من 24 سالمه و حدود یک سال پیش تو یکی از شبکه های اجتماعی با آقایی حدودا پنجاه ساله و متاهل و ساکن اروپا آشنا شدم
اونجا ما یک گروه دوستانه داشتیم که من و این آقا هر دو عضو گروه بودیم و سر شوخی و خنده ک کی با کی ازدواج کنه من و ایشون هم مثلا با هم به طور مجازی ازدواج کردیم
دو سه روز بعد ازین اتفاق و خنده ها با هم برای اولین بار چت کردیم و شماره به هم دادیم.دوبار ایشون تماس گرفتن با من و تو صحبتهاشون مرتب تکرار میکردند که چه جالب که رابطه مون داره جدی میشه
این جمله شون من رو نگران کرد و همون روز به دوست مشترکمون که یه خانم دیگس اطلاع دادم ک مثله اینکه ایشون رو من حسابی جز یه دوست عادی باز کردند و خودت جمع کن قضیه رو
بعد ازون دیگه من تو اون گروه با اون آقا صحبتی نمیکردم و هر چی هم میگفتن یه جوابی میدادم و دست به سرشون میکردم ایشون هم دیگه ول کردن
تو فروردین ماه بهم پی ام دادن و گفتن برای دو هفته میخوان بیان ایران که همین دوستاشون تو اون شبکه ی اجتماعی رو ببینن و ازم پرسیدن که میشه من هم ببینن یا نه ومن هم به ایشون گفتم یه روز رو برای من خالی کنن با هم بریم بیرون
ایشون رسید ایران و دیگه دائم با بچه های گروه این ور و اون ور بود.یه روز رو هم با هم بودیم که بعدش دوباره من خودم ایشون رو دو بار دیگه دعوت کردم و رفت و آمدمون بیشتر شد
روز عاخری هم که میخاست بره تا عاخرین لحظه با هم بودیم
ایشون برگشتن کشورشون و ارتباط ما ادامه داشت و خیلی بیشتر از قبل از ملاقاتمون شد
تقریبا هر روز از صب تا شب با هم چت میکنیم و هر شب با هم حدود دو ساعت حرف میزنیم
یه مدت پیش همسر این آقا متوجه ارتباط ما شد و یکی از چت هامونو خونده بود بعد دعواشون شده بود و بهش گفته بود باید عکس پروفایلش تو کل شبکه ها و نرم افزارهای اجتماعی رو عکس دو نفرشون بذاره .دوست من هم برای اینکه دعوا تموم شه و دست از سرش برداره قبول کرد و اینکارو کرد
الان خانمش اومده ایران و دوستم سه ماهی رو باید تنها بمونه .که همین هم باعث بیشتر شدن ارتباطمون شده
خیلی دوسش دارم و روش حساس شدم و اینو همه ی دوستای مشتکرمون هم فهمیدن
در ضمن قبلا ایشون با یه خانم متاهل تو همون گروه دوست شدن که اون خانم ب خاطرایشون از همسرش جدا شد ولی بعد از جداییش این آقا زیر حرفش زد و راضی نشد خانومشو طلاق بده و رابطه شون تموم شد .نوع رابطه شون هم فرق میکرد همش عشق و عاشقی بود
مرتب تو گروه ب هم ابراز علاقه میکردن ولی رابطه با من همش شوخیه مثله دو تا دوست صمیمی
الان خودش میگه اون خانوم نخاسته و من میخاستم به عنوان زن دوم باشه ولی گفته بین من و همسرت یکی که من هم به خاطر شرایط اقامت و زندگیم نمیتونستم از زنم جدا شم و رابطه مون ب هم خورده
اینکه الان ارتباط ما مثله دو تا دوست صمیمیه و هیچ حرف خاصی در مورد مسائل جنسی و اینجور چیزا نمیزنیم و فقط خنده و شوخی و حر ف های روزمرس ایردای داره؟
من نمیخام این رابطه رو تمومش کنم ولی دلم میخاد بازخورد بیرونی رابطه مو بدونم
خودم و ایشون تصمیم گرفتیم حتی اگر من ازدواج کردم هم ایشون رو با همسرم آآشنا کنم و دوست بمونیم
.دوستی عادی و صمیم ما ممکنه برای من ایراد و ضرری داشته باشه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)