سلام به دوستای خوبم
حس میکنم یه آدم دیگه ای شدم میگن وقتی یکی دلت میشکنه وقتی تکه های دلت رو میچسبونی بهم اصلا یه آدم دیگه میشی منم این حس دارم هیچ چیزیخوشحالم نمیکنه یااگه خوشحالم بکنه فقط یه لبخند میزنم خیلی وقته قاه قاه ازته دلم نخندیدم آدم ساکتی شدم بیشتر شنونده شدم تاگوینده فکرمیکنم حرفام اونقدر جذابیت ندارن که طرف بخواد پای حرفام بشینه وگوش بده هم درجمع دوستام اینجور شدم وهم درمحیط همکارهام ........همکارهام همه باهمدیگه حرف میزنن میگن ومیخندم من بیشتر شنونده هستم به من میگن تو چراساکتی؟ حس میکنم اگه باشون بجوشم آدم سبکی میشم وحریمم رو ازدست دادم براهمین ترجیح میدم فقط فقط درمورد کار باشون حرف میزنم وتاچیزی ازم سوال نکنن من جوابشون ندم
ولی درکل آدم ساکت وکم تحرک ودرونگرایی شدم الان فقط فقط دلخوشیم کارم شده یک روز بیکار توخونه بشینم دلم میگیره
دوستام ازمن شاکی هستن بهم میگن خیلی توخودت رفتی باهمه قطع رابطه کردیدرمحیط مجازی مثل فیس بوک یاجاهای دیگه خودت رو اوف لاین کردی وبامانمیجوشی
درونگرایی به من آرامش میده دوست دارم فقط توخودم باشم وتوفکر برم
ولی اطرافیانم ازاین اخلاق جدید من شاکی هستن ازمن میخوان اون آدم شاد پرحرف وتحرک وبذله گوباشم
ولی این خارج ازتوانم هست
چیکارکنم چرااینطورم؟
حس میکنم دلم دیگه مرده
علاقه مندی ها (Bookmarks)