سلام
1- به نظر من تاثیر کودکی و رفتار پدر و مادر خیلی بیشتر از این هست که خواهر بزرگتر بتونه در نوجوانی یک پسر را کنترل یا تربیت کنه (این کار حتی برای پدر و مادر هم خیلی سخته، نوجوانی دوره ی سختی هست)
و فکر می کنم نگرانی شما بیشتر از حد توانایی و نفوذتونه
حتی ممکنه نتیجه عکس بده
پس مورد اول تقریبا به شما ربطی نداره. براش امر و نهی و دخالت محسوب می شه و طبیعیه که واکنش بد نشون می ده.
ایشون باید در بچگی از طرف مادرتون بهداشت شخصی را یاد می گرفت. نه الان با امر و نهی شما!
رفتار پدرتون که می گید بهداشت شخصیش خیلی پایین هست و یه سری مسائل از این قبیل بی تاثیر نیست.
به نظرم این که از صبح تا شب به همه کارش گیر بدین، درست نیست. بهتره از مهمترینها شروع کنید. وقتی عادتش شد، قدم بعدی.
تحمل تخت نامرتب، از تحمل جوراب و پای بدبو راحت تره. پس به تختش کاری نداشته باشید. فقط تمرکز کنید روی اولی. وقتی بعد از چند ماه نتیجه گرفتید، برید سر مورد بعدی.
2- برای مورد دوم، بهش نگید انتظار دارم باهام بیایی. دستور نباشه. انتظار نباشه. کافیه مردانگی و غیرتش را تحریک کنید.
بگو می ترسم برم. مامانت می گه من می آم. بگو ما دو تا زن، اگه یه مرد مزاحممون بشه کاری نمی تونیم بکنیم. یه مرد باید باهامون باشه. شاید اینطوری بهتر همراهی کنه.
پارک و سینما هم همینطور. وقتی مث یه بچه کوچیک بهش می گی بیا ببرمت پارک !! خب معلومه نمی آد.
بگو می خوام برم پارک. فضای پارکها خوب نیست یا دوست دارم یه مرد همراهم باشه احساس آرامش و امنیت بیشتر دارم. اینطوری شاید راحت تر بیاد.
3- نمی تونی اثر ژن و تربیت و خانواده ات را یه نفری از بین ببری. در حد معقول تلاش کن که ناامیدی کمتر اذیتت کنه.
موفق باشی
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)