نوشته اصلی توسط
Parastou
استارفیس عزیزم ما ده ساله با هم زندگی می کنیم و حساسیت های همدیگه رو شناختیم. هیچ وقت با هم در مورد تعریفمون از خیانت صحبت نکردیم و به نظر من هر رابطه ای یکی از دو نفر بدونه شریکش اون رو نمی پذیره و لازمه مخفیش کنه خیانت محسوب می شه. همسر من ارتباطش با تعدادی از همکلاسی های خانم دوران دانشجوییش حفظ کرده که افراد موجهی هم هستند. همکاران خانمی هم داره که بارها شاهد تماسش با اون ها بودم. ما هیچ وقت سر این ارتباطات به اختلاف بر نخوردیم. پس اگر هم به زعم همسر من چیزی نشده و خیانتی رخ نداده اما ممکن بود اگه اتفاقات این طور پیش نرن و من نسبت به تغییر حالت همسرم حساس نبودم و رو نمی شد به خیانت هم کشیده بشه.
من حتی اگه بپذیرم که خیانت نکرده نمی تونم بپذیرم که تمایل به خیانت نداشته و نمی دونم بخشیدم این خطا به صلاح هست یا نه.
متاسفانه اون قدر در بین اطرافیان ادم عاقلی دونسته می شه که هیچ وقت در مورد قانع کردنش برای مشاوره گرفتن موفق نبودم. البته این دلیل نمی شه دست از تلاش بردارم☺️
خادم رضای عزیز به خاطر محدودیت ارسال جواب شما رو همین جا می دم. ایشون تو متظاهر نیستن منتها از نظر اعتقادی دچار دوگانگی هستند متاسفانه. یه تربیت خانواده به ایشون داده و یه تربیت اقوام غیرمتعصبی که بعد از مهاجرت تحصیلی باهاشون زندگی کرده.
پرستو جون
پس من اینطور متوجه شدم معیارهای شما و همسرتون تو ارتباط با جنس مخالف هیچ فرق باهم نداره
درین مورد همیشه مث هم فکر کردینو اختلاف دیدگاه نداشتین
اون موارد هم که همسرتون انجام دادن میشه بگیم جرقه های خیانت بودن
یعنی اگه به همونجا ختم نمیشدن ممکن بود وارد فاز خیانت هم بشن
من از حرفای خودتون اینطور برداشت کردم
درسته؟
این مساله نهایتش با کمک مشاور خانواده حل میشه
البته حضوری
همسرتون انسان خوبیه
شما رم خیلی دوس داره
پس باید با کمک مشاورخانواده معلوم شه انگیزه ایشون از اونکارا چی بوده
نگران نباشین اما واسه مراجعه خودتونو شوهرتون پیش مشاور خانواده حتما پیگیر باشین
پرسیدین ایا ببخشم
جواب اینه که بله ببخشین اما مشروط
شرطتونم همین باشه که ایشون موافقت کنه همراه شما پیش مشاورخانواده بیاد تا این مساله کاملا حل شه
پرستو جون همسر منم یه انسان فوق العادس
بینهایت عالی و بی عیب
هیچ بدی تو ذاتش نیس
اما ایشون توان راه رفتن نداره
توان غذا خوردن نداره
دایم باید ضربان قلبشو چک کنیم
حموم و دستشویی ایشونم رو تخت واسش انجام میدیم
انقد نحیف و لاغره راحت رو دستم میگیرمش میبرمش پشت پنجره بیرون رو تماشا کنه
قدر زندگی خودتو همسرتو بدون
دور ازجون همسرت باشه اما هیشکی نمیتونه هیچ اتفاقی رو پیش بینی کنه
شوهر منم از اولش اینجور نبود
یه اتفاق غیرقابل پیش بینی باعث شد که به این حال دربیاد
پس قدربدون و خوبیای همسرتو پررنگتر نگا کن
البته شما معلومه خیلی قدرشناس هستی
تو تاپیکت چندبار از خوبیای شوهرت تعریف کردی
حتی بااینکه ازش گله مندی بااینحال انصاف رعایت کردی
موفق و پیروز باشی
مراقب خودت باش
تو عاشق نبودی که درد دل عاشقا رو بفهمی
تو بارون نموندی که دلگیریه این هوا رو بفهمی
تو گریه نکردی برای کسی تا بدونی چی میگم
دلت تنگ نبوده میخندی تا از حس دلتنگی میگم
تو تنها نموندی که حال دل بیقرارو بفهمی
عزیزت نرفته که تشویش سوت قطارو بفهمی
تو از دست ندادی بفهمی چیه ترس از دست دادن
جای من نبودی بدونی چیه فرق بین تو و من
علاقه مندی ها (Bookmarks)