"جامعترین سخن درباره
تفسیرمعنى اصلاح همان چیزى است که در کلمات قصار امیرمومنان على علیه السلام در
نهج البلاغه در شرح
استغفاربه معنى جامع و کامل آمده است.
کسى در محضر آن حضرت گفت: «اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ» گویى امام از طرز سخن او و یا سوابق و لواحق اعمالش مى دانست که این
استغفارجنبه صورى دارد و نه واقعى، به همین جهت از این
استغفاربر آشفت و فرمود: «ثَکِلَتْکَ امُّکَ اتَدْرى مَا الْاسْتِغْفارُ؟ الْاسْتِغْفارُ درَجَهُ الْعِلِّیِّیْنَ»؛ (مادرت بر عزاى تو بگرید، آیا مى دانى
استغفارچیست؟
استغفارمقام بلند مرتبگان است!)
سپس افزود: «وَهُوَ اسمٌ واقِعٌ عَلى سِتَّهِ مَعانٍ»؛ (استغفار یک کلمه است امّا شش معنى [و مرحله] دارد.)
«اوَّلُها النَّدَمُ عَلى ما مَضى»؛ (نخست، پشیمانى از گذشته است.)
«وَالثَّانى الْعَزْمُ عَلَى تَرْکِ الْعَودِ الَیْهِ ابَداً»؛ (دوم، تصمیم بر ترک آن براى همیشه است.)
«وَ الثَّالِثُ انْ تُوءَدِّىَ الَى الْمَخْلُوقینَ حُقُوقَهُمْ حَتّى تَلْقَى اللَّهَ امْلَسَ لَیْسَ عَلَیْکَ تَبِعَهٌ»؛ (سوم این که حقوقى را که از مردم ضایع کرده اى به آنها باز گردانى، به گونه اى که هنگام ملاقات پروردگار حقّ کسى بر تو نباشد.)
«وَ الرَّابِعُ انْ تَعْمِدَ الَى کُلِّ فَرِیْضَهٍ عَلَیْکَ ضَیَّعْتَها فَتُوَدِّىَ حَقَّها»؛ (چهارم این که هر واجبى که از تو فوت شده حقّ آن را به جا آورى [و قضا یا کفّاره آن را انجام دهى].)
«وَ الْخامِسُ انْ تَعْمِدَ الَى اللَّحْمِ الذَّى نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِیْبَهُ بِالْاَحْزانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَیَنْشَاَ بَیْنَهُما لَحْمٌ جَدِیدٌ»؛ (پنجم این که گوشتهایى که به واسطه حرام بر اندامت روییده، با اندوه بر
گناهآب کنى، تا چیزى از آن باقى نماند، و گوشت تازه به جاى آن بروید.)
«وَالسَّادِسُ انْ تُذِیقَ الْجِسْمَ الَم الَطَّاعَهِ کَما اذَقْتَهُ حَلاوَهَ الْمَعْصِیَهِ فَعِنْدَ ذلِکَ تَقُولُ اسْتَغْفِرُ اللَّهَ»؛ (ششم آن که به همان اندازه که لذّت و شیرینى
گناه را چشیده اى درد و رنج طاعت را نیز بچشى، و پس از طىّ این مراحل بگو استغفر اللّه!)
علاقه مندی ها (Bookmarks)