به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اردیبهشت 02 [ 17:05]
    تاریخ عضویت
    1399-2-17
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    2,737
    سطح
    31
    Points: 2,737, Level: 31
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    43

    تشکرشده 35 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Unhappy میتررررسم بابام سکته کنه

    سلام بچه هااا به فکرم زد بیام کمک بگیرم کمه مشکلم ایندفعه خواهرمه ما سه تا خواهریم که خواهر بزرگمون سی و هشت سالشه و بچه دار نمیشه. دیشب مث همیشه تو خونمون دعوا بود.بابام هممممه حرفش اینه خواهرم باااااید برگرده پیش شوهرش ولی خواهرم تصمیمشو گرفته.حالا یکماهه پیشمون. مشکل از شوهرش نیست اون هزاااار بار گفته باباااا بچه نمیخوام نشد که نشد بجهنم.ولی خواهرم مرغش یه پا داره میگه بچه بچه بچه. روزگار هممونو سیااااه کرده.چه طور کمکش کنم تررررخدا بهم بگین.کم مشکل داریم اینم هی را به را دعوا میکنه میترررسم بابام سکته کنه.دکتر بش گفته ممکنه کلا بچه دارنشی.گاهی 3 4 ساعت درو قفل میکنه تنها میشینه. کمکمممون کنین

  2. کاربر روبرو از پست مفید goleyakh30 تشکرکرده است .

    Pooh (چهارشنبه 28 خرداد 99)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام

    ببینید داشتن فرزند یک نیاز تکوینی و فطری هست و خواهر شما طبیعتا روزهای سختی رو تجربه میکنن.

    ایشان در حال سپری مراحل مختلفی هست تا به این باور برسد که ممکن هست هرگز صاحب فرزند نشود. مراحلی نظیر ؛

    * امتناع در پذیرش موضوع
    * درماندگی
    * ندامت، سرزنش و احساس گناه
    * خشم
    * تجربه اضطراب
    * ظهور علایم جسمی مثل ( کم شدن اشتها، بیخوابی و ... )

    لازم هست در این موقعیت بحرانی، اوضاع رو مدیریت کنین. یعنی اینکه
    ابتدا خواهرتون رو تشویق کنین که حتما با یک متخصص روانشناسی یا مشاور ارتباط بگیرن .

    سپس کارهایی که میتونین برای بهبود شرایط انجام بدین اینها هستن؛


    * محیط رو خالی از تنش کنین یا به بحث ها دامن نزنین.

    * با خواهرتون در فضایی صمیمی صحبت کنین و اجازه بدین احساساتشو بیان کنه، انسانها گاهی لازم هست شنیده بشن، گاهی لازم هست گریه کنن و احساساتشون رو تخلیه کنن.

    * خواهرتون رو تشویق به فعالیت های مذهبی و خیر خواهانه کنین.

    * اگراطلاعی از علاقه مندی های ایشون دارین، حتما بستر رو برای فعالیش فراهم کنین مثلا اگر به نقاشی علاقه منده وسایلش رو در قالب یه هدیه براش تهیه کنین.

    * با مهربانی تشویقش کنین تا با همسرش صحبت کنه و بمنزلش برگرده.

    یکسری توصیه ها هم هست که متخصص گام به گام به خواهر شما خواهند گفت مثل سرپرسی یک فرزند و ... .






  4. 3 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    goleyakh30 (چهارشنبه 28 خرداد 99), Mvaz (چهارشنبه 28 خرداد 99), Pooh (چهارشنبه 28 خرداد 99)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام.

    به نظرم الان بهش اینقدر فشار نیارید و باهاش دعوا نکنید. ایشون خودش حالش چندان خوب نیست.

    اینکه از شوهرش فاصله گرفته و بچه بچه میکنه، به احتمال زیاد ناشی از احساس گناه نسبت به شوهرشه. چون این کار زمانی معنی میده که اشکال از شوهرشون باشه.

    شرایط رو براش پیچیده تر نکنید. اصلا یه مدت کاری به کارش نداشته باشید و بذارید تو حال خودش باشه و بهش فشار نیارید. با مهربونی و درک باهاش رفتار کنید.

    اصراری نکنید بره خونه شوهرش فعلا. به نظرم فعلا بپذیریدش با مهربونی. و شوهرش بیاد بهش سر بزنه و بهش با مهربونی یاداوری کنه که دلش میخواد زنش برگرده خونه.

    احتمالا تلاش زیادی کردن برای بچه دار شدن و نتیجه نگرفتن و دکتر هم دیگه با قطعیت ناامیدشون کرده. و الان برای ایشون سخته که به راحتی بگذرن از چیزی که مدتها براش تلاش کرده اند و روش تمرکز داشته اند. زمان لازم دارن که بتونن بپذیرن.

    بدترین رفتار ممکن با ایشون در این شرایط، اینه که باهاش دعوا کنید و تحت فشار قرارش بدید.

    به نظرم کتاب «تقدیر زنان» و کتاب «ژرفای زن بودن»، بتونه به ایشون خیلی کمک کنه.

    یکی از نیازها و جلوه های وجودی زن، پرورش دادن است. اما این پرورش دادن، صرفا فقط پرورش دادن فرزند نیست.
    این دو کتاب میتونه به ایشون در این زمینه کمک کنه.
    .
    .
    .
    راستی من از خوندن پستتون این حس رو پیدا کردم که گویا شما دل خوشی از خواهرتون ندارید. اگر درست حس کرده باشم، شاید لازم باشه خودتون هم یکم روی رفع خشم پنهانتون نسبت به خواهرتون کار کنید. الان خواهرتون بیشتر از پدرتون نباز به نگرانی دارن و رفتارهای پدرتون در این شرایط منطقی به نظر نمیرسه.

    توی شرایط ایشون، هیچی اندازه ی یه خواهر مهربون و غمخوار ارام کننده نیست.
    ویرایش توسط Pooh : چهارشنبه 28 خرداد 99 در ساعت 12:09

  6. 3 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    gholam1234 (چهارشنبه 28 خرداد 99), goleyakh30 (چهارشنبه 28 خرداد 99), سحر بهاری (چهارشنبه 28 خرداد 99)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اردیبهشت 02 [ 17:05]
    تاریخ عضویت
    1399-2-17
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    2,737
    سطح
    31
    Points: 2,737, Level: 31
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    43

    تشکرشده 35 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سحر جوونم اینارو نمیدونستم مررررسییی هممممه تلاشمو میکنم از حالا توصیتو عملیش کنممم
    پوه جوونم من و خواهرم خیییلی با هم خوبیم حالام تو خونمون همممش تو اتاق منه. فقط بابام فشارش بالاس دکتر گفته مراقبش باشیم در معرض سکتسدیشب قرمز شده بود قرص دادیم بش. بعدشم تو خونه خودش دومااااه خونش شده بود زباااله دوونی از بسسس کثیفففف بود.ما هممممش جلو شوهرش خجالت کشیدم. شبش همه کاراشو کردیم برگشتیم خونه خودمون ساعت سه نصف شب پا شده با آژانس اومده شوهرش خییبیلی نگران بود. مرد خیییییییلی خوبیه تاحالا به آبجیم تو نگفته خودشم همش میگه . فقط ای وسط آبجیم یه حالت مرضی برای بچه دار شدن داره مشکلشم از خودشههه هااا. خب شوهرشم گفت نزدیک یکساله همین وضعه بابام ابداااااا بهش فشار نمیاره ولی اینم دیگه شورششش کرده اونم تحملش کم شده تو رودربایستی ماس والا تا حالا طلاقشم داده بوددد.بابام میگه آیندشو خراب میکنه. مررررسیی

    - - - Updated - - -

    اه چرا سایت خرررابه همش صفش میره میاددیونم کررررد

  8. #5
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    جالبه همین چند وقت پیش دکتری گفت نازایی ریشه کن شده در ایران و الان همه زوجها جوان میتونند باردار بشن
    بنظرم یه دکتر خوب پیدا کنید و به ایشان مراجعه کنید
    یک خانوم 70 ساله با همین استفاده کردن دارو باردار شد اتفاقا خبرش همه جا پیچید

  9. 2 کاربر از پست مفید خادم رضا تشکرکرده اند .

    goleyakh30 (پنجشنبه 29 خرداد 99), سحر بهاری (چهارشنبه 28 خرداد 99)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    788
    امتیاز
    23,341
    سطح
    93
    Points: 23,341, Level: 93
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,587

    تشکرشده 1,783 در 734 پست

    Rep Power
    173
    Array
    سلام وقت بخیر

    یکی از نقش های کلیدی این موضوع به دست همسر ایشون باز میشه. میزان آگاهی، مهارت از زندگی و نحوه تعامل با خواهر شما نقش بسیار مهمی دارد.

    به نظر نیاز هست ایشون هم فعالانه تر به موضوع ورود کنه، حتی شده مشاوره انفردای بروند و گام به گام به خواهرتون نزدیک شوند.

  11. 2 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    goleyakh30 (پنجشنبه 29 خرداد 99), سحر بهاری (چهارشنبه 28 خرداد 99)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 13:08]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    500
    امتیاز
    11,881
    سطح
    71
    Points: 11,881, Level: 71
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 169
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    86
    Array
    تجربه ناباروری اولیه یا ثانویه در خیلی از خانم ها هست
    همش هم به خاطر استرس های زیاده
    من سر فرزند دومم دچار این حالتها شده بودم حتی تصمیم گرفتم یه کودک از پرورشگاه بگیرم که گفتن چون تو از شوهرت بزرگتری به تو بچه تعلق نمیگیره

    حتی یکی از اقوام 8 سال مشکل ناباروری داشت حتی بهترین پزشک ایران به ایشون گفته بود نیم درصد احتمال داره بچه بیاری
    الان 2 تا داره
    همش از استرسه
    یه مدت کلا باید بی خیال بشه

    - - - Updated - - -

    تجربه ناباروری اولیه یا ثانویه در خیلی از خانم ها هست
    همش هم به خاطر استرس های زیاده
    من سر فرزند دومم دچار این حالتها شده بودم حتی تصمیم گرفتم یه کودک از پرورشگاه بگیرم که گفتن چون تو از شوهرت بزرگتری به تو بچه تعلق نمیگیره

    حتی یکی از اقوام 8 سال مشکل ناباروری داشت حتی بهترین پزشک ایران به ایشون گفته بود نیم درصد احتمال داره بچه بیاری
    الان 2 تا داره
    همش از استرسه
    یه مدت کلا باید بی خیال بشه

  13. کاربر روبرو از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده است .

    goleyakh30 (پنجشنبه 29 خرداد 99)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اردیبهشت 02 [ 17:05]
    تاریخ عضویت
    1399-2-17
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    2,737
    سطح
    31
    Points: 2,737, Level: 31
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    43

    تشکرشده 35 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرررررسییی خادم جوونم ام واز جوونم حیاط خلوت جوونچند ساله خیلییی خرج کرده.طلاهاشو فروخت درمان نشدش.الان مستاجران.خیییلییی استرسیه دکترش بش گفته گوش نمیکنههه.شوهرخواهرم گفت مشکل نداره برا درمانش.میگه پیش روانشناسیم ببریم.بچه ها جوونم حجمم کمهههه دفعه پیشم حجم مامانو مصرف کردم.هرررر وقت داشتم میام. مررررسیییی- - - Updated - - -مرررررسییی خادم جوونم ام واز جوونم حیاط خلوت جوونم چند ساله خیلییی خرج کرده.طلاهاشو فروخت درمان نشدش.الان مستاجران.خیییلییی استرسیه دکترش بش گفته گوش نمیکنههه.شوهرخواهرم گفت مشکل نداره برا درمانش.میگه پیش روانشناسیم ببریم.بچه ها جوونم حجمم کمهههه دفعه پیشم حجم مامانو مصرف کردم.هرررر وقت داشتم میام. مررررسیییی

    - - - Updated - - -

    اه چرا سایت اینجوریییییههههه نمیشه درستش کنممم

    - - - Updated - - -

    اه چرا سایت اینجوریییییههههه نمیشه درستش کنممم
    ویرایش توسط goleyakh30 : پنجشنبه 29 خرداد 99 در ساعت 10:53

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 خرداد 03 [ 02:13]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    779
    امتیاز
    24,340
    سطح
    94
    Points: 24,340, Level: 94
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,325

    تشکرشده 1,636 در 592 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    شاید خواهرشما افسرده شده باشه . نباز به کمک تخصصی دارن.

    - - - Updated - - -

    سلام
    شاید خواهرشما افسرده شده باشه . نباز به کمک تخصصی دارن.

  16. کاربر روبرو از پست مفید Eram تشکرکرده است .

    goleyakh30 (شنبه 31 خرداد 99)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اردیبهشت 02 [ 17:05]
    تاریخ عضویت
    1399-2-17
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    2,737
    سطح
    31
    Points: 2,737, Level: 31
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    43

    تشکرشده 35 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دیشبی شوهرش اومد خونمون.با آبجیم حرف زدم قرار شدش بره دنبال روانشناس.شوهر خواهرمم گفت باهاش میره.امممممیدواارم سرعقل بیادد.مررررررسییی ارم جوونم.مرررررسییی بچهااااا.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.