به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 بهمن 96 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1395-1-10
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    2,705
    سطح
    31
    Points: 2,705, Level: 31
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    64

    تشکرشده 45 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    حسادت داره من ازپای درمیاره

    سلام به دوستان خوبم
    امیدوارم حالتون خوب باشه
    مدتی تالارنبودم،درگیرکاروزندگی بودم،ودسترسی به نت نداشتم ولی تا اینترنتم فعال میشد می اومدم خواننده خاموش میشدم.
    بچه ها نمیخوام خیلی حاشیه برم.وسریع میرم سراصل مطلب.
    بگه ها من دگاریه مشکلی شدم شاید نشه اسمش مشکل گذاشت،نمیدونم اسمش چی گذاشت،ولی اولین باره دچاره این حس میشم،وخیلی داره عذابم میده،داره زندگیم تحت شعاعش قرارمیده،نمیزاره از زندگی لذت ببرم،خیلی وقتها باعث اوقات تلخیم شده تروخدا کمکم کنید بگید چطوردرمانش کنم.
    مشکل من حس___ادت
    بله حسادت
    پسردایی دارم که باعشق وعلاقه مثال زدنی بادختری که خیلی ازاون پایینتره ازدواج کرده،ازدواجشون حاشیه ها وداستاتهای زیادی داره،داییم وزن داییم به هیچ وجه موافق نبودن،وازدواجش تحمیل برانها بوده،من بادختره برخورد داشتم،دخترخوبی هست،ولی فهمیدم کمی چاپلوس هستش،خیلی منم منم میکنه،خیلی خودش میخواد اثبات کنه،بینهایت خودش مذهبی ومومن جلوه میده،نمازاول وقت ،زیارت عاشورابعدازنماز،و.... وخیلی هم مصلحت جی.باادمایی که براش نفع میارن ارتباط برقرار میکنه،این خصوصیاتش باعث شد من خوشم نیادازش،ولی بهش حسادت نداشتم.
    ولی ازوقتی ازدواج کردم بهش حسادت بی اندازه ای پیداکردم،تاحدی که ارزوی مرگ برااون میکنم یایکی ازخودشون،وقتی میبینم دختری چادری که بازبونش پنج سال پسری روتونست خام کنه،والان اومده بهمون روضه امام حسین یادمیده وطوری شعارمیده که انگار دخترافتاب مهتاب ندیده بوده که شوهرکرده،وقتی میبینم پسرداییم که موقعیت کاریش عالی خونه ماشین وتمام جهازخودش براش گزاشت وعاشقشه،ازحسادت میمیرم،خدابهش دوتابچه داده،اونطوری که خودش خواست،واونوقت دخترای اطرافم هیچکدوم حتی یکی ازاین چیزهاروندارم وخیلی ازش،بهترن،ارزوم شده که اشکش ببینم،این چیزهاروازدست بده ببینم واقعا عاشق پسرداییمه یانه ،حتی موقع معاشقه باشوهرم یدفعه یادش میفتم ومیگم اره باعسق عروسی کردن خدامیدونه چقدر لذت براشون داشته هروقت یادزندگیشون میفتم تمام روزم خراب میشه،وارزوم شده که ببینم این چیزهاروازدست بده،دوست دارم ازبین ببرمش،یاخودش یاشوهرش،یابچه هاش،
    اخه چرامن اینطوری شدم.
    کلن ازشخصیتش بدم میاد
    پشت این شخصیت چادری ومذهبی یه نفردیگه رومیبینم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 04 خرداد 03 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    333
    امتیاز
    15,094
    سطح
    79
    Points: 15,094, Level: 79
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 256
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    968

    تشکرشده 672 در 234 پست

    Rep Power
    76
    Array
    سلام طنین عشق عزیز

    به نظر من حسادت تو همه ی ادما حالا کم یا زیاد میتونه باشه،که وقتی این حس تشدید میشه که فرد یکسری کمبودها رو تو زندگیش احساس کنه
    و مدام خودشو با این و اون مقایسه کنه

    واقعیت منم کم و بیش دچار این احساس شدم،بعد از جداییم و به نوعی غبطه خوردم که چرا مثلا فلانی که از من کوچکتره رفت سر و خونه و زندگیش اما من ....
    و خیلی مثال های دیگه

    چون این حس حسادت یا شاید هم غبطه خوردن در درجه اول به خودم آسیب میرسوند و اذیتم میکرد تصمیم گرفتم مدیریتش کنم


    اول سعی کردم خودمو با کسی مقایسه نکنم،روی نقاط قوت زندگی خودم زوم کنم و امتیازهایی که دارم رو بهشون توجه کنم،

    دوم اینکه برای کسی که نسبت بهش حس حسادت داشتم ،سعی میکردم از ته دلم دعا کنم مثلا برای خوشبختیش،مطمئن باش وقتی خدا دل پاکتو ببینه حتما یه جایی جواب خوبیاتو میده

    ببخشید اگه جمله بندی خوب نبود،خیلی خوابم میاد،اما دلم نیومد تجربه ام رو ننویسم

    پ ن :دعا کردن در حق عروس داییتون و ارزو واسه خوشبختیشون رو فراموش نکنید،باور کنید باور کنید این مورد خیلی خوب جواب میده و ارومتون میکنه معجزه وار

  3. 2 کاربر از پست مفید dooo تشکرکرده اند .

    Erica (چهارشنبه 04 بهمن 96), بی نهایت (چهارشنبه 04 بهمن 96)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    367
    Array
    سلام دوست عزیز

    این مقاله خیلی مفیده:

    حسادت چیست و درمان آن

    ‏حسادت واکنشى هیجانى است که از قریب دو سالگى آغاز مى‏شود و با رشد کودک، ممکن است تا بزرگ‏سالى ادامه یابد.حسادت‏درکودک، پاسخى طبیعى‏است. کودکان در ابتدا، از احساسات درونى خویش (حسادت) و علل پیدایش و پیامدهاى آن در رفتار خود، آگاهى زیادى ندارند و نمى‏دانند که چرا رفتارهاى آنان تغییر کرده است.

    ولى با رشد عقلى و در بزرگ‏سالى ، این‏گونه رفتارها آگاهانه مى‏شود و به همین دلیل، ازنظراسلام رفتارهاى حسادت‏آمیز، پس از بلوغ مورد تکلیف قرار مى‏گیرد و فرد وظیفه دارد به گونه‏اى آن‏ها را مهار کند زیرا پروردگار متعال مى‏خواهد که همه ما سرشار از نیرو و اشتیاق باشیم و جسم، ذهن و روحى سالم داشته باشیم.بى‏تردید ذهنیت‏هاى نادرست، سلامت روان را برهم مى‏زند.یکى از ذهنیت‏هاى نامطلوب، «حسادت‏» است.

    حسود بودن، ژنتیکی نیست بلکه آموختنی است و خانواده ای که دائما در حال قیاس کردن خود ، زندگی و فرزندانشان با دیگران هستند، قطعا کودکانی حسود تربیت می کنند. خانواده ها برای مقابله با حسادت می توانند با ارضای نیازهای عاطفی و محبت به فرزندشان مانع ایجاد کمبودهای عاطفی و نیازهای معنوی برآورده نشده آنان شوند.از سوی دیگر والدین نباید از این نکته غفلت کنند که دخترها به دلیل شدت احساسات و عواطف فطری بیش از پسران در معرض این آسیب قرار دارند و ممکن است حسود بار بیایند.

    بعضی از والدین به کودک می آموزند تا همیشه خود را با دیگران مقایسه کند و با تکرار این بینش و درخواست او را در مقایسه کردن شرطی می نمایند در نتیجه حسادت که محصول جانبی شرطی شدگی مقایسه کردن است، در شخص متولد و یا تقویت میشود.

    حسادت چیست؟

    به تعریفی: حسادت به معنی آرزو کردن زوال نعمت از کسی است که آن را به دست آورده است. شخص حسود کسی است که از وجود نعمت ، شادکامی ، موفقیت و پیشرفت دیگران در حیطه های مالی، تحصیلی و شغلی ، مورد توجه واقع شدن دیگران توسط فرد یا افراد دیگر ، مطرح شدن سایرین در حیطه های مختلف اجتماع ناراضی است و دوست ندارد که دیگری از نعمت یا آسایش برخوردار باشد. حسادت در نهایت تبدیل به ناتوانی و احساس کمبود در شخص حسود شده و او را دچار حقارت می کند.

    در الگوى حسادت، غالبا نوعى ترس نیز وجود دارد; زیرا حسود گاهی احساس مى‏کند که دیگرى عاطفه شخص مورد علاقه او را نسبت‏به وى به خطر انداخته است و یا موقعیت ، مقام و یا چیزی را که او انتظار رسیدن به آن را داشته، دیگرى احراز کرده است. در فارسی به حسد، رشک می گویند حسود با رفتارهایی که در جامعه نسبت به دیگری نشان می دهد، بدخواهی و آرزوی زوال نعمت محسود را می خواهد. اگر چه شاید خودش هم آن نعمت را داشته باشد. حسود معمولا سعی دارد تا با بی اعتنایی و انتقاد از رقیب، او را از صحنه بیرون کند تا موقعیت خودش را مستحکم کند.بیشتر افراد منفی باف از این دسته هستند.

    درواقع بزرگترین مشکل افراد حسود این است که مفروضات مبالغه آمیزی در باره زندگی و شرایط دیگران می سازند، خوبی ها و شادکامی های آنان را بزرگ نمایی می کنند و مشکلات و سختی های زندگی آنها را نادیده می گیرند. سراسر زندگی فرد را در نظر نمی گیرند و فقط به بخشی که در حال حاضر قرین شادکامی است می چسبند، در حالی که در این بخش هم اطلاعات آنها صرفا ظاهری است . در مجموع افراد حسود تصویری صحیح و واقعی از زندگی خود و دیگران ندارند و اطلاعات دریافتی از موقعیت را تحریف می کنند.

    راهکارهای کنترل احساس حسادت از ۲ دیدگاه ( اسلام و روانشناسی)

    براى درمان حسادت در بزرگ‏سالى، ابتدا شناخت ریشه آن ضرورى است تا بتوان با مقابله و از بین بردن آن، حسادت را درمان نمود.مى‏توان گفت: ریشه اصلى حسادت ضعف فکرى در نحوه تلقى امور و بدبینى است; اگر کودک نسبت‏به نوزاد حسادت مى‏ورزد که چرا پدر یا مادر به او محبت مى‏کنند، براى این است که احساس مى‏نماید ممکن نیست پدر یا مادر هر دوی آنها را دوست‏بدارند; یا اگر اسباب بازى و چیزى از این نوع در کار است، احساس مى‏کند فقط همین یکى است و دست‏یابى به مثل آن امکان ندارد.البته این مساله در سال‏هاى اولیه رشد ناآگاهانه یا نیمه‏آگاهانه است، ولى در سال‏هاى بالاتر، به دلیل آگاهى بیش‏ترى که فرد نسبت‏به حالات خود و قوانین هستی پیدا مى‏کندمی توان گفت آگاهانه و به دور از عذر است ، زیرا این بدبینى و کج‏فکرى هنگام حسادت به نظام عالم و خداى متعال نیز تغییر جهت مى‏دهد; فرد وسعت فضل الهى را انکار مى‏کند و یا فکر مى‏نماید خدا او را دوست نداشته که فلان نعمت را به او نداده است.به همین دلیل، در بعضى روایات، ریشه «حسادت‏» ، کفر و انکار فضل الهى ذکر شده است.

    پیامبر اکرم (ص) فرمودند: بر آن چه خدا در اثر مهر خود به مردم داده رشک مبر. زیرا حسود بر نعمت های خدا خشمگین است و از نصیبش که خدا برای او تعیین کرده جلوگیری می کند و خداوند از حسود بیزار است و کسی که خدا از او بیزار باشد بدبخت ترین خلق خواهد بود

    ریشه حسادت، فکر است، ولى کسى که به حسادت مبتلا شده غیر از رسیدگى به جنبه‏هاى فکرى و شناختى، باید با آثار بدى که حسادت به وجود آورده است – مانند نفرت و کینه – نیز به مقابله برخیزد و این تنها با اندیشه اصلاح نمى‏گردد، بلکه باید از نظر عملى هم روش‏هایى را براى از بین بردن آثار نامطلوب حسادت به کار بندد.

    اگر این ادراک که” هر فرد موجودی منحصربه فرد و غیرقابل قیاس است ، تو فقط خودت هستی: هیچکس تاکنون مانند تو نبوده است و هیچکس هرگز مانند تو نخواهد بود. نیازی هم نیست که مانند دیگری باشی. “. در ذهن جا بیفتد،قطعا حسادت ازبین خواهد رفت.

    الف – توجه به رحمت و حکمت‏خداى متعال: توجه به گستردگى نعمت‏ها و نیز حکمت‏خداى متعال، که هر کارى را از روى حکمت انجام مى‏دهد، مى‏تواند چاره بدبینى در حسود باشد.اگر نعمت‏هاى الهى را به دریایى از آب شیرین و گوارا تشبیه کنیم، هیچ کس بر سر سیراب شدن از آن، به دیگرى حسد نخواهد برد.

    اگر انسان به این باور برسد که برگی از درختی بدون علم و حکمت الهی نمی افتد به این نتیجه خواهد رسید که بهره مندی اشخاص از نعمتی به آن معنی است که وی پاداش کاری را گرفته و یا در آزمونی قرار گرفته یا مورد اجابت دعایی ازسوی خود یا دیگری قرار گرفته( همانگونه که در مطلب “دعا” به آن اشاره شد) و یا حکمت دیگری در این بین است که وی از آن آگاه نیست و تنها خداوند آگاه و خبیر و عالم و حکیم می داند که چه می کند.

    حسادت می تواند برخاسته از دانش و آگاهی اندک نسبت به امور و مسایلی باشد و این گونه است که تحلیل های نادرستی داده می شود و براساس این تحلیل های نادرست، قضاوت و داوری های نادرست تر به عمل می آید و رفتارها و نابهنجاری ها شکل می گیرد. بسیاری از مخالفت ها برخاسته از کم دانشی و کم اطلاعی اشخاص به مسایل است. (انبیاء آیات ۵۱ و ۵۴)

    ب – توجه به ضررهاى حسادت: تلقى حسادت به عنوان یک بیمارى خطرناک، مى‏تواند زمینه را براى درمان آن فراهم آورد. حسد موجب ضررهاى بدنى و نیز رنج و اندوه فراگیر و طولانى مى‏شود.توجه به این‏که حسادت پیش از فرد مورد حسادت، اولین ضربه و مهلک‏ترین آن‏ها را بر حسود وارد مى‏آورد و او را اسیر غم و اندوه مى‏سازد، مى‏تواند به عنوان زنگ بیدار باش مورد توجه قرار گیرد.

    فرد حسود در درازمدت ممکن است به حس تنفر و بیزاری از خود برسد و سپس منزوی شده و با احساس ضعف روحیه شدید با دیگران برخورد کند. تبعات منفی حسادت به حدی است که کاملا در زندگی اجتماعی فرد قابل مشاهده است و تمامی ابعاد زندگی او را دربر می گیرد.

    راه‏هاى مبارزه با حسادت را در دو مرحله بیان می شود:
    مرحله اول: تمرین بر ترتیب اثر ندادن به حسادت و رفتار بر ضد آن; مثلا، فرد به جاى بدگویى، آگاهانه به مدح و ثناى طرف مقابل بپردازد و به جاى تکبر، تواضع نسبت‏به او را در پیش گیرد.

    مرحله دوم: ایجاد رابطه عاطفى مثبت‏بین خود و فرد مورد حسادت; به این صورت که وقتى حسود رفتار خود را اصلاح کند، طرف مقابل این مساله را درک خواهد کرد و دلش نسبت‏به او نرم مى‏گردد و زمینه روانى مناسبى براى محبت و دوستى فراهم مى‏شود.واکنش طبیعى فرد مورد حسادت در این هنگام، نیکى و احسان خواهد بود. بدین‏سان، حسود نیز به سمت احسان و نیکى تمایل پیدا مى‏کند و زمینه توافق قلبى و برطرف شدن حسادت و از بین رفتن آثار روانى نامطلوب آن فراهم مى‏گردد.

    راهکار علم روانشناسی برای رفع حس حسادت:

    ۱- برای آنچه در زندگی دارید اهمیت و ارزش قائل شوید: وقتی در زندگی با افرادی مواجه می شوید که شرایط و امکانات بهتری دارند، بلافاصله به کسانی بیندیشید که موقعیت پایین تری از شما دارند . به این ترتیب به یاد خواهید آورد که اگر چه به برخی از خواست های خود نرسیدید، هنوز از بیشتر مردم جهان خوشبخت ترید. در واقع مابسیاری از چیزهایی که به طور طبیعی داریم یا به دست آورده ایم، نادیده می گیریم و فراموش می کنیم، چیزهایی نظیر سلامتی، ایمان، خانواده خوب و سالم ، تحصیلات مناسب، دوستان خوب، شغل مناسب ،همکار خوب ،حداقل امکانات زندگی و…

    همین حالا قلم و کاغذی بردارید و فهرستی از آنچه در زندگی دارید تهیه کنید . ملاحظه چنین فهرستی ، داشته های ما را به ما یادآوری می کند، امتیازات و امکانات زیادی که در زندگی خود داریم ، اما به سبب عادی شدن آنها ارزش و اهمیت واقعی آنها را از یاد برده ایم. بی تردید، نداشتن هر یک از چیزهایی که یادداشت کرده اید کمبودی برای شما به حساب می آید. ” حسادت ، یعنی هنر شمارش داشته های دیگران، به جای شمارش داشته های خویش”

    چه زیبا می گویند:بسیاری فقط خوشبختی دیگران را می بینند و خوشبختی خودشان به چشمشان نمی آید.

    ۲- این واقعیت را بپذیرید که کمال مطلق در زندگی وجود ندارد:زندگی مجموعه ای از موضوعات مختلف است ، خوب و بد . اگر کسی دارای امکاناتی است که شما ندارید ، شمانیز در عوض امتیازاتی دارید که دیگران ندارند خیلی از افرادی که در درس مشخصی قوی هستند ،ممکن است در درس دیگری ضعیف یا معمولی باشند. همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم که قابل تامل است. هر یک از ما امکانات وموقعیت های خانوادگی ، مالی، شغلی و تحصیلی ویژه ای داریم که ممکن است در مقایسه با دیگری در وضعیتی بالاتر یا پایین ترقرار بگیرد. بنابراین باید به آنچه خود داریم و آنچه دیگران دارند نگرش کلی داشته باشیم و حاصل جمع را ببینیم نه فقط یکی از موارد را، آنگاه متوجه خواهیم شد که در دنیا کمال مطلق وجود ندارد.

    ۳- نسبت به موقعیت دیگران نگاه واقع بینانه داشته باشید: یکی از اشتباهات رایج افراد حسود این است که تصورمی کنند دیگران به آسانی و بدون هیچ زحمت و دغدغه ای به موقعیت فعلی رسیده اند . در واقع مردم در ازای چیزهایی که بدست می آورند، ممکن است چیزهایی را ازدست بدهند. بنابراین هر فرد براساس اولویت ها و اهداف خود بهایی برای رسیدن به این هدفها می پردازد. برای مثال، وقتی می بینیدفردی به تحصیلات عالی، شغل مناسب یا امکانات مالی گسترده دست یافته است، مطمئن باشید با سخت کوشی به این امکانات دست یافته است، اکنون او در جایی قرار دارد که شما در حسرت آن هستید،اما معلوم نیست که خود او از موقعیتش کاملا راضی باشد. پشت سر هریک از ما تجربیاتی قرار دارد که در نوع خود ارزنده و قابل تامل است.

    ۴- نوع تفکر و ویژگیهای شخصیتی افراد غیر حسود را شناسایی کنید: با اندکی تامل، فهرستی از افرادی تهیه کنید که بطور واقعی از موفقیت های شما خوشحال می شوند . حالا سعی کنید منطقی را که باعث می شود این افراد از خوشحالی شما خوشحال شوند ، را درک کنید. ویژگی شخصیتی آنها را بشناسید و شیوه تفکر آنها را در باره خودتان کشف کنید. این افراد چه ویژگی ها و چه طرز تفکر خاصی دارند؟ آیا از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند؟ آیا واقع نگر هستند؟ آیا نسبت به نیازهای خودآگاهند؟ آیابه قدرت و حکمت خدا ایمان کافی دارند؟آیا قلبا دیگران را دوست دارند وبرایشان آرزوی خوشبختی دارند؟ در باره این سوالات فکر کنید و بیاندیشید که آنها چگونه به این آرامش و لذت نوع دوستی دست یافته اند.

    ۵- به نیازهای واقعی خودتان متعهد شوید نه نیازهای دیگران: حسادت ، افراد را به انجام کارهایی وادار می کند که نیاز درونی خودشان نیست. هر انسانی منحصر به فرد است و نیازها و آرزوهای خود را دارد، اما بیشتر ما وقتی به دیگران حسادت می ورزیم از نیازهای منحصر به فرد خود غافل می شویم. برای مثال چون یکی از افراد خانواده یا دوستان در رشته پزشکی مشغول به تحصیل می شود ما نیز به شدت به تحصیل در این رشته متمایل می شویم در حالی که وقتی خوب به نیازها و علائق خود می نگریم شاید نه تنهاعلاقه ای به این رشته نداشته باشیم بلکه حتی به خاطر برخی مسائل حتی از آن متنفر نیز باشیم.


    بنابراین وقتی نسبت به موضوعی احساس حسادت می کنید ابتدا از خود بپرسید ” آیا واقعا می خواهم در این موقعیت باشم؟” موقعیت را با همه جزئیات خوب و بدش مجسم کنید و پس از ارزیابی ، چنانچه واقعا بدان علاقه مند بودید و هدفی دست یافتنی و ممکن به نظر می رسد آنرا به صورت یک هدف شخصی در نظر بگیرید و برای رسیدن به آن گام بردارید در غیر اینصورت انرژی خود را صرف کار دیگری کنید.

    انسانها در طول زندگی خود، تجربیات و موقعیت های تلخ و شیرین بسیاری دارند. ممکن است برحسب تصادف، مشکلات آنها مقارن با شادکامیهای دیگران باشد و شاید روزی شادکامی آنها با روزهای سخت دیگران هم زمان شود. درک ناپایداری خوشی ها و ناخوشی ها، داشتن نگاه واقع بینانه به زندگی و نیازها ، عشق ورزیدن به انسانها و احساس همدلی با شادمانی آنها، ظرفیت روانی ما را برای شاد شدن با دیگران افزایش می دهد.حسادت، اگرچه به سادگی به وجود می آید، خوشبختانه رهایی از چنگال آن نیز دشوار نیست کافی است فقط اراده و تمرین کرد تا نگاه و عادت فکری ما به خیر خواهی دیگران تغییر کند.

    منبع: http://fa.parsiteb.com/%D8%AD%D8%B3%...-%D8%A2%D9%86/
    ویرایش توسط بی نهایت : چهارشنبه 04 بهمن 96 در ساعت 10:42

  5. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    dooo (چهارشنبه 04 بهمن 96), Erica (چهارشنبه 04 بهمن 96)

  6. #4
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    خیلی ما از ادما بازی خدا بازی خیلی دوست داریم حالا بعضیا امام زمان بازی دوست دارن
    یعنی خیلی دوست داریم جای خدا باشیم و ادماشو قضاوت کنیم
    یکی رو بیاریم پایین یکی رو ببریم بالا
    همنجوری قضاوت کنیم
    واقعا شما چی میدونید شاید یکی از نماز های اول وقتش قبول شده و خدا پسر داییتون نصیبش کرده
    ما نمیتونیم از ظاهر زندگی کسی درونشو قضاوت کنیم
    نمیتونیم به یکی بگیم خوب به یکی بگیم بد
    فقط میتونیم بگیم که مثلا دزدی کار بدی ولی وقتی یکی انجامش میده نمیتونیم بگیم اون ادم بدیه میگیم دزدیش کار بدی هست

    قضاوت و مقایسه نکن تا حسادتم نداشته باشید

  7. کاربر روبرو از پست مفید خادم رضا تشکرکرده است .

    فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 04 بهمن 96)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 07 بهمن 96 [ 20:19]
    تاریخ عضویت
    1396-4-19
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    723
    سطح
    14
    Points: 723, Level: 14
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 36 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من دو طرز فکر دارم که بهم کمک کرده و برای شما هم مینویسم:

    1.ما باطن زندگی هر کسی رو نمیدونیم.من همیشه به خودم میگم اگر زندگی همه ما مثل یک رمان باشه ، وقتی من با کسی آشنا میشم نهایت فقط چند صفحه از این کتابو میخونم.ممکنه تو این صفحات غم باشه یا شادی.موفقیت باشه یا شکست.خوبی باشه یا بدی..اما تو صفحات قبلیش چی بوده؟ نمیدونم.تو صفحات بعدی قرار چه اتفاقی بیفته؟باز هم نمیدونم.
    همه ی زندگیها غم و شادی و مشکل دارند.اگر کسی الان خیلی خوشبخته شاید قبلا خیلی مشکلاتو تجربه کرده.میدونی میخوام بگم زندگی تقربیا برای همه فراز و نشیب داره.منتها ما قرار نیست کل زندگی دیگرانو بدونیم.اگر به هر دلیلی هم از زندگیمون راضی نیستیم باید بدونیم که قرار نیست همیشه به این منوال جلو بره.


    2.واقعا سعی میکنم از خوشحالی هموطنم خوشحال بشم.الان با این مشکلاتی که تقریبا برای هر خانواده ایرانی وجود داره.با اینهمه خبر ناراحت کننده ای ک از زمین و زمان برامون میباره.چی بهتر از اینکه ببینم یک خانواده واقعا از بودن با همدیگه دلشون خوشه؟که یکی از ما تو کارش موفقه؟ما انگار عادت کردیم به اینکه همدیگرو غمگین و مشکل دار ببینیم.

    پ.ن:شما از زندگی مشترک با همسرت راضی هستی؟شاید داری خشم و نارضایتی از زندگی خودت رو اینطوری بروز میدی.به نظرم یک مدت به خودت استراحت بده.ببین چه کارایی خودتون رو خوشحال میکنه همونا رو انجام بده.اگر میتونی و شرایطش رو داری با همسرت یه مسافرت چند روزه برو.امیدوارم بعدا برامون بنویسی که احساس بهتری داری

  9. 2 کاربر از پست مفید آناهید. تشکرکرده اند .

    miss seven (پنجشنبه 05 بهمن 96), نیکیا (پنجشنبه 05 بهمن 96)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    سلام

    به این فکر کنید که مثلا با بدبخت شدن دیگران چه مشکلی از شما حل میشه؟ چه موفقیتی در زندگی نصیب شما میشه؟ ... چه بسا مستقیم یا غیرمستقیم مشکل هم ایجاد کنه؟ فرضا این خانم افتاد مرد، چی به شما میرسه؟ فقط شوهر و بچه هاش بدبخت میشند. شاید شما یا دیگران گاهی ناچار بشید به اون ها کمک کنید و مشغله و گرفتاری هم براتون حاصل بشه. در بهترین حالت براش شما بی فایده و در بدترین حالت براتون مشغله و ناراحتی میشه. حق تون رو هم که نخورده، خورده؟ مگه شما قبلا عاشق شوهر این خانم بوده اید که حق تون رو خورده باشه و بهش حسادت کنید؟ بچسبید به زندگی خودتان و به زندگی دیگران که از درون واقعی آن خبر هم ندارید کاری نداشته باشید.

    اون قسمتی که گفتید موقع بودن با شوهرتون به یاد اون خانم می افتید نگران کننده است. شما خودتون مشکل دارید. حدس و گمان نمی زنم و بازش هم نمی کنم. فقط اینکه مراقب خودتون باشید ...

    موفق باشید

  11. کاربر روبرو از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده است .

    miss seven (پنجشنبه 05 بهمن 96)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درسی ازپروانه
    توسط دلداده در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 04 آذر 88, 09:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.