سلام به همه
هفته پیش میخواستم برم خرید ماشینو از پارکینگ بردم بیرون روی پل پارکینگ پارکش کردم اومدم درو ببندم دیدم ماشین داره عقب عقب میاد کپ کرده بودم اومدم به خودم بجنبم پام سر خورد از روی پل پارکیینگ افتادم تو پارکینگ یه فاصله بیشتر از یه متر ماشینم هم رفت تا خورد به دیوار خیلی وحشتناک بود هیچ کار ی نمی تونستم بکنم سرم پر درد بود فقط زنگ زدم حمید گفتم ماشین خورده به دیوار تا گفت خودت چی؟بغضم ترکید و دیگه نتونستم حرف بزنم . حمید پرستار اورژانسه صد دفعه بهم گفته بود ماشین رو رو پل پارک نکن ماشین رو جلو تر بزار.دستم خیلی درد می کرد همون جا نشتم تا رسیدن. دادو بیداد میکردنمی فهیدم چی میگه فقط صدای داد و بیدادشو میشنیدم سرم خون میومد دستم هم خیلی درد می کرد سرمو نگاه کرد بعد خواست دستم رو ببینه با اون یکی دستم گرفته بودم خیلی درد داشتم نمی زاشتم دستم روببینه اصلا تو حال خودم نبودم ماتم برده بود یه دفعه دو تا چک محکم خوابوند زیر گوشم دیگه دست خودم نبود همین جوری اشک می ریختم ناله میکردم و اونم کار خودش و می کرد تو بیمارستان دیگه از حال رفتم نفهمیدم کی خوابم برد فقط بیدار شدم دیدم ساعت 3 بعد از ظهره دستمو گچ گرفته بودن و پاهامم کوفته شده بود همه می گفتن شانس اوردی ماشین از روت رد نشده و افتادی پایین .
از اون روز تا حالا هی به خودم میگم به خاطر اینکه ماشین روداغون کردم منو زد اصلا ازش بدم میاد.دلم می خواداصلا نیاد خونه به خاطر ماشینش منو زد مسخره. تا حالا دعوا کرده بودیم اما تا حالا نشده بود منو بزنه.اصلا به روی مبارکش هم نیمیاره که اون رفتارو با من داشت .
علاقه مندی ها (Bookmarks)