سلام
من دوسال تویه اداره کارمیکردم
بعد دوسال منو جذب نکردن
حالا یه اتفاقی افتاد برحسب تصادف شماره تلگرام رییس سابقم توگوشی مادرم بود . ازطرفیم بگم که من ازسرکارمیومدم و از روابط محیط کارم و اینکه رییسم با کی ارتباط داره نداره برخانوادم تعریف میکردم .
دوسال گذشته
دیشب مادرم توتلگرام ب رییس سابقم پیام داده درباره ارتباطی که با یکی اونجا داشته حرف زده
ابروی منو برده
اونجا یه اداره دولتی بود
اون رییسمم الان یکی از پستای مهم دولتی داره
حتی اگه یک درصدمم بخواد برمن کاری کنه جذب شم دیگه نمیکنه
پیش خودش میگه چقد دختره بچس هرچی میشه میره میگه
وهزارتافکرکه چقد بی کلاسن چقدخانواده سطح پایینی دارن
ازخجالت دارم میمیرم
اون اقا روی من چقد حساب بازمیکرد به عنوان یه دختری که بدون پشتوانه پیشرفت کرده توزندگیش بهم احترام میذاشت خیلیم دوس داشت من جذب شم ولی اون موقع کاری نمیتونس بکنه و یه خانم دیگه باپارتی جذب شد .
اسم اون خانم که باپارتی جذب شده رو هم تو پیاماش اورده بود
ابروم رفت .اخه این چه کاریه یه مادر با دخترش میکنه ؟
من هی خودمو میکشم بالا پیشرفت کنم سرمو بالا نگه دارم مادرم با رفتاراش یکارمیکنه سرم همیشه پایینه.
کدوم مادری اخه ازین کارا میکنه
تو خونه همه کاراشو میکنم ب خدا
خیلی بهم ظلم میکنه
جای خالی خواهروبرادرموکه ازدواج کردن پرمیکنم
خسته شدم ازدستت
دوسال قبل هم زنگ زده بود ب منشی اون اداره که کارمیکردم التماس میکرد منو جذب کنن .طرف دیپلم داشت من دانشجوی دکترای تخصصی
ابرومو همجا برده
ازش راضی نیستم
به رییسم پیام دادم گفتم من درجریان نبودم انگار به شما پیام داده عذرخواهی کردم اونم یه تیک خورده بود نگاه نکرده از بالا پریویو خونده انگار منم پیاممو دیلت کردم از صفحش.
علاقه مندی ها (Bookmarks)