سلام
محبت من بیشتر عملیه.. و هر وقت چیزی توجهمو جلب کنه براش میخرم..از کادو دریغ نمیکنم
من صبح تا شب مغازم و خونه که بیام با بچه بازی میکنم و نگهش میدارم..در کل دخترم بچه آرومیه
بله چن بار بهش گفتم که اخلاقت تو نامزدی با اخلاق الانت خیلی فرق کرده.. من اینهمه خواستگاری رفتم تا کسیرو پیدا کنم که مهربون و با اخلاق باشه و چون در تو این خصوصیاتو پیدا کردم اومدم جلو
سوال چهارمتونو نمیتونم دقیق جواب بدم چون من اگه خونه مادرزنم شام و ناهار دعوت بشم بیشتر میرم و در اون مواقع هم که مشکلی پیش نمیاد رفتارش تغییر کنه
رسیدگیشون به بچه خوبه .. داخل پرانتز عرض کنم فکرتونو از سمت افسردگی بعد زایمان منحرف کنید..چون روحیش خوبه
ذیل جوابهام اینو هم اضافه کنم که امروز صبح باز سر هر حرفی عصبی میشد و میگفت چرا بدون اینکه به من بگی به مامانت عیدی دادی ..و بعد گفت چرا منو تو این اپارتمان کوچیک نگه داشتی, من پائین صد متر نمیخوام و منم گفتم اینو باید تو جلسه خواستگاری
میگفتی نه الان.. و گفتم من خونه رو بزرگ خواهم کرد ولی فعلا قسط و بدهی داریم و امسال بچه دار شدیم و خرجمون زیاده
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سلام اقا محمد رضا ..عید شمام مبارک ..ایشالله سال خوب و دلخواهی براتون رقم بخوره
ممنون از بابت نظرتون.. در جواب این نظرتون باید عرض کنم (منم میگه پول خودمه به کی ربط داره چجوری خرجش کنم ..مگه تو کار میکنی من میگم چطوری خرجش کن یا ریالی به من بدی؟) : این حرفو قبول دارم جالب نیست ولی من بعد بارها سکوت و توضیحات و خسته شدن
از بابت رفتار خانمم این حرفو زدم تا بلکه یکم به خودش بیاد
از بابت سوال بعدیتونم یه رگه هائی تو ذهنم هستش اما اجازه مداخله نمیدم
در نهایت میخوام بدونم مثالهائی که من از مشکلاتمون زدم راهکارش چیه..شما که بیشتر منو ارجاع دادید به این ور اون ور
علاقه مندی ها (Bookmarks)