به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array

    حس حقارت و بازیچه بودن از یه رابطه آشنایی

    سلام دوستان..وقت بخیر.دیشب میخواستم تاپیک بزنم ولی انقد حالم بد بود که تمرکز برای تایپ کردن نداشتم.


    من و یه آقایی سه ماه پیش با هم آشنا شدیم.من 27 ساله و ارشد و کارمند و ایشون دو سال بزرگتر و در شرف دفاع پایان نامه ارشد و کارمند بودن.ایشون تو محل کار من، مهندس ناظر یه پروژه بودند و بعد از مدتی رفت و آمد به اداره ما به من پیشنهاد دادن با هم آشنا شیم.من اصلا اون موقع حس و انگیزه برای آشنایی نداشتم ولی ایشون اصرار و خواهش کردن و من قبول کردم یه جلسه بیرون با هم حرف بزنیم.



    ایشون بلافاصله بعد از جلسه اول شروع به ابراز احساسات تو تلگرام کردن و مدام میگفتن تو دختر خیلی زیبایی هستی،تحصیلکرده ای،نسبت به همسن و سالات خیلی جلوتری(این رو بابت پست مهمی که من تو اداره مون دارم میگفتن)،خوش اخلاق و مهربونی،شیرین و تو دل برویی،خونواده آبرومندی داری،درک و فهمت بالاست و ...

    ولی من طبق چیزایی که تجربه کردم هیچ وقت تا رسمی شدن یه رابطه وارد فاز احساسات نمیشم و به ایشون هم هر بار میگفتم که خواهشا این جور احساسات رو بذارید برای موقعی که به نتیجه رسیدیم و شاید اصلا تو ابعادی با هم تناسب نداشتیم و این ازدواج سر نگرفت پس خوب نیست این همه ابراز احساسات ولی ایشون در جواب من میگفتن خب دوست داشتنی هستی من چیکار کنم و این حرفا.تو اون پروسه سه ماهه من حتی یک بار هم ایشون رو تو خطاب نکردم همیشه ضمیر جمع بکار بردم.هیچ وقت بهشون زنگ نزدم،هیچ وقت شروع کننده اس ام اس نبودم و همیشه با غرور کافی و در عین حال با خوش رفتاری برخورد کردم.همیشه ایشون بودن که بهم زنگ میزدن و پیگیر قرارها و دیدارها بودن.


    ایشون بعد از جلسه اول بهم گفتن خواهرم بیاد باهات آشنا بشه(خواهرشون متاهل و 43 ساله بودن) و من گفتم بهتره فعلا خودمون یکی دو جلسه حرف بزنیم ببینیم اصلا معیارای همو داریم یا نه بعدش خواهرتون تشریف بیارن ولی ایشون دو روز بعدش گفتن خواهش میکنم بیا و خواهرم رو تو یه کافی شاپ ببین.من که رفتم دیدم پدر و مادر و خواهرشون هر سه با هم اومده بودن.خونوادش کلی از من که انتخاب پسرشون هستم تعریف کردن و منو به زور رسوندن خونمون در حالیکه من اون روز تصمیم داشتم پیاده روی کنم ولی انقد اصرار کردن که حریفشون نشدم.




    بعدش هم ایشون بهم گفتن که پدر و مادرم از خوش اخلاقی و مودب بودنت تعریف کردن و گفتن انتخابت بیسته و این حرفا.بارها بهم گفت آی تک تو خیلی دختر خوبی هستی و واقعا دوس دارم همسرم باشی.تو عمرم دختری مثل تو نتونسته منو به خودش علاقمند بکنه وحرفایی از این قبیل.

    لازمه بگم ما تو اون سه ماه در مورد خیلی چیزا با هم حرف زده بودیم.تو خیلی زمینه ها به توافق رسیده بودیم ولی ایشون یکم افکار سنتی داشتن و میگفتن دوست ندارم همسرم دکترا بخونه،دوست ندارم کار بکنه،دوست ندارم به هیچ وجه آرایش بکنه حتی در حد یه کرم ضد آفتاب و حتما باید چادری باشه.



    تو جلسه اول که این معیاراشون رو مطرح کردن من بهشون گفتم من دکترا قبول شدم و خودم انصراف دادم ولی در مورد کار، من زمانی کارم رو میزارم کنار که حتما ساپورت مالی کافی از طرف همسرم بشم و ایشون یه مبلغ مشخصی رو ماهیانه به خودم بدن چون من شاغل بودم و درآمد خوبی داشتم یکم واسم سخته و همسرم باید از نظر ساپورت مالی درکم کنه و اینکه من بعد از کنار گذاشتن کارم باید حق رفتن به کلاسهای هنری و ورزشی رو داشته باشم که ایشون قبول کردن.


    در مورد حجاب و آرایش گفتم که خودتون هم می بینید من لباس تنگ و کوتاه نمی پوشم ولی به تیپم اهمییت میدم و شیک میپوشم و فقط یه مقدار موهام از جلو بیرونه که ایشون گفتن من هیچ وقت تصور نمیکردم همسرم چادری نباشه و آرایش بکنه گفتن دوس ندارم کسی از زیبایی همسرم لذت ببره و این حرفا.منم بهشون گفتم شما از اول منو این شکلی دیده بودین، دیده بودین چادری نیستم و آرایش ملایم دارم وقتی تو این آیتم ها طبق معیارای شما نبودم چرا بهم پیشنهاد آشنایی دادین؟گفتن تو اون رفت و آمدها به محل کارت انقد از شخصیت و برخوردت خوشم اومد که نتونستم ازت بگذرم و دیدم هیچ آدمی کامل نیس، دیدم تو خیلی خوبیا داری و تصمیم گرفتم پیشنهاد آشنایی بدم.




    من همون اول رابطه گفتم که شما تو زمینه آرایش و حجاب خیلی سخت گیرید (و درجاتی از بددلی و شکاک بودن رو هم داشت) و من نمی تونم به این رابطه ادامه بدم ولی ایشون هر بار میگفتن خواهش میکنم آی تک جان بذار یه فرصت دیگه بهم بدیم.ما اگه با هم ازدواج نکنیم ممکنه پنج سال دیگه به هم فکر کنیم و بگیم حیف شد که به خاطر فلان مساله با اون شخص ازدواج نکردم و از دستش دادم.



    خلاصه بعد از سه ماه،من بهشون گفتم بیایید تصمیم نهایی رو بگیریم و مشخص کنیم این رابطه ادامه پیدا کنه یا نه.در نهایت من گفتم من نمی تونم تو زمینه آرایش و حجاب خودم رو تا این حد تغییر بدم و با آرزوی خوشبختی برای هم اون رابطه تموم شد.



    بعد از کات شدن رابطه من یجورایی غمگین بودم چون حس میکردم با این آقا تا حد زیادی تناسب داشتیم و کیس خوبی بودن ولی کم کم قضیه واسم کمرنگ شد و فراموشش کردم.

    یه ماه از کات شدن رابطه ما گذشته بود که ایشون دیشب به من تو تلگرام پیام دادن.گفتن من یه معذرت خواهی به شما بدهکارم. منم گفتم بابت چی؟گفتن بابت یه مخفی کاری .گفتم در چه موردی؟گفتن من شش ماه پیش برای بار اول عاشق شدم و اون دختر بعد از سه ماه بی دلیل تنهام گذاشت.وقتی با تو آشنا شدم فکر کردم میتونی جای اونو واسم بگیری ولی هر کاری کردم نشد و دیدم این ازدواج اجحاف در حق شماست و منو حلال کنید.

    منم در جوابش گفتم اولا رابطه ما از نظر من یه رابطه منطقی بود و وقتی دیدم با هم تو زمینه حجاب و آرایش تفاهم فکری نداریم منطقی رابطه رو تموم کردم.هر چند این رابطه از نظر شما همراه با احساسات بود.از همون اول شروع به ابراز احساسات کردین.رابطه رو از همون اول زیاد جدی گرفتین و خونوادتون رو با من آشنا کردین.هر بار من خواستم کات کنم گفتید آی تک نرو و بذار فرصت بیشتری بهم بدیم.مدام از زیبایی و بقیه چیزا در موردم تعریف میکردین ولی من هیچ وقت یه اپسیلون هم احساسات رو دخیل نکردم.

    شما طوری میگید در حق من اجحاف میشه که انگار من عاشق و شیفته شما بودم و شما منو ول کردین رفتین حالا اومدین طلب حلالیت کنید.هر آدمی ممکنه تو گذشته اش به کسی علاقمند بوده باشه یا بعد از کات کردن میتونه بره سراغ فرد دیگه ای برای آشنایی.پس چه لزومی داره شما بعد از تموم شدن رابطه مون بیایید به من در مورد گذشته تون بگید.گفتم ببخشید ولی این کارتون خیلی بچگانه و نسنجیده بود.وقتی فکرتون درگیر چیزای دیگه بود چرا باعث شدین من وقت و زمانم رو اختصاص بدم به اون رابطه، این توهین به شعور طرف مقابله.

    ایشون هم مدام میگفتن منو ببخش آره کار احمقانه ای کردم.امیداورم یکی که لیاقتت رو داره نصیبت بشه نه یکی مثل من، منم گفتم لطفا دیگه ادامه ندید موفق باشید و خدانگهدار برای همیشه.

    بعد از تموم شدن حرفای دیشب من نتونستم خودمو کنترل کنم و رفتم تو اتاقم تا صبح گریه کردم طوری که چشمام ورم کرده بود و امروز رو نرفتم سرکار تا کسی متوجه نشه.

    ببخشید متنم انقد طولانی شد ولی الان من چند تا مساله بیش از حد ناراحتم کرده:

    1-شدیدا حس بازیچه بودن بهم دست داده.اینکه تو اون سه ماه این آقا فکرش جای دیگه ای بوده ولی وقتی حرفای احساسیش و در جریان قرار دادن خانوادش تو همون شروع کار و اینکه مدام میگفت رابطه رو کات نکن و...رو کنار هم میزارم میگم یعنی این آدم انقد شارلاتان بوده؟

    2-یه حس تنفر و خشم عجیب نسبت به این آقا(مخصوصا از گفتن جمله کلیشه ای: امیدوارم یکی که لایقت هست نصیبت بشه) و یه حس حسادت عجیب نسبت به اون دختر دارم چون دیشب بهم گفت من هر کاری کردم نتونستم تو رو جایگرین اون کنم و من بدون اون آینده ای ندارم و در مورد تو اون روز با اون دختر حرف زدم و گفتم که من در حق آی تک بد کردم.این حسادت داره دیوونم میکنه اینکه چرا دختری مثل من نباید عاشق و خواهانی مثل اون پسر داشته باشه که نتونه فراموشم کنه؟اینکه من چیم از اون دختر کمتره که میگه نتونستم تو رو جایگزینش کنم؟

    3-ما برای جلسات آشنایی گاهی بیرون با هم قرار میذاشتیم(خونواده هر دومون درجریان بودن) مثل رستوران و کافی شاپ و دو بار همکارام منو دیدن و من موندم اگه همکارامو از فردا ببینم در موردم چی فکر خواهند کرد؟


    4-شدیدا نگران بالا رفتن سنم هستم که تا این سن نتونستم ازدواج کنم و تازه تو این سن دارم بازیچه یه نفر قرار میگیرم.همش میگم چرا نباید یکی باشه که منو واقعا دوس داشته باشه و من دوسش داشته باشم و...

    5-من این آقارو بلاک کردم ولی مدام میرم چک میکنم که آنلاینه در حالیکه ایشون قبلا خیلی کم آنلاین میشدن و حدس میزنم که داره الان با اون دختر حرف میزنه و میگه و میخنده ولی من دارم حسای منفی مثل خشم و نفرت و حسادت رو تجربه میکنم.

    6-بد جور حالم بده.عصبانی ام ودلم میخواد داد بزنم.میخوام این پسرو با دستام خفه کنم.باورم نمیشه آی تکی که منطقی بود تونسته توسط یه پسر مورد بازیچه قرار بگیره.

    هی به خودم دلداری میدم میگم ولش کن ولی دوباره حسای منفی میاد سراغم.حوصله ندارم برم سرکار اطرافیانم متوجه خوب نبودن حس و حالم شدن در حالیکه مثلا سعی میکنم تو ظاهرم نشون ندم .کافیه یکی بگه آی تک چته سریع چشام پر میشه و سعی میکنم زود خودمو جمع و جور کنم.به مادرم قضیه رو گفتم و زار زار پیشش گریه کردم


    من اصلا کینه ای نبودم ولی در مورد این آدم فقط دنبال اینم که همچین اتفاقی واسه خودش بیفته.

    دیشب انقد حالم بد بود که تو یه سایت روانشناسی دیگه رفتم نظر خواستم و مشاوری که آقا بود بهم گفتن این پسر از کات کردن رابطه با تو سخت پشیمونه و دنبال یه پل ارتباطی بوده ولی غرورش نذاشته بیاد بگه بیا از نو شروع کنیم و این کار احمقانه رو کرده و دروغایی در مورد گذشته اش گفته.ولی من وقتی می بینم الآن مدام آنلاینه میگم نه حتما یه دختری بوده و هست که من به خاطر اون مورد بازیچه قرار گرفتم.



    شاید از نظر خیلیا این یه مساله ساده باشه ولی منو داغون کرده، پر شدم از حس حقارت و بازیچه بودن و تنفر و حسادت و خشم.



    میدونم خیلیاتون میخواید بگید دیگه آنلاین بودنش رو چک نکنم و کلا قضیه رو فراموش کنم.ولی من یه حس سماجتی تو این جور موارد دارم باید مطمئن شم که آیا بازیچه بودم یا اینکه اون برای شروع دوباره این رابطه، اون کار احمقانه رو کرده. آروم و قرار ندارم.


    من کی حالم خوب میشه؟کی برمیگردم به روال قبل؟سال نوی من چرا این جوری شد؟

    ببخشید اگه متنم غلط املایی داره یا جمله بندیام مناسب نیس چون اصلا حواسم جمع نیست.

    معذرت میخوام دوستان متنم طولانی شد گفتم تا دیوونه نشدم بیام اینجا از شما نظر بخوام.ببخشید شاید فعلا نتونم جواب نظرات رو بدم چون واقعا تمرکز برای جواب دادن ندارم و نمیخوام شرمنده تون بشم.ولی حتما نظراتتون رو میخونم .

    دوستان عزیز لطفا اگه تاپیکم رو خوندید لطف کنید واسم نظر بذارید.ممنون میشم.

  2. 2 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    maryam240 (جمعه 20 فروردین 95), فدایی یار (یکشنبه 15 فروردین 95)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    آی تک جان حس و حالت رو کاملا میفهمم و به نظرم خشم و عصبانیتت طبیعیه. من کاملا درکت میکنم به جز مورد حسادتی که گفتی نسبت به اون دختر داری... اینکه تو نتونستی جایگزین اون بشی خیلی طبیعیه چون اولا در مقابل ابراز احساسات اون آقا منطقی رفتار کردی و دوم اینکه اون دختر عشق اول بوده و گذاشته رفته! حتما خودت میدونی و حداقل همینجا کلی تاپیک خوندی که وقتی یه طرف رابطه میذاره میره طرف دیگه چقد دنبالشه و یهو براش عزیز میشه (کاری به بحث روانشناسیش ندارم ولی یه حقیقته).
    من حس میکنم خودت هم یجورایی درگیر این معضل شدی! تا چند وقت پیش شاید یه حس تاسف و پشیمونی داشتی اما الان با حرفای دیشبش اهمیت این اقا برات خیلی خیلی بیشتر شده، حالا این اهمیت پیدا کردن شاید با عنوان و شکل و شمایل دیگه ای باشه، مثل مطمئن شدن از اینکه بازیچه شدی یا نه!

    اگه چیزایی که تعریف کردی و جوابی که به این آقا دادی رو کامل نوشته باشی، از نظر من که خودم خیلی مغرورم و رو این مسائل حساسم جواب خیلی خوب و منطقی ای بهش دادی و رفتارت هم توی این مدت چیزی نبوده که حس کنی تحقیر شدی، حرکت اشتباهی هم نداشتی که بخوای خودتو به خاطرش سرزنش کنی

    شاید الان این بهت کمک نکنه و نتونی اینجوری به قضیه نگاه کنی ولی واقعا باید خدا رو شکر کنی که همه چیز تموم شده و با آدمی ازدواج نکردی که مثل پسرای 18 ساله برای فراموشی یه دختر با یه دختر دیگه ارتباط برقرار میکنه! اینکه حقیقتو کامل فهمیدی هم باعث میشه خیلی راحت همه چیز رو فراموش کنی. وقتی یه رابطه ای به خاطر مسائل کوچیک تموم میشه همیشه یه شک و دودلی با آدم هست که ای کاش یکم کوتاه میومدم و نکنه اشتباه کردم و ... حتی احتمال برگشتن دوباره از طرف اون و یا حتی خودت خیلی زیاد بود، اینجوری پرونده ی این رابطه کامل بسته میشه

    باز هم میگم زیاد سخت نگیر! تو بودی که رابطه رو تموم کرده بودی و جوابی هم که به این آقا دادی خیلی خوب و منطقی بود، واقعا بعضی آدما ارزش ندارن ذهنتو خیلی درگیرشون کنی

  4. 5 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    maryam240 (جمعه 20 فروردین 95), فدایی یار (یکشنبه 15 فروردین 95), آی تک (دوشنبه 16 فروردین 95), افسونگر (یکشنبه 15 فروردین 95), بارن (دوشنبه 16 فروردین 95)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 بهمن 96 [ 14:55]
    تاریخ عضویت
    1394-12-28
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    64

    تشکرشده 27 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام، اول از همه واقعا متاسفم برای اتفاقی که افتاده دوم اینکه حس هم دردیه بندرو بپذیر چون شرایط احساسیه بنده در حال حاضر بسیار بدتر از شماست، اما راجع به کار اون آقا من شخصا اینطور فکر میکنم که چون از سمت شما رد شدن طبق گفتتون که مساله حجاب رو قبول نکردید ایشون خواستن این رد شدن رو یجوری پشت این قضیه که به شما گفتن محو کنن و در واقع خودشون رو آروم کنن که البته برای یک آقایی تو این سن بسیار بد و کودکانه هست اما من همچین برداشتی دارم، اما از بابت اینکه ایشون با کسی رابطه دارن یا نه نمیشه حدسی زد اما سر این موضوع هم به شدت درکتون میکنم چون ذهن من دقیقا درگیر این موضوع هست بابت معشوقم و با شدت بسیار و خودم هم نمیدونم چطور میشه این مساله رو از فکر بیرون کرد، امید وارم زمان به همه ما کمک کنه اما لحظات در این شرایط خیلی کند میگذره، طبعا نتونستم خیلی کمکی بکنم چون حال خودم خیلی مساعد نیست اما برداشت شخصیم این بود که اون آقا یه بازیابی غرور داشت براشون داستانی که به شما گفتن وگرنه اصلا به شما ارتباطی نداشت و مهم هم نبود به شما بگن

  6. کاربر روبرو از پست مفید mgbs1990 تشکرکرده است .

    آی تک (دوشنبه 16 فروردین 95)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 تیر 95 [ 00:51]
    تاریخ عضویت
    1394-11-08
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    935
    سطح
    16
    Points: 935, Level: 16
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    19

    تشکرشده 65 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام… چرا به این فکر نمیکنید که اصلا وارد رابطه احساسی نشدی؟ شما کاملا خودتون رو حفظ کردین… در صورتی که اگر دختر عاقلی نبودین احتمال خییییلی زیاد امروز نمیتوثستین خودتون رو ببخشین… شما به این فکر کنیدکه یه انسان تو شرایط شما بهترین کاری که میتونه بکنه اینه که وارد رابطه احساسی نشه… و نیت این آقا برای شما کاملا روشن بوده و قصدشون رو ازدواج مطرح کردن…به خدا توکل کنید و بهش فکر نکنید

  8. 2 کاربر از پست مفید n@f@s تشکرکرده اند .

    maryam240 (جمعه 20 فروردین 95), آی تک (دوشنبه 16 فروردین 95)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 مرداد 01 [ 18:54]
    تاریخ عضویت
    1394-2-25
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    9,870
    سطح
    66
    Points: 9,870, Level: 66
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    713

    تشکرشده 351 در 126 پست

    حالت من
    Bitafavot
    Rep Power
    42
    Array
    سلام آی تک عزیز,...
    تاپیکتون رو خوندم..برای من که مثل شما دختری با سن بالا هستم عبرت آمیز بود.
    از احساسی که دارید بسیار به جاست..
    مهمترین قسمت اینه که یا این آقا دروغ میگه یا راست و اصلا هدفش چیه؟
    من به تناسب شناختی که از آقایون دارم....متوجه شدم که اغلب از اینکه از خانوما جواب منفی بگیرن بسیار ناراحتند و حتی به غرورشون برمیخوره..هر چند از نظر منطقی این حقه که جواب منفی هم باید بشنوند اما متاسفانه این موضوع رو بر نمیتابند.
    احتمال اینکه این آقا بعد از کات شدن رابطه توسط شما بخواد به احساس سرکوفت شدن خودش غلبه کنه و انتقام بگیره و بعد از فکر کردن نتیجه گرفته که میتونه به این طریق شما رو بهم بریزه هست...مخصوصا که ابراز احساسات کرده و از سوی شما بازخوردی ندیده...
    جالبتر اینکه ایشون طلب حلالیت کرده در صورتیکه که واضحه که بار جمله ایشون کوچک کردن شماست و این حلالیت پاردوکس با جمله اوله....
    یا اینکه منتظر پاسخ احساسی از سوی شما بوده....مثل اینکه بخواد دوباره خودشو محک بزنه...که نهایتا باز به همون آرام کردن خودش بر میگرده...
    .
    .

    نکته بعد اینه که در هر رابطه ای که برای آشنایی صورت میگیره همیشه جایی برای اتفاقاتی از این دست بگذارید.تا وقتی بهش برخورد کردید براتون غیر منتظره نباشه...همیشه بدی های پیش بینی نشده ای را در حین ارتباط برای خودتون خالی بگذارید...شاید برای برخی این موضوع با بدبینی شبیه باشه اما از نظر من باید برای شناخت لازمه.متاسفانه انسانهای عصر جدید پیچیدگیهای کشف نشده فراوانی دارن و خیلی خوب می تونن چندین نقش را بازی کنند.
    و در انتها از اینکه آدما قبل از محکم شدن رابطه ها خود اصلیشون رو بروز میدن خوشحال باشید....
    به جای این احساس که از قبل براتون طراحی شده به منطق خودتون تبریک بگید و خوشحال باشید....

    - - - Updated - - -

    سلام آی تک عزیز,...
    تاپیکتون رو خوندم..برای من که مثل شما دختری با سن بالا هستم عبرت آمیز بود.
    از احساسی که دارید بسیار به جاست..
    مهمترین قسمت اینه که یا این آقا دروغ میگه یا راست و اصلا هدفش چیه؟
    من به تناسب شناختی که از آقایون دارم....متوجه شدم که اغلب از اینکه از خانوما جواب منفی بگیرن بسیار ناراحتند و حتی به غرورشون برمیخوره..هر چند از نظر منطقی این حقه که جواب منفی هم باید بشنوند اما متاسفانه این موضوع رو بر نمیتابند.
    احتمال اینکه این آقا بعد از کات شدن رابطه توسط شما بخواد به احساس سرکوفت شدن خودش غلبه کنه و انتقام بگیره و بعد از فکر کردن نتیجه گرفته که میتونه به این طریق شما رو بهم بریزه هست...مخصوصا که ابراز احساسات کرده و از سوی شما بازخوردی ندیده...
    جالبتر اینکه ایشون طلب حلالیت کرده در صورتیکه که واضحه که بار جمله ایشون کوچک کردن شماست و این حلالیت پاردوکس با جمله اوله....
    یا اینکه منتظر پاسخ احساسی از سوی شما بوده....مثل اینکه بخواد دوباره خودشو محک بزنه...که نهایتا باز به همون آرام کردن خودش بر میگرده...
    .
    .

    نکته بعد اینه که در هر رابطه ای که برای آشنایی صورت میگیره همیشه جایی برای اتفاقاتی از این دست بگذارید.تا وقتی بهش برخورد کردید براتون غیر منتظره نباشه...همیشه بدی های پیش بینی نشده ای را در حین ارتباط برای خودتون خالی بگذارید...شاید برای برخی این موضوع با بدبینی شبیه باشه اما از نظر من باید برای شناخت لازمه.متاسفانه انسانهای عصر جدید پیچیدگیهای کشف نشده فراوانی دارن و خیلی خوب می تونن چندین نقش را بازی کنند.
    و در انتها از اینکه آدما قبل از محکم شدن رابطه ها خود اصلیشون رو بروز میدن خوشحال باشید....
    به جای این احساس که از قبل براتون طراحی شده به منطق خودتون تبریک بگید و خوشحال باشید....

  10. 2 کاربر از پست مفید افسونگر تشکرکرده اند .

    maryam240 (جمعه 20 فروردین 95), آی تک (دوشنبه 16 فروردین 95)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 اردیبهشت 03 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1391-6-06
    محل سکونت
    تهــــران
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    12,597
    سطح
    73
    Points: 12,597, Level: 73
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 253
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,016

    تشکرشده 2,385 در 431 پست

    Rep Power
    62
    Array
    حرفض انقدر بچه گانه و مضحک بوده که من تعجب کردم شما چ طرو باور کردید!
    شما رابطه رو تموم کردین و به نظرتون چه راهی برای جبران غرور از دست رفته اش و آزار دادن شما میتونه داشته باشه جز کاری که الان کرده ؟
    بهتر بود بهش میگفتید باشه .مهم نیست و ابدا ناراحت نباشید و خداحافظ
    واقعا هم مهم نیست ! هدف ایشون از گفتن این مساله حلالیت نبوده دختر هدف عذاب دادن شما بوده ک موفق هم شده

  12. 4 کاربر از پست مفید taraneh89 تشکرکرده اند .

    maryam240 (جمعه 20 فروردین 95), نیکیا (دوشنبه 16 فروردین 95), آی تک (دوشنبه 16 فروردین 95), بارن (دوشنبه 16 فروردین 95)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 آبان 00 [ 22:30]
    تاریخ عضویت
    1394-11-10
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    6,561
    سطح
    53
    Points: 6,561, Level: 53
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    67

    تشکرشده 120 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    خوب هستین
    بابت اتفاقی که براتون افتاده متاسفم و امیدوارم سریع تر به اوضاع عادی برگردید.
    نظر اولم در مورد حرف ها و رفتار خودتونه. اصلا با هم هم خونی ندارن. یعنی شما اگه واقعا اون رفتاری رو می کردید که تو حرفاتون زدید ( منطقی بودن، دل نبستن الکی، احتیاط و...) طبیعتا با کم ترین خسارت می تونستید این واقعه رو رد کنید ولی متاسفانه این پارادوکس بیشتر شما رو عذاب میده. در ابتدا باید به حرفای خودتون ایمان کامل داشته باشید که مطمئنا اعتماد به نفس شما در این مسئله دخیله. بارزه های مثبت و بالاتر خودتون رو نسبت به اون آقا در نظر بگیرید و سبک سنگین کنید. حتما به این نتیجه می رسید که مورد نایابی رو از دست ندادید!

    نظر دومم در مورد صحبت های دیشب اون آقا در مورد عشق دیگه شون هست که فکر می کنم قصدشون بلوف زدن بوده که به نوعی در مقابل جواب منفی شما پاتکی زده باشن که شما هم در این عذاب فراق بی نصیب نباشید. ذهنیت و شبیه سازی آقایان رو دست کم نگیرید!

    شما به نسبت شرایط کاری و تحصیلی که دارید مطمئنا موارد دیگری هم پا پیش میزارن برای آشنایی. اجازه ندید این تجربه ، جدیت و نجابت شما رو به سمت خشونت و زمخت بودن ببره. مردها عاشق خانم های خوش رفتار و نجیب میشن

    توکل کنید به خدا :)
    ویرایش توسط Wishbone : یکشنبه 15 فروردین 95 در ساعت 23:25

  14. 3 کاربر از پست مفید Wishbone تشکرکرده اند .

    maryam240 (جمعه 20 فروردین 95), آی تک (دوشنبه 16 فروردین 95), بارن (دوشنبه 16 فروردین 95)

  15. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 تیر 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    5,221
    سطح
    46
    Points: 5,221, Level: 46
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    149

    تشکرشده 449 در 170 پست

    Rep Power
    49
    Array
    من باورم نمیشه این همون آی تک یود که پستای خوبی اینجا می نوشت.
    به هر حال سه ماه با ایشون توی رابطه متعارف بودید و حتی اگه روری یک ساعت هم به این آقا و این رابطه فکر کرده باشید میشه نود ساعت.هر چیم بگیم عقلانی ولی یه هر حال یکسری افکار و خیال پردازیا میاد تو ذهن آدم.
    بنظرم یکم احساس شما درگیر شده و یکم هم غرورتون شکسته شده.
    ولی چه اهمیتی داره؟مهم اینه که شما بهترین تصمیم رورفتید و بهترین رفتارو نشون دادید.

  16. 4 کاربر از پست مفید Mr DaNi تشکرکرده اند .

    maryam240 (جمعه 20 فروردین 95), نیکیا (دوشنبه 16 فروردین 95), آی تک (دوشنبه 16 فروردین 95), بارن (دوشنبه 16 فروردین 95)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 تیر 97 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1392-5-02
    نوشته ها
    206
    امتیاز
    7,253
    سطح
    56
    Points: 7,253, Level: 56
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    143

    تشکرشده 309 در 147 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام
    اول صحبتهاتون برداشتم این بود که چه دختر قوی و مسلطی هستید در حدی که بهتون حسرت خوردم
    خودم به عنوان یه مرد ازین تیپ دخترا خوشم میاد و میپسندم
    البته یه بار به یه دختر اعتماد کردم و دلبسته همین طرز رفتار شدم برای هفت پشتم بسته
    باید بگم رفتارتون در ابتدا منطقی و سنجیده بود
    اما.‌..
    با یه تماس دچار استرس و تزلزل شدید
    اون اقا راحت به هدفش رسید!!!
    بعد چند ماه پیام داده حلالیت بطلبه؟!!!!
    بنظرتون نیتش همین بوده یا این ظاهره قضیست؟
    اصلا ممکنه و به احتمال زیادی دختر دیگه ای نبوده قبل شما
    اینا فقط یه نوع انتقام گیریه
    ایشون برای حفظتون غرورش رو زیرپا گذاشته و در برابر درخواست کات کردن شما اصرار میکرده
    لذا ته دلش یه حس نفرت و ناراحتی پیدا کرده نسبت به شما اما بخاطر حفظتون تظاهر میکرده
    حالاکه میبینه شما رفتید و به احساساتش بی توجه بودید به این روش خواسته شما رو به هم بریزه و انتقام بگیره
    هدفش ترمیم و تسلی خاطرش بوده البته با بدترین روش(درگیر کردن افکار شما و رنجانیدنتون)
    که شما به خواستش رسوندیتش
    پشت سرهم ضعف نشون دادید
    گریه
    ترس از قضاوت همکاراتون
    زیر سوال بردن توانایی هاتون و ترس از همیشه تنها موندن و از دست دادن موقعیتها
    اون خوب دست روی نقطه ضعفتون گذاشته(حس حسادت زنونه)
    الان میگید اون همش انلاینه پس داره با دختره(که شاید اصلا وجود خارجی نداشته باشه) چت میکنه
    اخر اینکه خودتو ریکاوری کن و نزار یه نفر که دیگه تموم شدست براتون باهاتون اینجور بازی کنه....
    بعد از اظهار نظرم حرفهای بقیه دوستان رو خوندم دیدم بیشترشون باهام همنظرن که هدف این اقا اذیت و ازارتون بوده پس این نظر متواتر و قابل قبوله...
    بهتره بیخیالش باشی و اصلا بهش فکر نکنی دیگه
    امیدوارم بتونی خودتو پیدا کنی و شخصیت محکمت رو دوباره نشون بدی

  18. 2 کاربر از پست مفید amf66 تشکرکرده اند .

    آی تک (دوشنبه 16 فروردین 95), بارن (دوشنبه 16 فروردین 95)

  19. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    1- من برخلاف بعضی دوستان، فکر نمی کنم اون آقا اینقدرها هم خبیث و بیکار باشه که بعد از یک ماه تماس بگیره شما را عذاب بده یا انتقام جواب منفیتون را بگیره !
    ممکنه واقعا فکرش درگیر کسی بوده و هر کاری کرده نتونسته با خودش کنار بیاد
    و واقعا برای عذرخواهی تماس گرفته، هر چند واقعا لازم نبوده ( اگه شخصیت ساده و صادق و بی سیاستی داره ممکنه)

    ممکن هم هست فکرش درگیر شما مونده و از این که نتونسته موضوع را به نتیجه برسونه ناراحته
    یه تماس گرفته ببینه آب و هوا طرف شما چطوره و آیا یک ترای دوباره بکنه یا نه

    2- آنلاین بودنش دلیل حتمی و قطعی برای صحبت با دختر مورد نظر نیست
    خیلی دلایل دیگه می تونه داشته باشه
    ولی خب در این مورد حرف گوش نخواهی کرد که نرو چک کن ... کم کم از سرت می افته


    3- اگر ایشون دختر دیگه ای را دوست داشته (اگر)
    واقعا هیچ ربطی به برتری یا کهتری خاصی هیچکدوم از شما دو دختر نیست
    دوست داشتن همه اش عقلانی نیست. شما آدمهای زیادی را ممکنه ببینید که معیارهای منطقی و عقلانی شما را دارند اما ... می گی به دلم ننشست ... حسی بهش ندارم ... همین.

    به هر دلیلی اون حس را نتونسته به شما داشته باشه
    و به دختر دیگه ای ممکنه داشته ( اگر حرفی که گفته درست باشه)
    همین

    البته الان شما در شرایط احساسی هستی که این حرفها خیلی برات معنی نداره
    باید یه کم با این احساسات مقابله کنی و کم کم فراموشش کنی
    به هر حال سه ماه رابطه بوده و یه شبه فراموش نمی شه

    جالبه که نسیم (که گفتم تاپیکش و شرایطش کمی مشابه شماست) هم یه خواستگاری کوتاه و شرایط مشابهی را به تازگی داشته
    اونم مثل شما ناراحت و نگرانه
    پست آخرش را بخون
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  20. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    Mr DaNi (دوشنبه 16 فروردین 95), sara 65 (سه شنبه 17 فروردین 95), نیکیا (دوشنبه 16 فروردین 95), آی تک (دوشنبه 16 فروردین 95), اقای نجار (سه شنبه 17 فروردین 95), بارن (دوشنبه 16 فروردین 95)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. راهنمایی جهت انتخاب یک دختر خانم از میان گزینه های معرفی شده
    توسط سینای تنها در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 27 بهمن 96, 13:48
  2. عاشق بازیگر ایرانی فیلم سینمایی شدم
    توسط sajjadfox در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: دوشنبه 31 خرداد 95, 02:05
  3. آیا جدایی گزینه مناسبی است؟
    توسط sheydaee در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 مرداد 92, 20:57
  4. رهایی از گزینش؟؟؟؟
    توسط setareh در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 03 دی 90, 22:48
  5. چه خانمهایی را نباید به عنوان همسر خود برگزینیم؟
    توسط حنان در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 شهریور 89, 13:31

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.