  4. دعوا با خواهر شوهر به خاطر دخالت و توهین های بیش از حد اون به من
    توسط maria_smile در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 خرداد 92, 20:36
  5. نامزدم و خواهرش دعواشون شد، اما خواهرش بی دلیل به من توهین کرد،حس بدی دارم ، چه کنم؟
    توسط sara1367 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 40
    آخرين نوشته: جمعه 17 آذر 91, 23:40

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.