باسلام
قبلا من در تاپیک دیگری مسایل و مشکلات زندگیمو خدمت شما سروران عزیز مطرح کردم. خدا را شاکرم با صبر مناسب و بعضی از راهکارهای مشاوره های خانواده بعد از 15 ماه قهر، خانمم رضایت به برگشت زندگی مشترک داد و مهریه هم متوقف شد. در حال حاضر من 2 مشکل برای زندگی مشترکمون می بینم که اتفاقا در مورد هر دوی آنها قبل از شروع جدید زندگی مشترک صحبت کردیم...اما یکی از آنها الان مهمتر است. و آن این مورد است که خانمم همچنان با همه خانواده من یعنی پدر و مادر و خواهرانم قهر هستش و راضی به برقراری رابطه حتی به اندازه ظاهری و مناسبتی نیست....نمیدانم چه کنم؟ این مسئله باعث داشکسنگی میشود...با خود خانمم قرار گداشته بودیم که باشه تا یکسال دوست نداره رفت و آمد کنه اشکال نداره...ولی بعد از آن کم کم رفت و آمد ایجاد بشه....اما الان یک مشکلی پیش اومده که نبود خانمم را به چشم میاره و اون فوت یکی از بستگان فامیل نزدیکم هست....نگران این هستم که اگر به خانمم بگم و به مجلس فاتحه ببرمش اونجا به خانواده من جلوی بقیه فامیل بی احترامی، سردی ، بی محلی کنه .... مضافا اینکه توی این دو سال که ازدواج کردیم از ماه سوم خانمم قهر کرد و اصلا فرصت نشد خانواده های همو ببینیم.....دوم اینکه اگر هم فعلا به خانمم نگم ممکنه با حساسیت و فرضیات زیادی که تو ذهنش مرور میکنه بعدها از من یا حتی خانوادم انتقاد کنه که شما دوستم نداشتین و برای همین به من نگفتین....یا استدلال های دیگه ای بیاره....خواهشی که دارم نظرتونو به من بگید آیا فوت عزیز سفر کرده را با این شرایط به خانمم بگم یا نگم؟ روشی پیشنهاد میکنید؟ تو ذهن خودم ایته که بهش بگم ، و توضیح بدم به دلیل عاطفه زن و شوهری بهت اطلاع دادم ، با توجه به شرایط هیچ اصراری ندارم که تو زحمت بندازی خودتو و از روی فشار بخوای بیای فاتحه بخونی، اما لطفا ببین اگر میتونی خویشتن داری کنی و حالت بی محلی و مسئله ای پیش نیاد و رفتاری یا حرکتی سر نزنه که فامیل متوجه قهر بشن بریم باهم....اما اگر فکر میکنی الان شرایطش نیست بعدا باهم میریم خدمت پدرم بهش تسلیت میگیم...نظرتونو در مورد این روش خودمم بگید..هنوز نگفتم...ممنون میشم کمک کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)