با سلام خدمت عزیزان همدردی
من حدود 5 ساله که ازدواج کردم و صاحب یه فرزند هستم من و همسرم پانزده سال تفاوت سنی داریم . من 27 ساله و شوهرم42 ساله هست مشکلم اینه که همسرم به همه چی شک میکنه وقتی میریم بیرون مدام به من زل میزنه طوریکه راه رفتنم رو هم گم میکنم بعدش یه دفعه میبینم قیافه میگیره هر چه ازش می پرسم چی شده جواب نمیده بعد از چند روز قهر بالاخره خودش میاد میگه فلان جا به فلان مرد نگاه کردی واقعا با شنیدن این حرف داغون میشم یا مثلا میگه فلان جا موهاتو عمدا بیرون گذاشتی در ضمن از چادر هم بدش میاد . به خاطر این اخلاقش بیرون اصلا آرایش نمیکنم ولی با این وجود توی ماشین یه دستمال برمیداره و صورتمو پاک میکنه تا ببینه واقعا کرم نزدم اصلا هم نمیزاره تنهایی جایی برم هر وقت خودش دلش خواست میبره اونم با این شرایط . سر این مسائل فحاشی میکنه و تهدیدم میکنه که خودکشی میکنم و از این حرفها و در نهایت زنگ میزنه به خانوادم و بزرگهای فامیل این چیزها رو میگه طوری شده که دیگه هرکی شمارش رو میبینه جواب نمیده یا اگه جواب بده میگه اینجور چیزها مشکل خودتونه .واقعا از این وضعیت خسته شدم لطفا راهنماییم کنید ممنونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)