چرا من محتاج محبتم ؟

[اورانوس1399]

من یه خانم 37 ساله هستم
که دو سال از همسرم بزرگترم
و دو بچه 9 و 2 ساله دارم
و در شهر همسرم زندگی میکنم
شاغلم
کلا مشکلم اینه که همسرم خیلی خودشیفته و زورگو
و هرچی خودش میگه باید همینجور رفتار و انجام بشه
تنها چیزهایی که براش مهمن اینه که احترام خودش و خانوادش حفظ بشه ، هرکاری اون گفت انجام بدیم حتی نوع لیاس و پوشش من وبچه ها رو تعیین میکنه ، باید در هر صورت خونه خیلی تمیز و مرتب و ناهار و شام حاضر باشه ،
کلا یه مردسالار
بی نهایت وظیفه شناسه
ولی با فرزند بزرگم سر همین زورگویی هاش گاهی جدل دارند
یه بار خیانت تلفنی انجام داده( وبا طرف روزی 4 ساعت حرف میزده) و وقتی به روش میارم میگه حقم بود و دلم خواسته و...
من فقط ازش محبت خواستم
اما ایشون اصلا محبت و عشق نداره
به طور مثال من یه هفته پیش جراحی لثه داشتم پزشک گفتن تا یه هفته حرف نزن
بعد از 5 روز که صحبت کردم میگه اجازه داری که حرف میزنی
منم ناراحت شدم بهم گفت قیافه نگیر برامون
من فکر کردم وقتی حرف بزنم میگه دلم برا حرف زدنت تنگ شده بود
اگه برم جایی به ندرت زنگ میزنه
کلا رفتاری نداره که ازش دوست داشتن رو حس کنم

[سحر بهاری]

سلام چند سؤال دارم لطفا پاسخ بدین؛

۱. ساعت کاری شما در روز چند ساعت هست؟ چند روز در هفته؟
۲. شما تابحال با خانواده ایشون مشاجره داشتین؟
۳. اگر از موضوعی ناراحت باشین چطور به همسرتون انتقال میدین؟
۴. ارتباط همسرتون با خانواده شما چگونه هست؟ اگر بده چرا؟
۵. تابحال همسرتون در مورد نیازها و خواسته های خودش با شما صحبت کرده؟ یا شما ازش پرسیدین؟
۶. ویژگیهای خوب همسر شما چی هست؟
۷. چطور فهمیدین ایشان خودشیفته هستن؟

[ساقی]

سلام اورانوس

کلا مشکلم اینه که همسرم خیلی خودشیفته و زورگو
و هرچی خودش میگه باید همینجور رفتار و انجام بشه
تنها چیزهایی که براش مهمن اینه که احترام خودش و خانوادش حفظ بشه ، هرکاری اون گفت انجام بدیم حتی نوع لیاس و پوشش من وبچه ها رو تعیین میکنه ، باید در هر صورت خونه خیلی تمیز و مرتب و ناهار و شام حاضر باشه ،
کلا یه مردسالار

لطفا به این سوالات پاسخ بدین :
1- حرف آخر رو توی خونه پدری شما کی می زنه؟
2- حرف آخر رو توی خونه پدری همسرتون کی می زنه ؟


- - - Updated - - -

چرا من محتاج محبتم ؟


برای اینکه خانم ها نیاز به توجه و مهر دارند و این کاملا طبیعی هست .
بهتره پرسیده شود چطور می تونم نیاز به توجه و محبت خود را در کانون خانواده و از طریق همسرم دریافت کنم ؟

[اورانوس1399]

سلام اورانوس




لطفا به این سوالات پاسخ بدین :
1- حرف آخر رو توی خونه پدری شما کی می زنه؟
2- حرف آخر رو توی خونه پدری همسرتون کی می زنه ؟


- - - Updated - - -

چرا من محتاج محبتم ؟


برای اینکه خانم ها نیاز به توجه و مهر دارند و این کاملا طبیعی هست .
بهتره پرسیده شود چطور می تونم نیاز به توجه و محبت خود را در کانون خانواده و از طریق همسرم دریافت کنم ؟

1. تو خونه پدریم ، پدرم سالهاس فوت کرده مادرم در امور مربوط به خودش و کل اعضا تصمیم گیرنده بود و هست درباره مسائل مربوط به خودمون ، مثل ازدواج و ....با همفکری ولی تصمیم نهایی بازم با خودمون بود

2. در خانواده همسرم بیشتر پدرشوهرم ولی با مشورت با بچه هاش ..کلا پدرشون یه مرد بی نهایت مهربان و باشعورو خاصه در حدی که هر شب میرم دیدنش و بهش وابسته ام ..حتی خیلی بیشتر از پدر مرحومم دوستش دارم

[اورانوس1399]

سلام چند سؤال دارم لطفا پاسخ بدین؛

۱. ساعت کاری شما در روز چند ساعت هست؟ چند روز در هفته؟
۲. شما تابحال با خانواده ایشون مشاجره داشتین؟
۳. اگر از موضوعی ناراحت باشین چطور به همسرتون انتقال میدین؟
۴. ارتباط همسرتون با خانواده شما چگونه هست؟ اگر بده چرا؟
۵. تابحال همسرتون در مورد نیازها و خواسته های خودش با شما صحبت کرده؟ یا شما ازش پرسیدین؟
۶. ویژگیهای خوب همسر شما چی هست؟
۷. چطور فهمیدین ایشان خودشیفته هستن؟

1. روزی 5 ساعت و 5 روز هفته یه هفته صبح یه هفته عصر ( محل کار و خونه خیلی نزدیکه ..تو این تایم هم همسرم خودش اکثرا یا سرکاره یا وقت ناهار و استراحت عصرشه )


2. مشاجره فقط یه بار با مادرشون چون واقعا مستبد هستند در اوایل ازدواج ..ایشون اصرار داشتن جهیزیه رو که مادر من هزینه اش رو میداد طبق سلیقه ایشون خریداری بشه ..ایشون با من جنگ کردند و دعوای شدید من جوابشو ندادم ...ایشون اعتقاد داشتن من حقوقم رو در دوران عقد باید به ایشون بدم و باید تو هزینه مجلس عروسی و رهن خانه به همسرم پول بدم ...درحالیکه جهیزیه من از عروسهای دیگشون خیلی بیشتر بود برای همه اونها مجلس گرفتن برای ما نه ..حتی کادویی که پدرشوهرم به من داد رو ازم گرفت ..تازه از کادوهایی که برای عروسی آورده بودند هم برداشت ...حتی یه انگشتر طلا رو هم برداشت ..کل هزینه های عروسی و خونه و....با همسرم بود


3. اوایل باهاشون صحبت میکردم ولی بعدا دیدم وقتی حرف میزنم فقط خودم محکوم میشم میرم تو لاک خودم ...گاهی هم عصبی میشم و با خشم درخواست می کنم ...

4.با خانواده من چون ازمون دورن سالی دو هفته میان خونه مامانم و خانواده من خیلی رعایت می کنند که ناراحت نشه یه سری که ناراحت شد هر چی دهنش دراومد به خواهرام گفت ( ایشون معتقدن که من خونه مادرم خیلی خوشم و میخندم و.... خونه مادر ایشون نه ..دلیلشم اینه که تو منطقه ما وقتی دور هم جمع میشیم از هر چیزی جهت خوش بودن و خندیدن و...استفاده می کنیم طرف اونها از هر چیزی جهت ناراحت شدن ..باوجودیکه سطح زندگی برادراش بالاس و وضع مالی خوبی دارن همش در حال ناله و غصه خوردن هستن ولی به خدا تو خونه مامانم ما با داشتن یه بستنی چوبی هم شارژیم ....
....نمیخوام یه طرفه به قاضی برم ولی کلا خانواده من بسیار اهل صحبت و مشاوره و ...هستند حتی برادرم با وجودیکه از همسرم چندسال کوچکتر ...هروقت همسرم بخواد خونه بخره و قصد هزینه مالی سنگین داشت هباشه حتما باهاش مشورت می کنه و همیشه طبق حرف برادرم عمل میکنه ..یه سری هم برادرم از راه دور با توجه به شرایط ایشون رو از خرید یه ملکی که فقط از ما شرایط رو شنیده بود منع کرد که بعدها حرف برادرم درست از آب دراومد و نزدیک بود سرمایه 10 سالمون دود بشه


5.همش میگه خواسته ایشون خونه تمیز هست که با وجود دو تابچه امکانش نیست بچه های من روزی 3 ساعت تو خونه تنها هستند و نمیشه در این تایم ازشون بخوام دست به چیزی نزنند ..تمیزیی از نظر شوهرم یعنی همه جا از تمیزی برق بزنه یه دونه نخ هم رو زمین نباشه حتی بچه ها اسباب بازی هاشون نیارن بیریزن ....!!!!!!!!!!!!!!!!من خیلی رعایت میکنم همه جا رو مرتب میکنم از خونه میام سرکار اما تا ایشون برسن بچه ها کمی کثیف کاری می کنن

6.وظیفه شناس و مسئولیت پذیره ، تا اونجایی که در توانش هست کار کرده و برامون اموال جمع کرده و مدیریت اموالش عالیه ....تا اونجایی که بتونه وقتش رو با ما میگذرونه از خرید هیچ چیزی برامون دریغ نمیورزه...( دقیقا نقطه مقابل پدرم هستند پدرم تا بودن بهترین امکانات بود بدون حتی ذره ای پس انداز یا خونه و...به طوریکه بعد از مرگشون واقعا به سختی افتادیم )

7. چند کلیپ استاد خواهرم بهش داده و یه پرسشنامه که از رفتارهاش پرکردم که هستن البته با درجه متوسط

- - - Updated - - -

اینم باید بگم من از کودکی دوست داشتم بهم توجه بشه
کلا تو دانشگاه هم همین بودم
عاشق این بود که همه عاشقم باشن و کشته مرده من
کلا میدونم که مهرطلبم

[خادم رضا]

1.

- - - Updated - - -

اینم باید بگم من از کودکی دوست داشتم بهم توجه بشه
کلا تو دانشگاه هم همین بودم
عاشق این بود که همه عاشقم باشن و کشته مرده من
کلا میدونم که مهرطلبم

سلام
چند وقت پیش تلوزیون داشت یه برنامه نشون میداد که کودکان متوجه میشن ما دوسشون داریم یا خیر
خیلی جالب بود
اونوقت‌ دوست داشتن ما با انسان اثر وضعی براش نداشته باشه
حتمی داره
چرا تمرکزتان را به جای اینکه فقط محبت همسرتان را جذب کنید روی افراد دیگست
من از زندگی شما چیزی نمیدانم ولی همین که دوست دارید محبت دیگران را جذب کنید خود به خود توجهتان از همسرتان کم میشود
شایدایشونم بلغزند
یک زن انقدر جاذبه برای یک مرد داره که همسرش فکر لغزیدنم نباشه فقط باید تمرکزش روی جذب محبت همسرش باشد

[سحر بهاری]

۱. ( گفتگو با همسر )

گفتگوی صحیح به ارسال ماهرانه پیام بستگی داره، چرا که زبان میتونه سلاحی باشه که هم دیگران رو هدف قرار بده و هم خودمون رو دچار آسیب کنه و در نهایت ارتباط تخریب بشه. پس شما از جانب خودتون تلاش میکنین تا آنچه از احساسات، افکار و ... شماست رو به همسرتون منتقل کنین.

راه گفتگوی مؤثر اینها هستن ؛
* رفتار گرم و‌ صمیمی
* انتخاب زمان مناسب برای گفتگو
* سخن روشن و‌ بدور از ابهام
* استفاده از کلماتی مثل ( عزیزم )_ ( جانم ) و... بجای صدا زدن اسم همسر یا تو
* فکر کردن روی مسئله ای که میخواین بیان کنین
* جدا کردن مسائل غیر ضروری برای گفتگو
* خلاصه گویی و عدم پر حرفی
* خوب گوش دادن (۱)
* تقویت تماس چشمی
* مدیریت احساسات
* استفاده از کلمات و جملات مثبت
* تشکر و قدردانی از زحمات یا تلاش های فرد مقابل
* توجه به لحن و تن صدا خود
* قرار گرفتن در فضای مناسب و آرام
* عدم سرزنش، توهین، تمسخر، مقایسه و ... همسر
* تقویت اعتماد بنفس خود
و...
شما باید اینطور گفتگو کنین تا گفتگوی مؤثری داشته باشین.

۲. ( استفاده از مهارت مورد شماره یکم، برای کنترل مورد شماره دوم )

یعنی شما با گفتگوی کم کم در آینده نزدیک مؤثر همسرتون رو راهنمایی کنین با مشاور ارتباط بگیرن و متقاعد بشن نیاز به مراجعه پیش متخصص دارن. در مورد ایشان مسائلی مطرح هست که نیاز به بررسی بیشتر و درمان داره. ( که روی زندگیتون تأثیر مثبتی خواهد داشت )

(۱)
شنونده ی خوبی برای سخنان همسرتون باشین تا حدی که بتونن بدون نگرانی از سرزنش، تمسخر، توهین و در کل تنش تمامی آنچه که در ذهنشون هست رو برای شما بیان کنن و نگرانی از عکس العمل شما نداشته باشن و در اینصورت وقتی هدفتون درک کردن ، نه جواب دادن باشه، میشه این انتظار رو داشته باشین شما هم در گفتگو موفق بشین و سخنانتون شنیده بشه. وقتی قرار باشه فقط خودتون حرف بزنین و تریبون مال شما باشه همسرتون ممکنه تمایل نداشته باشن در گفتگو شرکت کنن یا ادامه بدن.

در مورد توجه و محبت که اشاره کردین در پست بعدی برای شما خواهم نوشت.

[اورانوس1399]

سلام
چند وقت پیش تلوزیون داشت یه برنامه نشون میداد که کودکان متوجه میشن ما دوسشون داریم یا خیر
خیلی جالب بود
اونوقت‌ دوست داشتن ما با انسان اثر وضعی براش نداشته باشه
حتمی داره
چرا تمرکزتان را به جای اینکه فقط محبت همسرتان را جذب کنید روی افراد دیگست
من از زندگی شما چیزی نمیدانم ولی همین که دوست دارید محبت دیگران را جذب کنید خود به خود توجهتان از همسرتان کم میشود
شایدایشونم بلغزند
یک زن انقدر جاذبه برای یک مرد داره که همسرش فکر لغزیدنم نباشه فقط باید تمرکزش روی جذب محبت همسرش باشد

ممنون از راهنماییتون
من گفتم اون وقتها که دانشجو بودم
یعنی قبل از ازدواج
اتفاقا خیلی هم جذبم میشدند و جالبه سریع دل می کندند

الان که فقط فکر زندگیم هستم

- - - Updated - - -

۱. ( گفتگو با همسر )

گفتگوی صحیح به ارسال ماهرانه پیام بستگی داره، چرا که زبان میتونه سلاحی باشه که هم دیگران رو هدف قرار بده و هم خودمون رو دچار آسیب کنه و در نهایت ارتباط تخریب بشه. پس شما از جانب خودتون تلاش میکنین تا آنچه از احساسات، افکار و ... شماست رو به همسرتون منتقل کنین.

راه گفتگوی مؤثر اینها هستن ؛
* رفتار گرم و‌ صمیمی
* انتخاب زمان مناسب برای گفتگو
* سخن روشن و‌ بدور از ابهام
* استفاده از کلماتی مثل ( عزیزم )_ ( جانم ) و... بجای صدا زدن اسم همسر یا تو
* فکر کردن روی مسئله ای که میخواین بیان کنین
* جدا کردن مسائل غیر ضروری برای گفتگو
* خلاصه گویی و عدم پر حرفی
* خوب گوش دادن (۱)
* تقویت تماس چشمی
* مدیریت احساسات
* استفاده از کلمات و جملات مثبت
* تشکر و قدردانی از زحمات یا تلاش های فرد مقابل
* توجه به لحن و تن صدا خود
* قرار گرفتن در فضای مناسب و آرام
* عدم سرزنش، توهین، تمسخر، مقایسه و ... همسر
* تقویت اعتماد بنفس خود
و...
شما باید اینطور گفتگو کنین تا گفتگوی مؤثری داشته باشین.

۲. ( استفاده از مهارت مورد شماره یکم، برای کنترل مورد شماره دوم )

یعنی شما با گفتگوی کم کم در آینده نزدیک مؤثر همسرتون رو راهنمایی کنین با مشاور ارتباط بگیرن و متقاعد بشن نیاز به مراجعه پیش متخصص دارن. در مورد ایشان مسائلی مطرح هست که نیاز به بررسی بیشتر و درمان داره. ( که روی زندگیتون تأثیر مثبتی خواهد داشت )

(۱)
شنونده ی خوبی برای سخنان همسرتون باشین تا حدی که بتونن بدون نگرانی از سرزنش، تمسخر، توهین و در کل تنش تمامی آنچه که در ذهنشون هست رو برای شما بیان کنن و نگرانی از عکس العمل شما نداشته باشن و در اینصورت وقتی هدفتون درک کردن ، نه جواب دادن باشه، میشه این انتظار رو داشته باشین شما هم در گفتگو موفق بشین و سخنانتون شنیده بشه. وقتی قرار باشه فقط خودتون حرف بزنین و تریبون مال شما باشه همسرتون ممکنه تمایل نداشته باشن در گفتگو شرکت کنن یا ادامه بدن.

در مورد توجه و محبت که اشاره کردین در پست بعدی برای شما خواهم نوشت.

منون از راهنماییتون
شنونده بسیار خوبی هستم
حتی بارها بهش مشورت دادم و استفاده کرده
ولی من هروقت با اون از محل کارم میگم یا میگه اداره شما خبری نیست یا میگه همش تقصیر تو هست ....
بارها هم بهش گفتم حوصله کن کامل گوش کن
مشاوره که اصلا نمیره

[ساقی]

سلام اورانوس




لطفا به این سوالات پاسخ بدین :
1- حرف آخر رو توی خونه پدری شما کی می زنه؟
2- حرف آخر رو توی خونه پدری همسرتون کی می زنه ؟


- - - updated - - -

سلام مجدد
نکته :درستش این هست که بپرسیم در خانه تصمیم نهایی,نه حرف آخر با کیست؟

- خانواده یک سیستم هست . زمانی برون داد خانواده مثبت خواهد بود که کل اجزا با هم کار کنند و هماهنگ باشند.اگر ساعت را درنظر بگیریم هر تکه آن جدا باشند به کار نمی آیند یا اگر یکی از اجزا درست کار نکند ساعت ما رقم درست را نشان نمی دهد .

خانواده یک سیستم است . زیر سیستم های آن ابتدا زن و شوهر که نقش همسری را ایفا می کنند . بعد زیر سیستم فرزندان که نقش های والد- فرزندی به همراه دارند .

- در خانواده نقش ها اهمیت دارند .مهم هست که مرد در نقش و وظایف مرد و زن در نقش و وظایف زن و فرزندان نیز در نقش و جایگاه خود ظاهر شوند .

- در خانواده مرزها نیز اهمیت دارند . مرز خانواده با خانواده های اصلی . مرز والد و فرزند و مرز بین زن و شوهر .

- اولویت بندی ها مهم است .مطلوب این است که هردو همسر, نفر اول زندگی شان, همسر باشد .

- کانون خانواده محلی برای ارضاء درست نیازهای روحی و عاطفی و جسمی برای اعضا یش است . توجه به نیاز های یکدیگر از وظایف اصلی اعضا خانواده می باشد .

نیاز به محبت و دوست داشتن و دوست داشته شدن ؛نیاز به قدرت ،نیاز به استقلال و آزادی ، نیاز به تفریح ،نیاز به .....

در خانواده بر اساس تفاوت های جنسیتی زن و مرد ،مرد نیاز به قدرت و زن نیاز به مهر و توجه دارد .

مرد در خانواده باید قوامیت داشته باشد .
این قوامیت از کجا و چگونه تامین شود ؟؟؟

زن در خانواده باید کانون مهر باشد و باید گرما بخش خانه باشد .
حال این مهر و عاطفه از کجا تامین گردد؟؟؟


مرد برای قوامیت و برای این که وظیفه ای که به عهده دارد خوب انجام شود نیاز به تشخیص دارد .

کلا مشکلم اینه که همسرم خیلی خودشیفته و زورگو
و هرچی خودش میگه باید همینجور رفتار و انجام بشه
تنها چیزهایی که براش مهمن اینه که احترام خودش و خانوادش حفظ بشه ، هرکاری اون گفت انجام بدیم حتی نوع لیاس و پوشش من وبچه ها رو تعیین میکنه ، باید در هر صورت خونه خیلی تمیز و مرتب و ناهار و شام حاضر باشه ،
کلا یه مردسالار

گاهی ریشه بهانه جویی ها و زورگویی در مردان نیاز به قدرت هست . یعنی خانم ناخواسته رفتاری انجام داده که این نیاز مورد توجه قرار نگرفته یا حتی درگیر کشمکش و جنگ بر سر قدرت شده اند .
نیار به تایید و تشویق در مرد یک نیازی هست که وقتی از طرف زن مورد توجه قرار می گیرد و بر آورده می شود خزانه های قدرت مرد پر میشه مرد احساس امنیت و آرامش می کند. حال که این نیاز تامین شد می تواند به نیاز نیاز زن که توجه و مهر هست توجه نماید .


وقتی توسط زن نقاط مثبت مرد مورد توجه قرار گرفته شود و هنگامی که از کوچکترین کار مثبت همون موقع و به صورت مصداقی تقدیر و تشکر شود . این نیاز به قدرت مرد تامین می شود . یک مرد با بالاترین اعتماد به نفس و با بالا ترین قدرت نیاز به تایید و تشویق زنش دارد . (حتی اگر رئیس جمهور هم که باشد وقتی یک سخنرانی مهم داشته باشد یواشکی به همسرش می گوید خوب سخنرانی کردم ؟البته خانمی که خوب توانسته این نیاز را برآورده کند)



در خانواده وقتی یک نفر تغییر می کند بقیه افراد نیز تحت تاثیر این رفتار واقع می شوند . وقتی یک نفر مشکلی پیدا کند خواسته یا ناخواسته دیگران هم به نوعی درگیر این مشکل می شوند .این خاصیت خانواده است .

حال اگریک نفر در جهت مثبت تغییر کند خواه نا خواه هر چند طرفش مقاوم باشد آنها را درگیر این تغییر خواهد کرد .

مثالی بزنم:

در جلسه مشاوره خانمی که داد و فغان از بی مهری و بی توجهی شوهرش دارد. خوب به حرفهایش گوش میدهم و تایید می کنم و می گویم کاملا حق داری اینها رو از شوهرت طلب کنی حتی بیشتر از این ها را . و اینکه یک راه دارد و آن این است که اورا تاییدو تشویق کنی .و این نیاز دارد که از جنبه ی دیگری به رابطه تان نگاه کنی و بتونی نقاط مثبت و وپژگی های مثبت همسرت رو ببینی و روی رفتارهای مثبتش تمرکز کنی . و ازش می خوام برای جلسه بعدبه عنوان تکلیف در خانه حتما چند مورد از کارهایی که در جهت تایید و تشویق همسرش و کلا برای نیاز به قدرت همسرش انجام داده بیاورد .

جالب واکنشی که خود خانم در جلسه ی بعدی نشون میده .میگه همسرم این هفته مهربونتر شده بود یا لااقل کمتر زور گویی می کرد .و خود خانم با این تمرین احساس رضایت پیدا می کرد .

[حیاط خلوت]

به نظرم موضوع جالبی هست