پسری هستم 25 ساله. دانشجوی ارشد هستم. از بیرون خیلی مغرور به نظر میرسم ولی خودم اصلا مغرور نیستم!!!! درونگرا بودنم باعث میشه مغرور به نظر بیام. تا حالا با هیچ دختری هم دوست نشدم. یکی ازدلایلش کمرو بودنمه ولی دلیل اصلیش اینه که من از دوست شدن با دخترا خوشم نمیاد و اعتقاد دارم دختر و پسر فقط با قصد آشنایی برای ازدواج میتونن باهم دوست بشن. تو چند سالی که تو دانشگاه بودم دخترای زیادی بهم چراغ سبز دادن. نمیدونم چرا ولی هر دختری شرایطشو داشته بهم نخ داده!!! شاید دلیلش بچه مثبت بودنمه یا همین غرور کذایی. البته از لحاظ ظاهری هم بدک نیستم (ریا نشه یه وقت) قد بلند و نسبتا خوش هیکلم. ولی خوب چیکار کنم منم اینطوریم دیگه و تا حالا از این پوعن استفاده نکردم . حدود یک سال پیش بود که تو دانشکدمون یه دختری بهم چراغ سبز نشون داد. دختری بود که 4 - 5 سال بود میشناختمش ولی تا حالا باهم یک کلمه هم حرف نزدیم. 2- 3 سال ازم کوچیکتره. تو این مدت ندیده بودم با پسری بگرده یا دوست پسر فابریک داشته باشه. حتی صداشم نشنیده بودمو خندیدنشو هم ندیده بودم. یجورایی عین خودم بود. مغرووور. با اونم مثل بقیه برخورد کردم. اصلا تحویلش نگرفتم. برخلاف دخترای دیگه که بعد یکی دوبار نخ دادن بی خیال می شدن این یکی خیلی پاپی بود. تا سه چهارماه هر وقت همدیگرو میدیدیم بهم لبخند میزد ولی همیشه من ارتباط چشمی رو خیلی زود قطع میکردمو میرفتم پی کارم. ولی اینبار با بقیه موارد فرق داشت. یکی دوماه خواب درستو حسابی نداشتم. همیشه بهش فکر میکردم. ولی من که شرایط ازدواجو ندارم (البته سربازی رفتم و سال دیگه درسم تموم میشه ولی با این اوضاع اقتصادی .... بگذریم). اهل دختربازی و اینا هم نیستم. برم بهش چی بگم آخه؟ تو این یک سال همیشه دورادور حواسم بهش بود. نمیتونم بگم که عاشقش شدم ولی خوب یه حسی بهش دارم. ازش خجالت هم میکشم به دلیل طرز برخورد با کسی که 5 ساله میشناسمش. حالا موندم که چیکار کنم. نمیتونم بی خیالش بشم. از طرفی میدونم که خانوادشون خیلی پولدارنو به تیپه ما متوسط به پایینا نمیخورن. بهش بگم؟ نگم؟ ما میتونیم آینده ای باهم داشته باشیم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)