سلام مجدد .دوست خوبم این احساس ها برای همه پیش میاد .من شما مرد زن .فرقی نداره.ایرادی هم نیست .یه مثال برات میزنم .من عاشق دو تا بچه هامم . ولی بعضی وقتها ببخشید اینو میگم که میرم سرویس بهداشتی همونجا آرزو میکنم کاش یه پنجره بود و میتونستم فرار کنم از اینجا !!!! خودمم میدونم بدون اونا یه لحظه هم نمیتونم دوام بیارم اما آدمیزاده دیگه.خسته میشه و یکسری آرزوها میکنه .هیچکس نمیتونه به یکی دیگه بگه تو حق خسته شدن نداری و ناشکری و ..... همه خسته میشن اما زیاد نباید به این حس بها داد . همسرت ویژگیهای خوب زیاد داره که الان کمتر مردی اینا رو باهم داره ... خودت تنوع بده به زندگی . مثلا من وقتی از دست دو تا فسقلی هام کلافه میشم میگم امشب همگی بریم توی پذیرایی بخوابیم و این خودش میشه تنوع کوچیک . دخترم رفت روی مبل و برای خودش خونه بالشی درست کرد و خوابید .باورم نمیشد به همین راحتی از این تغییر استقبال کرد و جواب داد ...از این تنوع ها توی روابط زناشویی هم میشه داد . نمیدونم شما بچه دارید یا نه شاغل هستید یا نه ...اما هر زندگی خودش کلی تنوع داره که آدم دچار روزمرگی و خستگی نشه ...مثلا ما همیشه روی میز غذا میخوردیم . چند روز پیش به دخترم سفره دادم و گفتم بنداز روی زمین بشینیم و دیدم پسرم چقدر ذوق کرد چون میتونست هر بلایی دلش میخواد سر کاسه و ظرف و نون و ....بیاره . برای اولین بار بعد از راه افتادن پسرم من درست تونستم غذا بخورم . همیشه یا همسرم نگهش میداشت و سر میز نبود یا خودم.اما اون شب همگی مثل آدم ! دور هم غذا خوردیم .... اما نکته آخر خواهر خوبم....الان وقت تغییر معیار و ملاک و دیدگاه و ....نیست . همسرتو همونجور که روز اول دیدی و پسندیدی ، الآنم همونجور دوست داشته باش و بپذیرش . خودتو مشغول کن روحیه تو قوی کن ورزش کن هنر یاد بگیر با عشق آشپزی کن . دکوراسیون خونه رو تغییر بده ..توی بارون قدم بزن از زندگیت لذت ببر مگه چقدر زنده ایم که روزهای نازنین زندگی مون به هدر و غصه و ناراحتی و غم بره .واقعا فکر کن دور از جونت کلا دو ماه زنده ای...چکار میکنی ....فکر کردی بهش
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)