به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 21:17]
    تاریخ عضویت
    1395-6-24
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    214
    سطح
    4
    Points: 214, Level: 4
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    راهنمایی در مورد دوست ...

    سلام به دوستان گرامی و ممنون از وقتی که اختصاص میدین. وقتتون به خیر.


    فردی 30 ساله هستم که متاهل می باشم. مشکل من خانوادگی نیست. اتفاقا با خانمم خیلی ارتباط خوبی داریم. شش ساله که با یکی از دوستام ارتباط خیلی نزدیکی دارم و او را از داداش خودم نزدیکتر میدونم، تا حدی که همه رازهای همدیگه رو میدونیم و با هم خیلی راحت و صمیمی هستیم. چون همکار هستیم، بیشتر اوقات روز رو با هم میگذرونیم ، حتی شبها هم خونه همدیگه هستیم. من با هیچکس یه همچین ارتباط و برادری رو نداشتم یعنی جیبمون، وقتمون، خورد وخواکمون، پوشاک و سلیقه هامون یکی و عجینه. من حتی خودم موقع اثاث کشی، به اون سپردم که همراه همسرم بیادو تا این حد به همدیگه اعتماد داریم. اوضاع مالیمون هم مثل همه. از خاطرات ، شب نشینی ها ، کباب بازی ها و تفریحات و تموم مسائل زندگی هم، هرچی بگم کمه. البته باید بگم که اون سیگاریه و من سیگارو یک ساله ترک کردم و با هم گاهی اوقات، خیلی کم مشروب میخوردیم و من به عشق اون و رفاقت با اون مشروب خوردم. با هم قرار گذاشته بودیم که وقتی زن گرفت، همیشه باهم رفت و آمد کنیم. باهم یه عالمه قرارومدار برای مسافرتهامون، و با هم بودنهامون توی همه چیز زندگی گذاشته بودیم. الان حدود یک ساله که نامزد کرده و به طور کل منو گذاشته کنار و حتی دریغ از یک تماس تلفنی یا پیام، کلا عوض شده و انگار اصلا مایل نیست با من رفت وآمد کنه. از همون اول که نامزد کرد، من متوجه رفتارهای سنگینش شدم. معلومه که نامزدش اصلا دوست نداره با ما ارتباط داشته باشن. به طور شبانه روزی خونه پدرخانمش هست، حتی شبها. اون فکر میکنه که با زن گرفتنش قله های رفیع خوشبختی رو پشت سر هم فتح کرده و منم بدم. شاید باورتون نشه ولی این موضوع برای من مثل یه شکست عشقی میمونه. نمیدونم باید چیکار کنم. انقدر که از ما خبری نگرفت، به جز دو مرتبه تلفنی، ما عید قربان رفتیم خونه شون. نه زیاد صمیمی مثل سابق بود و نه زیاد سرد و سنگین. راستی ما شش ماهه که خونه خریدیم و حس میکنم اون حسادت میکنه و حتی یکبارم نیومده خونه ما. با اینکه نیت من کمک کردن برای خونه دار شدن اون هم هست، اینم بگم که موقع خرید خونه ازش یه مقدار پول خواستم، که اونم قبول کرد. ولی فرداش زنگ زدم گفت زنم نمیذاره بهت پول بدم. من میخوام رابطه مون مثل قبل بشه، به نظرتون چیکار باید کنم. لطفا راهنماییم کنید.اآآم

  2. کاربر روبرو از پست مفید دیاموند123 تشکرکرده است .

    rahaie (جمعه 26 شهریور 95)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اردیبهشت 96 [ 11:33]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    2,403
    سطح
    29
    Points: 2,403, Level: 29
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اولويت اول در زندگي زناشوئي،همسر فرد است.
    بقيه افراد رتبه ي دوّم هستند.
    احتمال مهرطلب بودن يا شخصيت وسواس مجبور شما هست.

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 21:17]
    تاریخ عضویت
    1395-6-24
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    214
    سطح
    4
    Points: 214, Level: 4
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    میشه بیشتر توضیح بدین؟

    منظورتون چیه؟ یعنی من وسواس دارم؟

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 آذر 95 [ 11:32]
    تاریخ عضویت
    1395-2-09
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    2,947
    سطح
    33
    Points: 2,947, Level: 33
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 44.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 278 در 136 پست

    Rep Power
    42
    Array
    متاسفم که این اتفاق براتون افتاده. البته که طبیعیه که بعد از ازدواج روابط دوستی مقداری کمتر بشه ولی قطع رابطه تا این حدی که شما توصیف می کنید واقعا دردناکه. پیشنهاد می کنم که مستقیما ازشون بپرسید که آیا رفتارشون دلیلی داره و آیا واقعا تمایلی به ادامه ی دوستی نداره. اگه جواب قانع کننده ای نداد بدونید که دوستی تون به پایان رسیده.

  6. کاربر روبرو از پست مفید Amina تشکرکرده است .

    rahaie (جمعه 26 شهریور 95)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام
    پوشش همسر شما جلوی دوستتون چطوره؟
    پوشش همسر دوستتون چطور؟
    همسرتون(کاملا ناخواسته و بی منظور) با دوستتون زیادی راحت نیست؟ به اسم کوچیک صداش بزنه شوخی کنه و...
    منم اگه بدونم شوهرم رفته توی یه خونه با زن دوستش اسباب کشی کرده و با هم تنها بودن به اون رابطه حساس میشم( کاری ندارم حسم درسته یا نه... کاری ندارم اشتباه میکنم یا نه)
    خانوم شما دوستتون رو زمانی که مجرد بوده دیده رابطه ی شما از آب و گل در اومده اما همسر دوستتون تازه ازدواج کرده شناخت درستی از شما و خانومتون و حتی شوهر خودش هنوز پیدا نکرده... اگر حساسیت زیاد اوایل ازدواج رو هم اضافه کنیم به نظر من نامزد دوستتون رفتارش شاید درست نباشه ولی تا حدی طبیعیه...
    من نمیدونم اون خانوم از لحاط پوشش و رفتار چقدر راحته اما اگر خیلییییی مقید تر از شماست یکم ادامه ی این رابطه سخته براش
    ضمن اینکه اگه ارتباطتون مجردی و زیاد بوده باشه مشروب و...
    اون خانوم شما رو خطر جدی زندگی خودش میدونه و با تمام قوا تلاش کرده پای شما رو از زندگیش ببره...
    به نظرم با دوستتون تماس بگیرید باهاش صحبت کنید... اگر میخاید رابطه تون رو ادامه بدین هم کمیت و هم کیفیت رابطه ی دوستی باید تغییر کنه... به هیچ عنوان ازش تقاضای پول و قرض نکنید جیبتون دیگه نمیتونه یکی باشه...اگه هم یه زمانی چهارتایی رفتید بیرون جلوی همسرشون همه چی رو دنگی حساب کنید... اما میتونید از نظر عاطفی رابطتون رو ادامه بدید...

  8. کاربر روبرو از پست مفید نیکیا تشکرکرده است .

    میشل (پنجشنبه 25 شهریور 95)

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 18:33]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,849
    سطح
    71
    Points: 11,849, Level: 71
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 201
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    شاید یه حرفهایی زدی که طرف دلخور شده
    من یه دوست خیلییییییییییی صمیمی داشتم که یه وقتی من نامزد کردم بهم گفت دیروز داشتم فک می کردم چرا سابقه شوهرت زیاده یادم اومد تحصیلات نداره و دیپلم داره (و بعدش گفت شوهرم این ترم مهندسیشو میگیره..................)
    یا بهم گفت همسرت که اداری نیست خودم دیدم سطح شهر بیل می زده ( همسرم گفت داشتم به کارگر میگفتم چی کار کنه و عملی بهش یاد می دادم.....) که من بهش گفتم لقمه باید حلال باشه بقیه اش مهم نیست

    شما رو نمیدونم ولی من با اون دوستم به خاطر همین سرکوفتهاش قطع رابطه کردم.

  10. کاربر روبرو از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده است .

    نیکیا (پنجشنبه 25 شهریور 95)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    شوهر من مهندس عمرانه . شركت ساختماني هم داره ولي كو كار؟ سه ساله ازين طريق 100 تومنم در نياورده. مهم اينه كه پول دراري ديگه مد مدركم رفته اون دوستت خيييييلي از قافله عقبه خيييييييلي

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 تیر 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    5,221
    سطح
    46
    Points: 5,221, Level: 46
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    149

    تشکرشده 449 در 170 پست

    Rep Power
    49
    Array
    اینا تازه ازدواج کردن و الان فقط دنبال اینن که با هم باشن و تنها اینور اونور برن .زیاد مزاحمشون نشید.تا یه شش ماهی بگزره.
    خودشون میان دنبال شما.
    اول همه روابط همینه تا حالت تعادل پیدا کنه.
    خیلی هم پیگیرشون نشید.
    ضمنا هیچکس رو اینقد داخل زندگی خصوصیتون نکنید که بعدها بد جور پشیمون میشید.

  13. 2 کاربر از پست مفید Mr DaNi تشکرکرده اند .

    danger (شنبه 27 شهریور 95), میشل (پنجشنبه 25 شهریور 95)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    145
    Array
    سلام

    کاملا مشخصه که همسر دوست شما با ارتباط ایشون با دوستاش حساس هستش و اجازه نداده به ایشون.. ما هم مثل شما بسیار دوستهائی داشتیم که قبل ازدواج همدیگرو هر روز میدیدیم ولی بعد ازدواج گاها هفته ای یه بار و یا ماهی یه بار , اونم در حد سلام علیک

    دوست شما بعد ازدواج درصد زیادی از محبتش سمت خانمش جلب شده .. این مسئله طبیغیه و شما هم به نظر من ارتباطتونو در حدی که دوستتون مایلند نگهدارید..

    و از این مساله ناراحت نشید و زندگی خودتونو بکنید.. و زیاد درگیر دوستتون نباشید ..

  15. 2 کاربر از پست مفید جوادیان تشکرکرده اند .

    danger (شنبه 27 شهریور 95), میشل (پنجشنبه 25 شهریور 95)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 شهریور 96 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1394-7-06
    نوشته ها
    130
    امتیاز
    3,017
    سطح
    33
    Points: 3,017, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 127 در 70 پست

    Rep Power
    28
    Array
    با درود
    این مسئله عادیه ، فعلا در دوران شیرین نامزدی هستند ، یه مدت بگذره ، خودشون سمت شما برمیگردند، مگر اینکه کلا تفکر خانومشون این باشه که باید با دوستاش قطع ارتباط کامل کنه، که برای جلوگیری از دعوا ، مجبور میشه حرفشو گوش بده
    در هر صورت شما سعی کنید که فکرتونو به مسائل دیگری متمرکز کنید

  17. 2 کاربر از پست مفید delkhaste تشکرکرده اند .

    danger (شنبه 27 شهریور 95), میشل (پنجشنبه 25 شهریور 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوست داشتن بعد از جدایی
    توسط esteghlal در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 آبان 95, 13:18
  2. چگونگی راهنمایی یک دوست در ارتباط با فرزندش!
    توسط ایوب در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 12 مرداد 92, 07:19
  3. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10
  4. دوست دارم ازدواج کنم راهنمایی میخوام
    توسط pironi در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: شنبه 07 خرداد 90, 07:01
  5. دوست داشتن چه نشانه هایی دارد؟
    توسط دلداده در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مهر 88, 20:30

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.