نوشته اصلی توسط
Pooh
سلام برادر گرامی.
اینکه توی این سن به فکر افزایش روابط اجتماعی افتادین جای تحسین داره. الان هنوز خمیر مایه شخصیت شما نرمه و قابل شکلگیریه و بهترین زمانه که روی ساختار شخصیت خودتون کار کنید و اون شخصیت دلخواهتون رو شکل بدید.
نکته اولی که به ذهن من میرسه، خجالتی بودنه. خجالتی بودن با حجب و حیا فرق میکنه. من هم یکم خجالتی ام ولی قبلا خیلی خجالتی بودم و این خجالتی بودن اذیتم میکرد و من رو منزوی کرده بود تا حدودی. میتونم بفهمم اون خجالتی بودن من از کجا میوومده. خجالتی بودنای من چند تا ریشه داشت:
1- فکر میکردم من خوب نیستم.
2- فکر میکردم بدون تایید و تصدیق دیگران هیچ ارزشی ندارم.
3- از اینکه سرزنش و یا مسخره بشم میترسیدم
4- فکر میکردم دیگران خیلی بهتر از من هستن و خیلی ببشتر از من میدونن و من از بقیه عقبم.
5- فکر میکردم باید کامل و بی نقص باشم
6- فکر میکردم دیگران خیلی روی من زوم هستن و منتظرن من خطایی کنم و مسخرم کنن.
7- فکر میکردم ظاهرم خوب نیست.
8- در مواجهه با ادمها و شرایط جدید، فکر میکردم خیلی چیز عجیب و سختیه و قراره با ادمهایی روبرو بشم که خیلی حالیشونه و من جلوشون هیچی نیستم.
و.....
حالا اول بهمون بگید که دلایل خجالتی بودن شما چیه؟ میتونید 5 تا مهمترین دلیل هاش رو نام ببرید؟
اینو بگید تا بریم سراغ مراحل بعدی در مورد روابط اجتماعی
علاقه مندی ها (Bookmarks)