با سلام تا الان چندتا تاپیک داشتم وهمیشه مشکلاتم
بدترمیشه.یه توضیح کوچیک بدم برای دوستانی که اولین
تاپیکی هست از من میخونن.ازدواج من فامیلی بوده وبا
پسر خالم ازدواج کردم واز اونجا که پسر خالم پدرشون
اعتیاد داشته وبعد هم فوت کرد از بچگی با پدر
بزرگ ومادر بزرگ وخانواده داییم ویک خاله مجرد تو یک
خونه زندگی میکردن وکلا همشون از این سالهای زندگی
دسته جمعی اسیب زیادی دیدن.الان سالهاست که میگذر
ودیگه پدربزرگ ومادر بزرگ فوت کردن وخانواده دایی
مستقل شدن وفقط مادر شوهرم و خاله مجردم باهم
زندگی میکنن که همیشه این دوتا عامل اختلاف ونزاع
فامیل میشن ومن که عروس این خانواده هستم همیشه
مورد هجوم طعنه های شدید ورفتارهای نامتعارفشون قرار
گرفتم وهمیشه انتظار دارن که هر تعطیلی وعید واخر
هفته ما بریم پیش اونا ومن الان هفت ساله یک سیزده به
در یا عید در کنار خانوادم نبودم همیشه مسافرت مادر
شوهرم یا یکی از خانواده داییم همراه ما هستن از این
نحوه زندگی خیلی خسته شدم ولی از اونجا که به
شوهرم خیلی علاقه دارم همیشه تو جدایی وطلاق مردد
میشم.ولی الان مشکلم اینه که چون میدونم هیچ راه
برای کاهش رفت وامد باهاشون ندارم حداقل بدونم
روش درست برخورد با طعنه ومتلکها وحرفهای سینه سوز
این دونفر چیه ایا سکوته ایا جواب دادنه چون وقتی هم
جواب میدم با بدترین واکنشها روبرو میشم وهمیشه به
دعوا ختم میشه ودوباره ننه من غریبم بازیهای مادر
شوهرم شروع میشه که من با سختی بچه هام رو بزرگ
کردم میخوان ازم بگیرنشون وبدترین حرفهایی که فکرش
رو بکنید وخواهرش ودختر بزرگ داییم هم باهاشون
همکاری میکنه که جوری ادم رو مقصر جلوه میدن که کلا
تو فامیل همه یه جوری باهات برخورد میکنن.خیلی
سخته ایا جدا بشم باشرایط سخت یا راهی که بتونم
بهترین عکسالعمل رو در مقابل حرفها ومقایسه کردنهای
من با عروسهای دیگه فامیل یا طعنه ها راجع به خانوادم رو یاد بگیرم.
این رو هم اضافه کنم من ادم زود رنج ونکته سنجی هم
هستم وسریع هر حرفی رو میفهمم که به چه منظوری زده شده
علاقه مندی ها (Bookmarks)