نوشته اصلی توسط
shrsmd
نه به هيچ عنوان سركوفت زدن نبوده چون اخلاقش رو ميدونم برعكس خيلي مراعات ميكردم و بدون اينكه حتي ازم بخواد به بهونه هاي مختلف پول هامو توي حساب خودش ميريختم كه خودش خرج كنه براي خونه تا احساس بهتري داشته باش روي كنم البته از درست شدن اين اخلاقش نا اميد شدم و ديگه مشكلمو به زبون نميارم،،ممنون از راهنماييتون حتما مطالعه ميكنم دوست عزيز اميدوارم نتيجه داشته باشه
- - - Updated - - -
منم احساس ميكنم همسرم از روي عادت اين اخلاق و داره و منظوري نداره ولي وقتي ميدونه كه من چي ميخوام و چقدر اين موضوع برام مهمه حداقل ميتونه تلاش كنه كه كمي تغيير كنه،،اين بي خياليش هست كه بيشتر از همه اذيتم ميكنه چون ميفهمم براش مهم نيستم،،
اوايل ازدواج براش هديه ميخريدم ولي اونجور كه بايد واكنش نشون نميداد و خودش هم تا به حال چيزي برام نخريده،،اكثر مواقع مشكلات مالي رو بهونه ميكنه ولي من توقع چنداني نداشتم هيچوقت،ميتونست خيلي راحت خوشحالم كنه ولي به خودش زحمت نداد،،
رابطم با خانواده همسرم خيلي خيلي خوبه و تا به حال كوچيكترين مشكلي نداشتم باهاشون،،
من به همسرم خيلي توجه ميكنم،،اكثر خواسته هاش و تا جايي كه بتونم انجام ميدم توي مشكلات هميشه كنارش بودم بدون اينكه منتي بزارم،هميشه براش متن هاي احساسي ميفرستم حتي كارايي كه خوشحالش كنه مثلا يواشكي نوشته هاي عاشقانه توي جيب كتش ميذاشتم كه رفت سركار ببينه و خوشحال شه و خيلي خيلي كاراي ديگه چون واقعا دوسش دارم و خيلي دلم ميخواد اون هم ابراز كنه علاقشو
علاقه مندی ها (Bookmarks)