به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 شهریور 01 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1397-12-03
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,162
    سطح
    34
    Points: 3,162, Level: 34
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    27

    تشکرشده 16 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    میل به پیان زندگی 2

    با سلام.
    تقریبا 2 سال پیش تو این سایت پستی گذاشتم با همین عنوان
    ' میل به پایان زندگی'. اگه خلاصه پست اون موقع بخوام بگم در این خلاصه میشه که من 8 ماه با دختر خانمی بودم و بعد از جدایی که پیش اومد من نتونستم فراموشش کنم. اکثر دوستان گفتند زمان همه چیز درست میکنه. افسوس که بعد نزدیک به 2 سال من همچنان فکرم درگیر این مسئله است. اون رفت پی زندگیش و زندگی من در همونجا به پایان رسید. متاسفانه این عشق لعنتی منو به مرز جنون کشوند و نمیدونم چرا هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه حال منو خوب کنه. مطمنا روزهای بد و خوبی بودند ولی در کل بزرگترین احساس زندگی من در یک کلمه است. پشیمانی. پشیمانی به خاطر دختری که از دست دادم. دختری که برای من با تمام این دنیا برابری میکنه. دختری که یه کورس ماشین تا خونشون فاصله دارم ولی نمیتونم ببینمش.هرگز فکرشو نمیکردم اینطور وابسته یک دختر بشم. نمیدونم ازش ناراحت باشم یا نه یا اصلا میتونم ازش ناراحت باشم. وقتی یکیو بیش از زندگی خودت دوست داشته باشی ایا میتونی ازش ناراحت باشی. تو رابطه که بودیم یکبار اشکشو دیدم و دوسال من برای اشکش اشک ریختم ولی اون حال بد منو دید ولی رحم نکرد. من اشتباه کردم ولی ایا جزاء من این دوسال سختی و درد رنج بود و ایا پایانی وجود دارد و آرامشی که من فقط در مرگ میبینم.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 99 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1399-1-22
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,653
    سطح
    31
    Points: 2,653, Level: 31
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 56 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فکر کنم تاپیک شما رو یادمه، همون که دختر خانم tomboy بودن اگه اشتباه نکنم.
    این مدت به روانشناس یا روانپزشک مراجعه نکردین؟
    هیچ تماسی دیگه با دختر خانوم نداشتین؟
    مشکل اینه که از آدمها بت میسازیم و من به وفور این قضیه رو تو آقایون بیشتر مشاهده کردم تو اطرافم.
    مطمئن باشین اگه اون دختر برای شما ساخته شده بود به هر روشی به زندگیتون برمیگشت.

  3. 2 کاربر از پست مفید Shivaaaa تشکرکرده اند .

    gholam1234 (شنبه 27 اردیبهشت 99), snow47 (یکشنبه 28 اردیبهشت 99)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 فروردین 02 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1397-2-11
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    7,883
    سطح
    59
    Points: 7,883, Level: 59
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    431

    تشکرشده 358 در 165 پست

    Rep Power
    49
    Array
    سلام
    من تجربه مشابه تجربه شما در اطرافیانم دیدم. به نظرم شما بیشتر از اینکه وابسته اون خانم بشین به فکر کردن بهش عادت کردین.
    بعدم یه واقعیتی هست اینکه شما اصلا زندگی با اون خانم رو شروع نکرده بودین. از کجا انقدر مطمئنید که بهترین گزینه برای شما بوده؟ والا همه در دوران آشنایی خیلی مهربون و زیبا و با کمالات هستن ولی زندگی واقعی وقتیه که دو نفر زیر یه سقف میرن. منظرورم این نیس که این خانم قطعا خوب بوده یا نبوده. منظورم اینه که مشخص نیست بهترین مورد بوده یا نه.
    بهرحال الان شما خودتون از همه چیز مهمترین و باید حالتون خوب باشه و از این عزای دو ساله کم کم دربیاین. آهنگ های غم اانگیز عاشقانه گوش ندین. ورزش کنید و مدیتیشن کنید. به خودتون بیشتر از هر چیزی توجه کنید و خودتون رو دوست داشته باشین.
    شاید توصیه هام تکراری باشن ولی در اطرافیانم تاثیرشون رو دیدم. امیدوارم مفید باشه
    ویرایش توسط فرزانه 123 : شنبه 27 اردیبهشت 99 در ساعت 08:56

  5. 3 کاربر از پست مفید فرزانه 123 تشکرکرده اند .

    gholam1234 (شنبه 27 اردیبهشت 99), snow47 (یکشنبه 28 اردیبهشت 99), سحر بهاری (شنبه 27 اردیبهشت 99)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 شهریور 01 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1397-12-03
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,162
    سطح
    34
    Points: 3,162, Level: 34
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    27

    تشکرشده 16 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shivaaaa نمایش پست ها
    فکر کنم تاپیک شما رو یادمه، همون که دختر خانم tomboy بودن اگه اشتباه نکنم.
    این مدت به روانشناس یا روانپزشک مراجعه نکردین؟
    هیچ تماسی دیگه با دختر خانوم نداشتین؟
    مشکل اینه که از آدمها بت میسازیم و من به وفور این قضیه رو تو آقایون بیشتر مشاهده کردم تو اطرافم.
    مطمئن باشین اگه اون دختر برای شما ساخته شده بود به هر روشی به زندگیتون برمیگشت.
    روانشناس رفتم چندین مورد هم. ولی کمکی نکرد. جالب اینجاست هر کدوم یه نظری داشتند. اگه دوستان کسیو میشناسند که بتونه کمک کنه ممنونم میشم. من تو این 2 سال بعد از اون همه تلاش برای برگشتش دیگه باهاش ارتباط برقرار نکردم چون نمیخواستم ارامشش بهم بریزه و از طرفی نمیخواستم غرور له شدم لهتر بشه. اخرین بار 1 ماه پیش یکی از اشنایان ازشون جویا شد که گفت در شرف ازدواجه.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرزانه 123 نمایش پست ها
    سلام
    من تجربه مشابه تجربه شما در اطرافیانم دیدم. به نظرم شما بیشتر از اینکه وابسته اون خانم بشین به فکر کردن بهش عادت کردین.
    بعدم یه واقعیتی هست اینکه شما اصلا زندگی با اون خانم رو شروع نکرده بودین. از کجا انقدر مطمئنید که بهترین گزینه برای شما بوده؟ والا همه در دوران آشنایی خیلی مهربون و زیبا و با کمالات هستن ولی زندگی واقعی وقتیه که دو نفر زیر یه سقف میرن. منظرورم این نیس که این خانم قطعا خوب بوده یا نبوده. منظورم اینه که مشخص نیست بهترین مورد بوده یا نه.
    بهرحال الان شما خودتون از همه چیز مهمترین و باید حالتون خوب باشه و از این عزای دو ساله کم کم دربیاین. آهنگ های غم اانگیز عاشقانه گوش ندین. ورزش کنید و مدیتیشن کنید. به خودتون بیشتر از هر چیزی توجه کنید و خودتون رو دوست داشته باشین.
    شاید توصیه هام تکراری باشن ولی در اطرافیانم تاثیرشون رو دیدم. امیدوارم مفید باشه
    من اهنگ غمگین سعی میکنم گوش ندم.
    من مطمنم اون شخص یکی انسانه ولی قلبم مطمن نیست که بتونه کسیو به اون اندازه دوست بداره. من نمیددنم ما باهم تفاوهم بعد ازدواج داشتیم یا نه. این حرفتون خیلی درسته و بهم کمک میکنه. جالب هر جمله منطقی مثل همین حال منو بهتر میکنه. اینکه من 010 درصد اشتباه نکردم و اینکه اون واقعه تنها شخص ممکن برای من نبود. ولی معمولا این نقاط زودگذر هستند و دوباره من غرق در افکار میشم. افکاری که همه نقاط اتهام به سمت من اشاره میکنند.

  7. 2 کاربر از پست مفید snow47 تشکرکرده اند .

    gholam1234 (شنبه 27 اردیبهشت 99), Pooh (شنبه 27 اردیبهشت 99)

  8. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام

    مطمئنن تا بحال شنونده و خواننده مشورت های ارزشمندی بودین، پس سخن رو کوتاه میکنم.

    شما باید مسئله ی پیش آمده رو بپذیرید و با این ناکامی احساسی برخورد نکنین.

    از نظر من عبور از یک مسئله فشار بخود برای فراموشی نیست بلکه باید مسئله رو در مقابل خودتون قرار بدید و اون رو بعنوان یک اتفاق در کنار سایر اتفاقات زندگیتون بچینید.
    این داستان کوتاه هر چه که بوده، شما باید اون رو بپذیرید و تنها چیزی که از اون ماجرا به آینده میارید ( درس های مهم ) باشن. اینکه یاد بگیرید؛

    * تمام شادی های خودتون رو وابسته به عوامل بیرونی نکنید .

    * شکست عاطفی با ورشکستگی عاطفی متفاوت هست، چون در ورشکستگی عاطفی تمام انرژی روانی و زندگی خودتون رو صرفا بر روی رابطه ی عاطفی سرمایه گذاری میکنین و هیچ هدف فردی برای خودتون متصور نیستین که بتونه به وجود شما بصورت مستقل هویت و شادکامی ببخشه تا بعد از جدایی دچار شکست و احساس پوچی نشین.‌

    * قویترین انسان ها اونهایی نیستن که بدست میارن ، بلکه اون هایی هستن که تحمل از دست دادن رو هم دارن.

    * دلبستگی و وابستگی در رابطه ی عاطفی با هم فرق دارن . ( در این باره بخونید )

    * برطرف کردن مشکلات فردی مثل ( اعتماد بنفس پایین، کمبود محبت، افسردگی و ... ) میتونن باعث پی بردن شما به سرنخ اصلی این تله و در نتیجه رهاییتون بشن و در آینده چراغ مسیر باشن.

    * انسان ها مدام در حال تجربه و کسب آگاهی هستن ، گاهی در مسیر زندگی اتفاق های تلخ، مسائل غیر ارادی و اشتباهات فردی پیش میاد تا یک پرانتز برای اونها باز بشه و مطلب مهمی به اونها گوشزد بشه.


    به عکس زیر نگاه کنین؛



    این عکس پس از یک آتش سوزی مهیب در جنگل گرفته شده ... اما طبیعت قرن هاست یاد گرفته خودش رو از نو بسازه . طبیعت میدونه باید زیبایی های خودش رو بار دیگر نشان بده و فقط خودش هست که میتونه آسیب های خودش رو ترمیم کنه، چون خداوند این نیرو رو درونش قرار دادن و نباید بلا استفاده بمونه. به همین علت تنه ی سوخته ی درخت هنوز هم قشنگه...

    باید از طبیعت یاد گرفت پس با دقت ببینید...


  9. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    Pooh (شنبه 27 اردیبهشت 99), snow47 (یکشنبه 28 اردیبهشت 99)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.
    جناب اسنو، شاید من بتونم تا حد زیادی درک کنم چه حالی دارید. در تاپیک قبلیتون تجربیات مشابهم رو براتون گفته ام.

    ببینید، منم حال خیلیییی بدی داشتم. شما اگر اصلا بحث ازدواج بینتون جدی نشد، من تا ازمایش خون ازدواج هم رفتم و نشد. اگر مورد شما فقط گفت نه و رفت، مورد من تا تونست تا قبل از ازدواجش تحقیرم کرد و رفت. واقعا شکنجه ام داد. گاهی پیامهای عاشقانه میفرستاد و وقتی جواب میدادم مسخرم میکرد و میگفت چیه باز هوا برت داشت که میخوامت؟

    بگذریم. میخوام بگم شاید از یه لحاظ هایی وضع شما از خیلی ها بهتر باشه.

    منم حال بدی داشتم. خیلی بد.ولی نمردم. نگاه کنید.... من اینجام، زنده ام، و حالم نسبتا خوبه.... شکستم، یه مدت مثل شما یه ویرانه موندم، اما دونه دونه، آجرهای اون ویرانه رو‌ با ساختار جدیدی چیدم رو‌ هم. نمیگم الان بیست بیستم. ولی اون موقع اگر صفر و حتی زیر صفر بودم، الان میتونم به خودم نمره ۱۵ بدم.

    آقا، من یه نمونه زنده و حاضر.... اگه من تونستم شما هم میتونید.

    مسابقه بدبختی نمیخوام بذارم. ولی شما حرفی از اینکه خانوادتون هم عذابتون دارن میدن نزدید. ولی خانواده من واقعا خیلی اذیتم کردند در ان دوران.... شما شغل دارید و حداقل چند ساعتی سرتون گرم کاره و من نداشتم.....

    آقای اسنو، برادر من، شما هم میتونید. فقط باید بخواید.

    فکر میکنید اون دختر خانم تنها عامل خوشبختی شما بوده؟ یه لحظه از گذشته بیاید بیرون. به الان نگاه کنید... فکر اون دختر خانم شده عامل بدبختیتون. و مسوولش اون دختر خانم نیست. مسوولش خودتونید که فکر ایشونو کردید یک‌ سد عظیم و ضخیم و خودتون رو توش حبس کرده اید. اونقدر این حصاری که دور خودتون پیچیده اید سخت و بزرگه، که هر چی هم خوشبختی از دنیای بیرون از حصار بخواد بیاد طرفتون، میخوره به دیواره هاش و برمیگرده.


    کلید این زندان دست خودتونه. خودتونید که خودتونو از تو زندانی کرده اید.

    پاشید کلید رو بندازید توی قفلش و یکم درو باز کنید و بذارید این وجود بیچاره یه هوایی بهش بخوره.

    اگر دوست داشتید قدمی بردارید، بگید تا من بگم چه کارایی بهم کمک کرد و شما هم اگر خواستید متناسب با خودتون انجامش بدید.

    ضمنا یک سوال.... هنوز تنها زندگی میکنید و دور از خانواده؟

  11. 3 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    gholam1234 (شنبه 27 اردیبهشت 99), snow47 (یکشنبه 28 اردیبهشت 99), سحر بهاری (یکشنبه 28 اردیبهشت 99)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 شهریور 01 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1397-12-03
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,162
    سطح
    34
    Points: 3,162, Level: 34
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    27

    تشکرشده 16 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooh نمایش پست ها
    سلام.
    ضمنا یک سوال.... هنوز تنها زندگی میکنید و دور از خانواده؟
    سلام. اره. من تنها زندگی میکنم

    دوستان شما خیلی خوبید. امیدوارم همیشه تو زندگیتون آرامش باشه. امیدوارم خدا اگر هست همیشه بهتون کمک کنه. حرفاتون خیلی زیبا منطقی و عاقلانه است. ولی من بریدم. تو اون رابطه همش تردید کردم میخوام اینبار تردید نکنم. اون دختر حتی جدا شدنش هم زیبا بود. قاطعانه بدون تردید. ولی من چی. من سراپا تردید. وقتی به خودم نگاه میکنم به اون دختر حق میدم بره. من همه چیو قبول دارم. ورشکستگی عاطفی.وابستگی. من به مرحله هیچ در مقابل اون رسیدم.عزت نفسم نابود شده. دیگه اون پسری که خیل حرف ها واسه گفتن داشت نیستم. دیگه انرژی ندارم. دیگه خودم خوب نمیدونم و خودمو دوست ندارم . من یه ادم وسواس فکری هستم که نمیتونه تصمیم بگیره. کسی که با بی مهری و بی تجربه گی باعث آسیب شد. همه به اون و هم به خودم. هنوز صداش خوب یادمه. ازم خواست ترکش نکنم.حتی بهم کمک کرد تردیدهام برطرف کنم. ولی این وسواس لعنتی نمیزاشت درست فکر کنم.اونقدر این افکار قوی بودند که دچار سردرد میشدم. من یه ادم افسرده هستم که نمیتونه از چیزی لذت ببره یا حس کنه. تنها احساس قوی در من غم هست. پیشرفت کاریم متوقف شد. مهاجرتم کنسل شد. و همه چیز سیاه شد. هنوز بیاد میارم که چطور وقتی تو چشماش نگاه میکردم عشق با تمام وجودم حس میکردم. یادمه یبار توی یه جمع نشسته بود و من وضوح میدیدم که چطور من فقط این شخص میبینم انگار از انسان ها نیست. شرایط من مثل یه ادم تشنه است. وقتی تشنه ای تنها چیزی که فکر میکنی آبه. چطور به خودم بقبولونم ما برای هم ساخته نشده بودیم.

  13. کاربر روبرو از پست مفید snow47 تشکرکرده است .

    gholam1234 (دوشنبه 29 اردیبهشت 99)

  14. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 خرداد 03 [ 12:41]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,063
    امتیاز
    23,459
    سطح
    94
    Points: 23,459, Level: 94
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 891
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,685

    تشکرشده 2,219 در 904 پست

    Rep Power
    221
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط snow47 نمایش پست ها
    سلام. اره. من تنها زندگی میکنم

    دوستان شما خیلی خوبید. امیدوارم همیشه تو زندگیتون آرامش باشه. امیدوارم خدا اگر هست همیشه بهتون کمک کنه. حرفاتون خیلی زیبا منطقی و عاقلانه است. ولی من بریدم. تو اون رابطه همش تردید کردم میخوام اینبار تردید نکنم. اون دختر حتی جدا شدنش هم زیبا بود. قاطعانه بدون تردید. ولی من چی. من سراپا تردید. وقتی به خودم نگاه میکنم به اون دختر حق میدم بره. من همه چیو قبول دارم. ورشکستگی عاطفی.وابستگی. من به مرحله هیچ در مقابل اون رسیدم.عزت نفسم نابود شده. دیگه اون پسری که خیل حرف ها واسه گفتن داشت نیستم. دیگه انرژی ندارم. دیگه خودم خوب نمیدونم و خودمو دوست ندارم . من یه ادم وسواس فکری هستم که نمیتونه تصمیم بگیره. کسی که با بی مهری و بی تجربه گی باعث آسیب شد. همه به اون و هم به خودم. هنوز صداش خوب یادمه. ازم خواست ترکش نکنم.حتی بهم کمک کرد تردیدهام برطرف کنم. ولی این وسواس لعنتی نمیزاشت درست فکر کنم.اونقدر این افکار قوی بودند که دچار سردرد میشدم. من یه ادم افسرده هستم که نمیتونه از چیزی لذت ببره یا حس کنه. تنها احساس قوی در من غم هست. پیشرفت کاریم متوقف شد. مهاجرتم کنسل شد. و همه چیز سیاه شد. هنوز بیاد میارم که چطور وقتی تو چشماش نگاه میکردم عشق با تمام وجودم حس میکردم. یادمه یبار توی یه جمع نشسته بود و من وضوح میدیدم که چطور من فقط این شخص میبینم انگار از انسان ها نیست. شرایط من مثل یه ادم تشنه است. وقتی تشنه ای تنها چیزی که فکر میکنی آبه. چطور به خودم بقبولونم ما برای هم ساخته نشده بودیم.
    داداش با این طرز تفکرت نابود میکنی خودتو. هممون یه حس و حالی شبیه به شما حالا با شدت کمتر رو شاید تجربه کرده باشیم، ولی بالاخره ادم یه جایی باید خودشو جمع و جور کنه. اگه بحای مدام اینجوری فکر کنی، بد اسیب میزنی به خودت، از ما گفتن بود.
    همه اندیشمندان میگن که این طرز تفکر اشتباهی هست که فقط یه نفر توی این دنیا هست که میتونه منو خوشبخت کنه. این طرز تفگر اشتباه هست، مطمئن باش ...

  15. 2 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    Pooh (دوشنبه 29 اردیبهشت 99), snow47 (دوشنبه 29 اردیبهشت 99)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.

    خب من طبق عملکرد شما نسبت به راهنمایی های دیگران، به این نتیجه رسیدم که شما دروغ میگید که دلتون ارامش و یه خواب راحت میخواد.

    شما همین حالی که دارید رو انتخاب کرده اید. و کاملا دروغ میگید که دنبال رفعش هستید.

    بنابراین به شخصه دیگه نظری برای شما نمیدم.

    موفق باشید.

  17. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    snow47 (دوشنبه 29 اردیبهشت 99)

  18. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 شهریور 01 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1397-12-03
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,162
    سطح
    34
    Points: 3,162, Level: 34
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    27

    تشکرشده 16 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooh نمایش پست ها
    سلام.

    خب من طبق عملکرد شما نسبت به راهنمایی های دیگران، به این نتیجه رسیدم که شما دروغ میگید که دلتون ارامش و یه خواب راحت میخواد.

    شما همین حالی که دارید رو انتخاب کرده اید. و کاملا دروغ میگید که دنبال رفعش هستید.

    بنابراین به شخصه دیگه نظری برای شما نمیدم.

    موفق باشید.
    من هر پیشنهاد و کمکی قبول میکنم تا از این وضع خارج بشم. اصلا این وضعیت دوست ندارم. شما کارهایی که بهنظرتون باید انجام بدم بفرمایید تا در صورت امکان برای من همشون انجامشون میدم.
    اگه میبینید باز حرف غم و غصه میزنم و یا بی توجهم به خاطر اینکه کمی دردل میکنم. این دردل منو سبک میکنه. باورتون نمیشه بعضی جملات تو حرف های شما چه نور امیدی در من ایجاد میکنند.برای نمونه متن خانم سحر بهاری چقدر به من انرژی داد. من از همه شما ممنونم.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط gholam1234 نمایش پست ها
    داداش با این طرز تفکرت نابود میکنی خودتو. هممون یه حس و حالی شبیه به شما حالا با شدت کمتر رو شاید تجربه کرده باشیم، ولی بالاخره ادم یه جایی باید خودشو جمع و جور کنه. اگه بحای مدام اینجوری فکر کنی، بد اسیب میزنی به خودت، از ما گفتن بود.
    همه اندیشمندان میگن که این طرز تفکر اشتباهی هست که فقط یه نفر توی این دنیا هست که میتونه منو خوشبخت کنه. این طرز تفگر اشتباه هست، مطمئن باش ...
    سلام. این جملت خیلی خیلی حالمو بهتر کرد "
    این طرز تفکر اشتباهی هست که فقط یه نفر توی این دنیا هست که میتونه منو خوشبخت کنه
    ". واقعا ازت ممنونم. شاید احمقانه بنظر برسه ولی میخام چاپش کنم بزنم به دیوار اتاقم.

  19. 2 کاربر از پست مفید snow47 تشکرکرده اند .

    Pooh (دوشنبه 29 اردیبهشت 99), سحر بهاری (دوشنبه 29 اردیبهشت 99)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.